
کتاب پنه لوپ و جادوی سرخ درخشان (جلد اول)
معرفی کتاب پنه لوپ و جادوی سرخ درخشان (جلد اول)
کتاب پنه لوپ و جادوی سرخ درخشان (جلد اول) با عنوان اصلی Penelop und der funkenrote Zauber نوشتهٔ «والیا زینک» و ترجمهٔ «الهام مقدس» و ویراستهٔ «زینب عبدالهی»، در سال ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ توسط نشر ایرانبان منتشر شده است. این اثر جلد نخست از مجموعهٔ «پنهلوپ» است و داستانی فانتزی را برای نوجوانان روایت کرده که در آن دختری با ویژگیهای عجیب و جادویی، درگیر کشف هویت و رازهای خانوادگی خود میشود. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پنه لوپ و جادوی سرخ درخشان (جلد اول) اثر والیا زینک
کتاب «پنهلوپ و جادوی سرخ درخشان (جلد اول)» داستانی فانتزی است که در باب هویت، خانواده و جادو است و برای نوجوانان نوشته شده است. داستان حول زندگی دختری به نام «پنهلوپ گوویندر» میچرخد که در خانهای کوچک کنار جنگلهای باتلاقی با مادر، مادربزرگ و گربهاش زندگی میکند. داستان در فضایی واقعگرایانه اما آمیخته با عناصر جادویی و تخیلی پیش میرود و بهتدریج رازهایی از گذشتهٔ خانواده و قدرتهای نهفتهٔ پنهلوپ را آشکار میکند. ساختار کتاب بهصورت روایی و خطی است و با زبانی توصیفی، دنیای نوجوانها، روابط خانوادگی و کشف تواناییهای ویژه را به تصویر میکشد. این اثر با تمرکز بر رشد شخصیت و مواجهه با چالشهای غیرمنتظره، مخاطب را به دنیایی پررمزوراز و خیالانگیز میبرد.
خلاصه داستان پنه لوپ و جادوی سرخ درخشان (جلد اول)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با معرفی «پنهلوپ گوویندر»، دختری با موهای خاکستری و بوی آتش آغاز میشود که توانایی شنیدن افکار دیگران پیش از بیانشدن را دارد. او همراه با مادر، مادربزرگ و گربهاش در خانهای عجیب و رنگارنگ زندگی میکند. پنهلوپ از کودکی متوجه تفاوتهایش با دیگران میشود، اما مادرش تمایلی به صحبت دربارهٔ این موضوع ندارد. با وقوع حادثهای برای مادر و بستریشدن او در بیمارستان، پنهلوپ بیشتر با مادربزرگ وقت میگذراند و بهتدریج متوجه میشود که موهایش بهطور ناگهانی سرخ و درخشان شدهاند. این تغییر ظاهری، آغاز کشف رازهای خانوادگی است؛ پنهلوپ درمییابد که مادرش سالها موهای او را رنگ کرده تا هویت واقعیاش پنهان بماند. در ادامه، پنهلوپ با قدرتهای جادویی خود روبهرو میشود؛ توانایی شنیدن افکار، ارتباط با جاده و حتی معلقشدن در هوا؛ همچنین از گذشتهٔ پدرش و ارتباط او با دنیای جادوگران سرخمو آگاه میشود. داستان با ماجراهایی در مدرسه، دوستی با همکلاسیها و تلاش برای درک هویت و قدرتهای تازه ادامه مییابد. پنهلوپ در مسیر پذیرش خود و خانوادهاش گام برمیدارد.
چرا باید کتاب پنه لوپ و جادوی سرخ درخشان (جلد اول) را بخوانیم؟
این کتاب با ترکیب عناصر فانتزی و واقعیت، دنیایی سرشار از رمزوراز را پیش روی مخاطب میگذارد. روایت رشد و بلوغ یک نوجوان در مواجهه با تفاوتها و کشف هویت شخصی، از ویژگیهای برجستهٔ این اثر است. «پنهلوپ و جادوی سرخ درخشان» با پرداختن به روابط خانوادگی، دوستی و پذیرش خود، فرصتی برای همذاتپنداری و غرقشدن در دنیایی خیالانگیز فراهم میکند؛ همچنین حضور عناصر جادویی و ماجراهای غیرمنتظره، داستان را برای علاقهمندان به ژانر فانتزی و نوجوان خواندنیتر میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستانهای فانتزی، جادویی و ماجراجویانه علاقه دارند مناسب است؛ همچنین برای کسانی که دغدغهٔ هویت، تفاوت و پذیرش خود را دارند یا دوست دارند داستانهایی دربارهٔ روابط خانوادگی و کشف رازهای گذشته بخوانند.
