
کتاب حیوانات در قرآن
معرفی کتاب حیوانات در قرآن
کتاب الکترونیکی «حیوانات در قرآن» نوشتهٔ سکینه رجبی رزانی اثری است که نشر مداد جادو آن را منتشر کرده است. این کتاب با زبانی ساده و کودکانه، به معرفی حیوانات مختلفی میپردازد که نام یا داستان آنها در قرآن آمده است و هر بخش را با داستانی آموزنده و برگرفته از آیات قرآن همراه میکند. تصاویر رنگی و روایتهای کوتاه، کتاب را برای گروه سنی کودک و نوجوان جذاب کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب حیوانات در قرآن
«حیوانات در قرآن» اثری داستانی-آموزشی است که با هدف آشنایی کودکان و نوجوانان با مفاهیم قرآنی و قصههای مرتبط با حیوانات نوشته شده است. سکینه رجبی رزانی در این کتاب، هر حیوان را با ویژگیهای ظاهری و رفتاریاش معرفی میکند و سپس داستانی از قرآن را که آن حیوان در آن نقش دارد، روایت میکند. ساختار کتاب بهصورت بخشبندی شده و مصور است؛ هر بخش به یک حیوان اختصاص یافته و با آیهای از قرآن آغاز میشود. پس از آن، داستانی کوتاه و آموزنده نقل میشود که هم به جنبههای اخلاقی و هم به نکات علمی دربارهٔ حیوان اشاره دارد. این کتاب با تصاویر رنگی و روایتهای کوتاه، برای گروه سنی کودک و نوجوان مناسب است و تلاش دارد مفاهیم دینی را بهصورت ملموس و قابل درک برای این گروه سنی بیان کند. در کنار روایت داستانها، اطلاعاتی دربارهٔ ویژگیهای حیوانات و نقش آنها در قصههای قرآنی نیز ارائه شده است.
خلاصه کتاب حیوانات در قرآن
کتاب «حیوانات در قرآن» با معرفی حیواناتی که در آیات قرآن به آنها اشاره شده، تلاش میکند مفاهیم اخلاقی و دینی را از طریق روایت داستانهای قرآنی به کودکان و نوجوانان منتقل کند. هر بخش با معرفی یک حیوان آغاز میشود؛ برای مثال، کلاغ بهعنوان اولین معلم انسانها معرفی شده و داستان هابیل و قابیل را روایت میکند که چگونه کلاغ به قابیل دفنکردن جسد برادرش را آموخت. شتر در داستان حضرت صالح و قوم ثمود نقش معجزه را دارد و سرنوشت قوم ثمود پس از کشتن شتر روایت میشود. پشه با داستان نمرود و شکست سپاه او توسط پشهها همراه است و نشان میدهد که حتی کوچکترین موجودات هم میتوانند نقشی بزرگ داشته باشند. گاو در داستان بنیاسرائیل و حضرت موسی، به ماجرای کشتهشدن جوانی و کشف قاتل با کمک گاو زردرنگ اشاره دارد. مار در داستان حضرت موسی و معجزهٔ تبدیل عصا به مار بزرگ، و گوساله در ماجرای سامری و گوسالهپرستی قوم بنیاسرائیل پس از غیبت حضرت موسی، نقش دارند. سگ با داستان اصحاب کهف و وفاداریاش به یاران خداوند، میمون با ماجرای قوم سبت و سرپیچی از فرمان الهی، مورچه با گفتوگویش با حضرت سلیمان، ماهی با داستان حضرت یونس و بلعیدهشدن او، الاغ با ماجرای حضرت عزیر و زندهشدن پس از صد سال، مگس با ناتوانی بتها، زنبور عسل با الهام الهی و ساختن عسل، فیل با داستان ابرهه و حمله به کعبه، عنکبوت با کمک به پیامبر در غار، پروانه با اشاره به روز قیامت و شیر با داستان امام علی و زبان حیوانات، هرکدام بخشی از پیامهای اخلاقی، قدرت خداوند و اهمیت اطاعت از دستورات الهی را به تصویر میکشند. کتاب با روایتهای کوتاه و آموزنده، تلاش دارد مفاهیم دینی را بهگونهای بیان کند که برای کودکان و نوجوانان قابل لمس و جذاب باشد.
چرا باید کتاب حیوانات در قرآن را بخوانیم؟
این کتاب با بهرهگیری از داستانهای قرآنی و روایتهای کوتاه، فرصتی فراهم میکند تا کودکان و نوجوانان با مفاهیم دینی و اخلاقی آشنا شوند. هر داستان، علاوهبر معرفی یک حیوان، نکتهای آموزنده دربارهٔ رفتار، قدرت خداوند یا اهمیت اطاعت از دستورات الهی را بیان میکند. تصاویر رنگی و روایتهای ساده، کتاب را برای مخاطبان جوان جذاب کرده و به آنها کمک میکند تا ارتباطی ملموس با مفاهیم قرآنی برقرار کنند. همچنین، کتاب به والدین و مربیان امکان میدهد تا از طریق قصهگویی، ارزشهای اخلاقی و دینی را به نسل جدید منتقل کنند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای کودکان و نوجوانانی که به داستانهای قرآنی و آشنایی با مفاهیم دینی علاقه دارند، مناسب است. همچنین والدین، مربیان و آموزگاران میتوانند از این کتاب برای آموزش مفاهیم اخلاقی و دینی به زبان ساده و داستانی بهره ببرند.
بخشی از کتاب حیوانات در قرآن
«بچههای گلم! شما تا حالا کلاغ دیدید؟ میدانید صداش چیه؟ میدانستید کلاغ اوّلین معلمی بود که خدا فرستاد روی زمین تا به آدمها آموزش بدهد؟ اگر دوست داری بدانی چرا کلاغ اولین معلم بوده، این آیهی قرآن را بخوان و با داستانش آشنا شو: آیه ۳۱ سوره مائده: آنگاه خدا کلاغی را برانگیخت که زمين را به چنگال حفر نماید تا به او بنماید چگونه بدن مرده برادر را زیر خاک پنهان کند. قابیل گفت: وای بر من! آیا من از آن عاجزترم که مانند اين کلاغ باشم تا جسد برادر را زیر خاک پنهان کنم؟ پس برادر را به خاک سپرد و از این کار سخت پشیمان شد. حضرت آدم دو پسر داشت به نامهای هابیل و قابیل. قابیل آدم حسود و کمحوصلهای بود و به کار کشاورزی مشغول بود و هابیل که آدم خوشاخلاقی بود، مشغول دامداری و پرورش حیوانات اهلی بود. روزی خداوند به حضرت آدم گفت: «به هابیل شیوهی پیامبری بیاموز تا بعد از تو جانشینت بشود.» حضرت آدم گفتههای خداوند را به فرزندانش گفت. قابیل که فهمید ناراحت شد و قبول نکرد. حضرت آدم خطاب به پسرانش گفت: «هر دو برای خداوند قربانی ببرید. قربانی هر کس بهتر بود و قبول شد، او جانشین من میشود.» قابیل مقداری گندم نامرغوب و هابیل گوسفندی چاق و چله برای قربانی نزد خداوند بردند و به انتظار نشستند. از جانب خداوند آتشی آمد و گوسفند را برد. قابیل دوباره ناراحت شد که چرا قربانیاش مقبول درگاه خداوند نشده است. او که انسان حسودی بود به حرف شیطان گوش داد و تصمیم گرفت برادرش را از بین ببرد و خودش جانشین پدرش بشود. وقتی برادرش مشغول کار بود، با سنگی به سر او زد و هابیل به روی زمین افتاد و مرد. قابیل وقتی دید برادرش روی زمین افتاده، ناراحت و پشیمان شد. امّا دیگر فایده نداشت. خداوند با دیدن جنازهی هابیل کلاغی را فرستاد تا به آدمها یاد بدهد که چگونه مردگان را در خاک دفن بکنند.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه