
کتاب پادشاه سری
معرفی کتاب پادشاه سری
کتاب پادشاه سری نوشتهٔ «سید علی سیدی» را نشر سنجاق بهصورت الکترونیک منتشر کرده است. این اثر داستانی فانتزی و تمثیلی است که با زبانی خیالانگیز و سرشار از نمادها، به روایت سفر قهرمانی جوانی به نام «کورو» میپردازد. داستان با الهام از عناصر طبیعت، اسطوره و عرفانْ مفاهیمی چون عشق، جستوجوی حقیقت و خودشناسی را در قالب ماجراهای شگفتانگیز و شخصیتهای نمادین به تصویر میکشد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پادشاه سری
کتاب «پادشاه سرّی» اثری داستانی و تمثیلی به قلم «سید علی سیدی» است که در قالب رمانی فانتزی و نمادین، مخاطب را به سفری درونی و بیرونی میبرد. این کتاب با بهرهگیری از عناصر اسطورهای، طبیعت و موجودات خیالی، داستانی چندلایه را روایت میکند که در آن شخصیت اصلی، «کورو» در جستوجوی عشق و حقیقت با موانع و موجودات گوناگون روبهرو میشود. ساختار کتاب بهگونهای است که هر فصل، مرحلهای از سفر قهرمان را بازتاب میدهد و در هر بخش، با شخصیتها و نمادهای تازهای مواجه میشویم. روایت کتاب حاضر ترکیبی از قصهگویی سنتی و زبان شاعرانه است و در لایههای زیرین خود، به پرسشهای فلسفی و عرفانی دربارهٔ هستی، عشق، مرگ و معنای زندگی میپردازد. کتاب «پادشاه سرّی» ده فصل دارد.
خلاصه داستان پادشاه سری
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
«پادشاه سرّی» با روایت زمین آغاز میشود که سرگذشت جوانی به نام «کورو» را بازگو میکند. کورو پس از تجربهٔ ضربهای سخت به خوابی عمیق فرو میرود و در دنیایی نمادین و پررمزوراز، سفر خود را آغاز میکند. او در این مسیر با موجودات و عناصر طبیعت مانند پرندهها، باد، کوه، خورشید، گلها، مگسها، عنکبوت، مورچهها و ماه روبهرو میشود و هرکدام از این برخوردها، حامل پیامی دربارهٔ زندگی، عشق، تنهایی، امید و رهایی هستند. کورو در جستوجوی معشوقهاش، «نیا» با چالشهایی چون هیولاها، دیوها، اژدها، مارها و آزمونهای گوناگون مواجه میشود. او بارها به دام میافتد، فریب میخورد، نجات مییابد و دوباره به راه میافتد. در این مسیر مفاهیمی چون فداکاری، صبر، خودشناسی و گذر از وسوسهها و ترسها بهتدریج برایش آشکار میشود. روایت داستان، پیوسته میان واقعیت و خیال، مرگ و زندگی، نور و تاریکی در نوسان است و کورو با هر تجربه، به لایهای تازه از حقیقت و عشق نزدیکتر میشود. در پایان، سفر کورو به نقطهای میرسد که مرز میان رؤیا و واقعیت، زندگی و مرگ و فردیت و وحدت محو میشود و او معنای عمیقتری از عشق و هستی را درمییابد.
چرا باید کتاب پادشاه سری را بخوانیم؟
این کتاب با روایت تمثیلی و خیالپردازانهٔ خود، فرصتی برای تأمل در مفاهیم عمیق انسانی و فلسفی فراهم میکند. «پادشاه سرّی» با بهرهگیری از عناصر طبیعت و اسطوره، مخاطب را به سفری درونی دعوت میکند که در آن پرسشهایی دربارهٔ عشق، حقیقت، مرگ و معنای زندگی مطرح میشود. داستان با شخصیتهای نمادین و ماجراهای شگفتانگیز، ذهن خواننده را به چالش میکشد و او را به بازاندیشی دربارهٔ جایگاه خود در جهان و ارتباطش با دیگران و طبیعت سوق میدهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان ادبیات تمثیلی، داستانهای فانتزی و اسطورهای و کسانی که دغدغهٔ پرسشهای فلسفی و عرفانی دارند، پیشنهاد میشود؛ همچنین این اثر برای نوجوانان و بزرگسالانی که بهدنبال داستانهایی با لایههای معنایی و نمادپردازی هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب پادشاه سری
«باهم راهی دریا شدند. دریا در آرزو رسیدن به آسمان بود گرچه، تاوان این همآغوشی همراه با طوفان بود. به کوه آتشفشانی رسیدند که هرگاه سیراب میشد، شروع به فوران میکرد و بدتر آنکه هوا را آلوده و زمین بِکر گرد خود را ویران میکرد. شیردال که نگران این فاجعه بود، کورو را هرچه سریعتر به ساحل دریا سپرد و عین برق به سمت کوه پرکشید. کورو نگاهی به دور و بر خود کرد. چشمش به لاشهٔ عقابی افتاد. شگفتزده با خود زمزمه کرد: اگر پریدن چنین با ارزش است، چگـونه عقـابی در این شنزار مرده است؟! نکـند گنـج گرانبهـایی زیر آن نهـفته است؟! کِرم سفید که روی همـه را سیـاه میکرد، از لاشهٔ عقاب بیرون آمد و به تندی پاسخ داد: کاش گنج بود، چاک سینهاش را بِبین!
کورو با اندوه فراوان به سخـن آمد: ای بینوا، حتماً عاشقی سینهچاک بود! کرم سفـید ادامه داد: امکـان ندارد، کدام پرندهٔ عاشقی بر تخم مار مینشیند؟! کورو درجا خشکـش زد و سراسیمه شد: مم...مار!!!. موجی بلند و نیرومند کورو را به چنگ گرفت و در گرداب بزرگ و عمیقی فرو برد؛ نه نه، گرداب نبود! دهان اژدهایی شیشـهای بود که مثـل سرسره هر چیزی را در قعر دریا رها میکرد. دریا کمی شور بود و کورو هرچه پایین و پایینتر میرفت تازه به شیـرینی اسرارآمیز آن پی میبرد؛ چه کشتیها و گنجـینـهها و تمدّنهایی که لای جلبکها محو شده بودند! کورو در اعماق دریا رها شد، یک آن هیولایی که از دور مانند ستارهها میدرخشید به او حمله کرد. کورو به هر چیزی چنگ میانداخت تا نجات یابد و خلاصه توانست دردل شکافی خود را مخفی کند، هیولا از خشم سر خود را بر شکاف کوبید اما چراغش خاموش و در قعر دریا سرنگـون شد.»
حجم
۲۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۲۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
نظرات کاربران
من نسخه فیزیکشو داشتم یه داستان جالب و آموزنده داخلش هست کمی نیازه عمیق در موردش فکر کنی پیشنهاد میکنم به اونایی که یه داستان کوتاه ولی عمیق میخوان الانم نسخه دیجیتالشو میخوام بخرم به یکی از دوستان هدیه بدم.
کتاب فوق العاده ای بود.