
کتاب شورای اشباح
معرفی کتاب شورای اشباح
کتاب شورای اشباح نوشتهٔ «غلامرضا فروتنپور» اثری است که نشر سنجاق آن را بهصورت الکترونیک منتشر کرده است. این داستان بلند که در ژانر فانتزی قرار گرفته، به روایت دنیایی زیرزمینی و پررمزوراز از موجودات ماورایی میپردازد؛ جایی که اشباح، خونآشامها، گرگینهها و دیگر نژادهای تاریک در کنار انسانها و گاه در تقابل با آنها زندگی میکنند. «شورای اشباح» (ماجرای خانههای سوخته) شما را به دل ماجراهایی پرتنش و رازآلود میبرد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شورای اشباح
«غلامرضا فروتنپور» در کتاب «شورای اشباح» با داستانی بلند و فانتزی، جهانی موازی و تاریک را ترسیم کرده است که در آن موجودات افسانهای و ماورایی، هرکدام با ویژگیها و تاریخچهای خاص در کنار انسانها حضور دارند. کتاب حاضر با مقدمهای دربارهٔ نژادهای مختلف جهان تاریک آغاز میشود؛ سپس به تاریخچهٔ این موجودات و شکلگیری جامعهٔ اشباح و شورای آنها میپردازد. داستان از افسانهها و اسطورههای مختلف الهام گرفته شده و با جزئیات دقیق، قوانین، مناسبات و کشمکشهای قدرت میان نژادهای تاریک را شرح داده است. این داستان در دورههای زمانی مختلف جریان دارد و شخصیتهایی مانند «مارکوس»، «فیلیکس» و «گودریک» را درگیر ماجراهایی پرخطر و پرتعلیق میکند. داستان بلند حاضر با فضاسازی تیره و پرتعلیق خود، مخاطب را به دنیایی میبرد که مرز میان واقعیت و افسانه در آن محو شده است.
خلاصه داستان شورای اشباح
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با معرفی «جهان تاریک» و نژادهای گوناگون آن آغاز میشود؛ دیمونها، اژدهایان، گریفینها، سانتورها، غولهای سنگی، گرگینهها، خونآشامها و در نهایت اشباح. جامعهٔ اشباح، محور داستان است؛ موجوداتی دورگه که از پیوند انسان و خونآشام به وجود آمدهاند و بهدلیل ویژگیهای منحصربهفردشان همواره در حاشیه و تحتفشار دیگر نژادها قرار دارند. در بخش تاریخی، کتاب به نبردهای قدرت میان دیمونها، خونآشامها و گرگینهها میپردازد و ظهور اشباح را بهعنوان گروهی مطرود و درعینحال باهوش و مقاوم شرح میدهد. با گذشت زمان، اشباح با تشکیل شورایی متشکل از بزرگان قبایل خود، قانونی وضع میکنند که براساس آن برای تأمین خون نباید انسانها کشته شوند. این قانون، جامعهٔ اشباح را به دو دستهٔ موافق و مخالف تقسیم میکند و باعث جدایی برخی گروهها و حتی انقراض یا مهاجرت نژادهایی مانند اژدهایان میشود. در بخش داستانی، روایت وارد ماجرای «مارکوس» و «فیلیکس»، دو شکارچی اشباح و یاران وفادار رئیس شورا میشود. آنها مأموریت دارند تا با تهدید خونآشامها و بهویژه «گودریک»، پیرترین و خطرناکترین خونآشام مقابله کنند. ماجرا با بازجویی «ویکتور»، یکی از نوچههای گودریک آغاز میشود و به تعقیب و گریز، مبارزه و در نهایت نبردی خونین میان شکارچیان و گودریک میانجامد. پس از شکست گودریک، روایت به سالها بعد میرود و بحرانهای جدیدی را در جامعهٔ اشباح و شورای آنها نشان میدهد؛ ازجمله فرار فیلیکس از زندان و تهدیدهای تازهای که امنیت شورا را به خطر میاندازد. در این میان، روابط پیچیدهٔ شخصیتها، وفاداریها و خیانتها و کشمکش میان قانون و قدرت، خط اصلی داستان را شکل میدهد.
چرا باید کتاب شورای اشباح را بخوانیم؟
داستان بلند «شورای اشباح» با خلق دنیایی پر از جزئیات و قوانینی خاص، تجربهای از داستان فانتزی را ارائه داده است. این کتاب نهتنها به ماجراهای هیجانانگیز و نبردهای ماورایی میپردازد، بلکه دغدغههایی مانند هویت، طردشدگی، قدرت و اخلاق را نیز در بستر داستانی خود مطرح میکند. اثر حاضر مخاطب را با دنیایی روبهرو میکند که در آن هیچچیز مطلق نیست و هر انتخابی پیامدهای پیچیدهای دارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به ژانر فانتزی، داستانهای ماورایی و روایتهایی با محوریت موجودات افسانهای مناسب است؛ همچنین کسانی که بهدنبال داستانهایی با درونمایهٔ قدرت، قانون، وفاداری و کشمکشهای اخلاقی هستند، میتوانند از خواندن این داستان بلند لذت ببرند.
بخشی از کتاب شورای اشباح
«یکهفتهای میشد که نیروهای اشباح خانهٔ آدام را زیر نظر داشتند. از زمان ملاقات با جیمز هیچ اتفاق خاصی نیافتاده بود. این هم میتوانست یک نشانهٔ خوب باشد و هم یک نشانهٔ بد. خوب از این نظر که خانه همچنان سالم بود و میشد از طریق قاچاقچیِ اسلحه رد فیلیکس را گرفت و بد از آن نظر که سلاحها دیر یا زود در اختیار فیلیکس قرار میگرفت. توماس تمام هفتهٔ گذشته را به این موضوع فکر میکرد که چگونه میتواند اطلاعات موردنیازش را از طریق این قاچاقچی اسلحه به دست آورد. نمیشد او را مثل الکس گیر انداخت و از او حرف کشید، او یک دزد خردهپا نبود و نوچههایش سایه به سایه به دنبالش حرکت میکردند؛ گیر انداختن او میتوانست سروصدای زیادی برپا کند. از طرفی اگر او احساس خطر میکرد و از تصمیمش منصرف میشد دیگر هیچ راهی برای رسیدن به فیلیکس وجود نداشت.
توماس نگاهی به عکس جیمز که به وایت برد چسبانده بود انداخت. نوکر وفادار فیلیکس از دست آنها فرار کرده بود و حالا فیلیکس میدانست که شورا از ماجرای سلاحها خبر دارد؛ اما به هر دلیلی که بود، فیلیکس قصد نداشت معامله را به هم بزند، پس این یک امتیاز برای شورا محسوب میشد. توماس با خود فکر کرد: "این یه امتیاز محسوب نمیشه، ما هنوز نمیدونیم معامله کی و کجا انجام میشه" برای اینکه بتوانند فیلیکس را پیدا کنند باید محل و زمان انجام معامله را میدانستند و تنها کسی که میتوانست این اطلاعات را به آنها بدهد یکی از طرفین معامله بود.»
حجم
۱۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه
حجم
۱۴۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه