کتاب در آستانه خاکستری سعید سکاکی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب در آستانه خاکستری

کتاب در آستانه خاکستری

نویسنده:سعید سکاکی
انتشارات:سنجاق
امتیاز
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب در آستانه خاکستری

کتاب در آستانه خاکستری سرودهٔ «سعید سکاکی» است و در سال ۱۴۰۴ توسط نشر سنجاق به‌صورت الکترونیک منتشر شده است. کتاب حاضر یک مجموعه غزل را از این شاعر معاصر ایران در بر گرفته است؛ غزل‌هایی که با نگاه به تجربه‌های شخصی، دغدغه‌های روزمره و تأملات شاعرانه، فضایی میان روشنی و تاریکی را به تصویر کشیده‌اند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب در آستانه خاکستری اثر سعید سکاکی

کتاب «در آستانهٔ خاکستری» حاوی یک مجموعه شعر در قالب غزل است. این کتاب دومین مجموعه شعر منتشرشده به قلم «سعید سکاکی»، پس از کتاب «همسکوت» و شامل اشعار تازه و برخی شعرهای ویرایش‌شده از دفتر پیشین است. این ۳۰ غزل حاصل ۹ سال فاصله از دفتر شعر اول شاعر و دربرگیرندهٔ اشعاری است که طی این سال‌ها نوشته یا بازنویسی شده است. شاعر در یادداشت آغاز این کتاب، به تغییر نگاهش به شعر اشاره کرده است. او معتقد است که شعر دیگر شور و هیجان گذشته را ندارد و بیشتر به زمزمه‌ای شخصی و پنجره‌ای برای دیدن بدل شده است. فضای این کتاب میان دو قطب روشنایی و تاریکی یا به‌تعبیر «سعید سکاکی»، در آستانهٔ خاکستری حرکت کرده و سرگشتگی، تردید و امید را در کنار هم قرار داده است.

این مجموعه غزل، بازتابی از دغدغه‌های فردی شاعر است و البته به تجربه‌های مشترک انسانی نیز می‌پردازد و احساسات و افکار روزمره را به تصویر می‌کشد. به‌گفتهٔ «سعید سکاکی»، مجموعه غزل «در آستانهٔ خاکستری» بیشتر نوعی گفت‌وگو با خودش است؛ حرف‌هایی که شاعر بعدها دریافته خطابشان بیش از همه به امروزِ خودش بوده است. «خاکستری» در این کتاب تنها یک رنگ نیست؛ بلکه حال‌وهوایی است میان خیر و شر و جایی بین روشنایی‌های پررنگی که دل‌سپردن به آن‌ها دشوار است و تاریکی‌هایی که پذیرششان آسان نیست. شاعر کوشیده است دریافت‌های خویش را با زبانی که برایش دلنشین است، بنویسد. همراه شویم با «سعید سکاکی».

چرا باید کتاب در آستانه خاکستری را بخوانیم؟

این مجموعه شعر، تجربه‌ای از مواجهه با احساسات متضاد و لحظات گذرای زندگی را پیش روی مخاطب می‌گذارد. «در آستانهٔ خاکستری» با پرداختن به تردیدها، امیدها، دلتنگی‌ها و لحظات شخصی، فرصتی برای همدلی و بازاندیشی در احساسات انسانی فراهم می‌کند. اشعار این کتاب با تصویرسازی‌های ساده و صمیمی، به دغدغه‌های روزمره و تجربه‌های مشترک می‌پردازند و مخاطب را به تأمل دربارهٔ موقعیت‌های خاکستری زندگی دعوت می‌کنند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران، قالب غزل، کسانی که به مطالعهٔ تأملات درونی و تجربه‌های شخصی علاقه دارند و افرادی که در جست‌وجوی بازتاب احساسات و دغدغه‌های روزمره در قالب شعر هستند، پیشنهاد می‌کنیم؛ همچنین به کسانی که به‌دنبال همدلی با لحظات خاکستری و گذرای زندگی هستند.

درباره سعید سکاکی

«سعید سکاکی» زادهٔ سال ۱۳۷۳ و شاعر کتاب‌های «همسکوت» و «در آستانهٔ خاکستری» است. او دانش‌آموختهٔ رشتهٔ مهندسی صنایع از دانشگاه امیرکبیر تهران و دارای مدرک کارشناسی‌ارشد در رشتهٔ مدیریت کسب‌وکار از دانشگاه صنعتی شریف است. «سعید سکاکی» از نوجوانی در انجمن‌های شعر نیشابور و خراسان شرکت کرده و همواره علاقه و مداقه در فضای شعر و ادبیات را پی گرفته است؛ برای مثال در دوران دانشجویی، دبیر کانون شعر و ادب دانشگاه امیرکبیر بوده و در محافل شعر تهران و شهرستان‌ها شرکت داشته است. از مهم‌ترین دستاوردهای این شاعر معاصر ایرانی در زمینهٔ شعر می‌توان به کسب جایزهٔ ملی شعر «هفت» اشاره کرد؛ همچنین او نامزد نهایی جشنوارهٔ شعر «قیصر امین‌پور» بوده است. او معتقد است تعلق‌خاطرش به حوزهٔ ادبیات و رشتهٔ مهندسی، در کنار یکدیگر، در اشعارش نیز متجلی بوده؛ به‌طوری‌که از یک‌سو در محتوای اشعار او ذوق و قریحهٔ عاطفی و انسانی را جاری می‌بینیم و از سمت دیگر، استحکام و ثبات را در زبان و فرم شعرهایش احساس می‌کنیم.

بخشی از کتاب در آستانه خاکستری

«آخر تو کیستی که شبانگاه،

سر می‌کشی به سینه‌ام ای آه؟

خاکسترِ مرا بدم آری

تنها تویی به راز من آگاه

حس می کنم تلاطمِ دریاست

شب‌ها درون قلب من ای ماه!

هر قدر دور می‌شوی انگار،

اکراه دارم از خودم اکراه

با آن همه کمال‌گرایی

هر آرزو کنار تو کوتاه...

بشکن سکوت را که نماند

آیینه در برابرِ خودخواه

مثل سرابی از غم‌ِ هستی

در انتظار مانده‌ام ای راه»

*

«از آن جهان چه خبر؟

از آسمان چه خبر؟

همیشه در پرواز!

از آشیان چه خبر؟

خزان! بگو از باغ،

و باغبان چه خبر؟

سکوتِ تنهایی!

رفیق‌جان! چه خبر؟

دلم! بگو که چه شد؟

که ناگهان چه خبر...

بگو چنان باران

چکان چکان چه خبر

خوش آمدی ای اشک!

دوان دوان چه خبر؟

نپرس حالِ مرا

خبر همان... چه خبر...»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

بریده‌هایی از کتاب

من روحم، ولی روحی که ناپیدا نبودم در این دنیا اگر بودم، در این دنیا نبودم و من عمرم! همیشه در سفر، چون دوره‌گردان چه شب‌ها با چه کس‌ها بودم و فردا نبودم به چشمم آشنایی! فکر کن، پیش از خودت را به یادآور ببین من دوستت آیا نبودم؟
Aiden
زمان که می‌گذرد، این زمان که می‌گذرد که تا کجا غمِ این جمله را قطار کنی؟ از این به بعد که باران شدی کویرکویر چقدر گریه قرار است بر مزار کنی؟ کدام دست؟ چه وقتی؟ چرا خیانت کرد؟ که شانه را نتوانستی استوار کنی
Aiden
ای جز صدای تو همه نامهربان، عزیز! امشب دلم گرفته برایم بخوان عزیز امشب بیا و مرثیه با سوزِ دل بخوان در سینه‌ام شکسته درختی جوان عزیز
گگاب
پر کن شراب نیمهٔ من را برای خود بگذار لب به لب بشود استکان عزیز
گگاب
کسی مرا به خود انگار مثل تنهایی همیشه بیشتر از پیش مبتلا می‌کرد کسی که یک شبِ آرام، خواب می‌دیدم گلی برای مزارم شد و دعا می‌کرد
کاربر ۴۸۹۶۷۵۰
تو از غم‌های من نزدیک‌تر با من شدی وقتی که من اندازهٔ غم‌های عالم دوستت دارم شبیه باغبانِ ناامیدی که به دستش خورد نخستین قطرهٔ بارانِ نم نم دوستت دارم
گگاب

حجم

۳۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۷۰ صفحه

حجم

۳۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۷۰ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۳۷,۵۰۰
۵۰%
تومان