
کتاب آن سوی سرنوشت
معرفی کتاب آن سوی سرنوشت
کتاب الکترونیکی آن سوی سرنوشت نوشتهٔ «مهناز افشار» اثری داستانی است که انتشارات کتاب نغمه در سال ۱۳۹۸ آن را منتشر کرده است. این رمان به روایت زندگی دختری جوان در دل خانوادهای سنتی و متعصب میپردازد و دغدغههای او برای ساختن آیندهای متفاوت را به تصویر میکشد. داستان با محوریت تلاش برای استقلال، مبارزه با سنتهای خانوادگی و جستوجوی هویت فردی شکل میگیرد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آن سوی سرنوشت
کتاب «آن سوی سرنوشت» به قلم «مهناز افشار» رمانی اجتماعی است که در قالب داستانی واقعگرا، به زندگی دختری به نام «الناز» میپردازد. این کتاب با نگاهی موشکافانه به ساختار خانوادههای سنتی و روابط میان اعضای آنها، چالشهای دختران جوان را در مواجهه با محدودیتهای فرهنگی و خانوادگی به تصویر میکشد. روایت کتاب در بستری از واقعیتهای جامعه شکل گرفته و دغدغههایی مانند تحصیل، ازدواج اجباری، نقش زنان در خانواده و تلاش برای تغییر سرنوشت را دنبال میکند.
«مهناز افشار» در این اثر، با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره و روابط میان شخصیتها، فضایی ملموس و باورپذیر خلق کرده است. ساختار کتاب «آن سوی سرنوشت» بهصورت روایی و خطی پیش میرود و با استفاده از زاویهٔ دید اولشخص، خواننده را به عمق احساسات و افکار شخصیت اصلی نزدیک میکند. رمان «آن سوی سرنوشت» نهتنها داستانی دربارهٔ یک فرد، بلکه روایتی از کشمکش نسلها و تقابل سنت و مدرنیته در خانوادههای ایرانی است.
خلاصه داستان آن سوی سرنوشت
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان «آن سوی سرنوشت» با روایت زندگی «الناز» آغاز میشود؛ دختری که در خانوادهای سنتی و متعصب بزرگ شده است. در این خانواده، تصمیمگیریها بهدست پدرسالار خانواده، «آقاجون»، انجام میشود و اعضا ناچارند بدون چونوچرا از او پیروی کنند. «الناز» برخلاف خواهر و برادرانش، روحیهای مستقل دارد و نمیخواهد سرنوشتش را به دست دیگران بسپارد. او با وجود مخالفت خانواده، بهویژه «آقاجون»، برای ادامهٔ تحصیل و رفتن به دانشگاه تلاش میکند، اما خانواده، بهخصوص پدر، تحصیل دختران را عیب میدانند و آیندهٔ او را در ازدواج با پسرعمو، «کیان»، میبینند.
«الناز» با حمایت مادر و برادرش «بهروز» سعی میکند در برابر این سرنوشت ازپیشتعیینشده مقاومت کند. در این مسیر، با فشارهای روحی، تهدید به ازدواج اجباری و بیتوجهی اطرافیان روبهرو میشود. او حتی شرط حق طلاق را برای ازدواج مطرح میکند تا شاید بتواند بخشی از اختیار زندگیاش را حفظ کند. داستان با فرازونشیبهای خانوادگی، بیماری «آقاجون» و تلاشهای «الناز» برای تغییر مسیر زندگیاش پیش میرود. این روایت کشمکشهای درونی و بیرونی «الناز» را در مواجهه با سنتهای خانوادگی و جستوجوی هویت فردی به تصویر میکشد، بیآنکه پایان داستان را افشا کند.
چرا باید کتاب آن سوی سرنوشت را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به موضوعات ملموس و روزمرهٔ خانوادههای ایرانی، بهویژه نقش زنان و دختران در ساختار سنتی، فرصتی برای همدلی و شناخت عمیقتر از چالشهای نسل جوان فراهم میکند. روایت صادقانهٔ احساسات و دغدغههای شخصیت اصلی، خواننده را با واقعیتهایی روبهرو میکند که شاید در زندگی روزمره کمتر به آنها توجه شود. رمان «آن سوی سرنوشت» با نمایش تقابل سنت و خواست فردی، مخاطب را به تأمل دربارهٔ انتخابها و مسئولیتهای شخصی در برابر خانواده و جامعه دعوت میکند. این اثر برای کسانی که بهدنبال داستانهایی با محوریت هویت، استقلال و مبارزه با محدودیتها هستند، تجربهای ارزشمند است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان رمانهای اجتماعی و خانوادگی پیشنهاد میشود؛ بهویژه کسانی که دغدغهٔ مسائل زنان، استقلال فردی و چالشهای سنت و مدرنیته را دارند. همچنین این اثر برای نوجوانان و جوانانی که با محدودیتهای خانوادگی یا اجتماعی روبهرو هستند میتواند همدلی و راههایی برای مواجهه با مشکلات مشابه را به تصویر بکشد.
درباره مهناز افشار
«مهناز افشار» نویسندهٔ ایرانی متولد سال ۱۳۶۲ است. «رمال»، «زنی در آستانهٔ عشق»، «جوانههای دروغ» و «دیوار خشتی» دیگر کتابهای منتشرشده از او هستند.
بخشی از کتاب آن سوی سرنوشت
«من تو یه خانوادهٔ متعصب به دنیا اومدم! تو خانوادهٔ ما همه چیز زوری بود و هیچ وقت هیچی به میل خود فرد انجام نمیشد. یه جورایی انگار برای همه عادت شده بود که منتظر حرف بزرگترها بشینند و ببینند اونا چی میخوان تا انجامش بدن. یعنی اگر میخواستند هم نمیشد که رو حرفشون حرف زد. به خصوص آقاجون!
تو خانوادهٔ ما حرف اول و آخر رو فقط آقاجون میزد. برای خانوادهمون هم عادی شده بود که قبول کنند. چه به ضررشون باشه و چه به نفعشون. همیشه اون کاری رو میکردند که آقاجون دوست داشت. ولی من اصلا از این وضع راضی نبودم، من یه جورایی با بقیه فرق داشتم. دوست داشتم اونطوری که میخوام زندگی کنم، نه اونطوری که آقاجون برام تصمیم میگیره!»
حجم
۲۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۵۵ صفحه
حجم
۲۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۵۵ صفحه