درباره والیا زینک
«والیا زینک» (Valija Zinck) زادهٔ سال ۱۹۷۶ میلادی و نویسندهٔ آلمانی آثار کودک است که پیش از ورود به دنیای نویسندگی، بهمدت ۱۵ سال بهعنوان رقصنده، بازیگر و نوازنده فعالیت کرده و تجربهٔ بسیاری در کار با کودکان و نوجوانان کسب کرده است. او نویسندهٔ مجموعهٔ «پنهلوپ» است. «پنهلوپ و جادوی سرخ درخشان» (جلد اول) عنوان کتابی از این مجموعه است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
کتاب «پنهلوپ و جادوی سرخ درخشان (جلد اول)» نامزد جایزهٔ کتاب کودک زوریخ، برگزیدهٔ «اولمر اونکه» در گروه سنی ۱۰ تا ۱۲ و برگزیدهٔ «کتاب طلایی دزدان دریایی» شد و جایزهٔ «گلدن بوکپرایر» را دریافت کرد. این کتاب در سال ۲۰۱۷ میلادی برای دریافت جایزهٔ Zürcher Kinderbuchpreis نامزد شد. نسخهٔ صوتی این داستان در سال ۲۰۱۷ موفق به دریافت نشان «آدیتوریس» از بنیاد رسانههای ایالتی نوردراین - وستفالن شد.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
در وبسایت «کاتزه میت بوخ» آمده است که این کتاب یک رمان جادویی جذاب است که در آن کلمهٔ «جادوگر» هرگز به کار نرفته؛ همچنین در وبسایت «کولنر اشترات - آنزایگر» اشاره شده که «والیا زینک»، نویسندهٔ این داستان با این اثر، کتابی جادویی دربارهٔ قدرت کودکان نوشته است.
بخشی از کتاب پنه لوپ و جادوی سرخ درخشان (جلد اول)
«وقتی خانم دستیار به همراه گروه مهمانهای تولد به زیر درخت گردو رسیدند، پدر پیچ بیحرکت پشت صندوق ایستاده بود و دستهایش را بهطور عجیبی به سمت آسمان گرفته بود. بچهها به او خیره شدند. ناگهان خودبهخود کلاه نوکتیزش از سرش پرید و گلهای رنگارنگ از آن بیرون زد. همینطور بیشتر و بیشتر تا جایی که کلاه خالی شد و روی میز پُر از گل شد. او کلاهش را دوباره روی سرش گذاشت، اما باز کلاه از روی سرش پرید و باز هم گل از آن بیرون ریخت. اینبار آنقدر زیاد که گلها از روی میز روی علفها افتادند. ایمی و دوستانش جیغ کشیدند و پنهلوپ هیجانزده و با شوروشوق پابهپا میشد. کلاه دوباره روی سر میشر قرار گرفت و از اینجا به بعد همانجا ماند.
میشر دستهایش را تکان داد و یک دسته کارت بازی از آستینش بیرون افتاد. حالا کار پنهلوپ این بود به هر بچه یک کارت بدهد و میشر بگوید هر کارت پیش چه کسی است. همیشه هم درست میگفت. بعد گذاشت تا پنهلوپ چشمهایش را با یک دستمال ابریشمی ببندد و بعد فریاد زد: «همه کارتاشونو با هم عوض کنن.» و باز هم میدانست کدام کارت دست چه کسی است. بچهها دست زدند و میخواستند همچنان دست بزنند و میشر چشمبندش را برداشت و گل از گلش شکفت. پنهلوپ نمیتوانست بفهمد که چرا پیچ دوست نداشت به پدرش کمک کند. او که باید خوشحال میبود که اصلاً پدردارد. آن هم چنین پدری.»
حجم
۲۰۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۲۰۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه