تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب به پای هم...
معرفی کتاب به پای هم...
کتاب الکترونیکی «به پای هم... (۱۰ راز ارتباط موثر که پدر و مادرها به ما یاد ندادند)» نوشتهٔ هاجر شجاعی و با ویراستاری فاطمه شکرانی، اثری است که نشر نوآوران دانش آن را منتشر کرده است. این کتاب با تمرکز بر هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی، به بررسی راهکارهایی برای بهبود روابط خانوادگی و اجتماعی میپردازد و تلاش میکند با ارائهٔ مثالها و تمرینهای عملی، خواننده را در مسیر شناخت بهتر خود و دیگران یاری کند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب به پای هم...
«به پای هم...» اثری در حوزهٔ ناداستان و خودیاری است که به موضوع هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی در خانواده و اجتماع میپردازد. هاجر شجاعی در این کتاب، با روایتی داستانمحور و استفاده از مثالهای ملموس، به دغدغههای روزمرهٔ افراد در روابط خانوادگی و اجتماعی میپردازد و تلاش میکند با ارائهٔ راهکارهایی ساده و قابل اجرا، به بهبود کیفیت این روابط کمک کند. ساختار کتاب بر پایهٔ ۱۰ راز کلیدی بنا شده که هرکدام به یکی از جنبههای مهم هوش عاطفی و ارتباط موثر اختصاص یافته است. این اثر با ترکیب روایتهای داستانی، تمرینهای عملی و نکات آموزشی، فضایی تعاملی برای خواننده ایجاد میکند تا بتواند مفاهیم را به زندگی روزمرهٔ خود وارد کند. کتاب در قالبی آموزشی و کاربردی، مناسب افرادی است که به دنبال رشد فردی و ارتقای مهارتهای ارتباطی خود هستند.
خلاصه کتاب به پای هم...
کتاب «به پای هم...» با تمرکز بر ۱۰ راز ارتباط موثر، به بررسی مهارتهایی میپردازد که بسیاری از ما در خانواده یا مدرسه نیاموختهایم. نویسنده ابتدا با مفهوم خودآگاهی آغاز میکند و نشان میدهد که شناخت احساسات و تأثیر آنها بر رفتار، نخستین گام در مسیر هوش هیجانی است. در ادامه، اهمیت خودتنظیمی و کنترل هیجانات در موقعیتهای چالشبرانگیز مطرح میشود و تمرینهایی برای مدیریت احساسات ارائه میگردد. در بخشهای بعدی، انگیزش درونی و نقش آن در دستیابی به اهداف شخصی مورد توجه قرار میگیرد. کتاب با مثالهایی از زندگی واقعی، نشان میدهد که چگونه انگیزهٔ درونی میتواند افراد را در برابر مشکلات مقاومتر کند. همدلی و مهارتهای اجتماعی، از دیگر محورهای اصلی کتاب هستند؛ نویسنده با روایت داستانهایی از دوستی و خانواده، اهمیت درک احساسات دیگران و گوشدادن فعال را برجسته میکند. در فصلهای پایانی، به موضوعاتی مانند تفکر انتقادی، مدیریت استرس، پذیرش و بخشش، و ایجاد عادات مثبت پرداخته شده است. هر فصل با تمرینها و تکنیکهایی همراه است که خواننده را به مشارکت فعال دعوت میکند. پیام اصلی کتاب این است که با یادگیری و تمرین مهارتهای عاطفی و ارتباطی، میتوان روابط سالمتر و زندگی رضایتبخشتری ساخت.
چرا باید کتاب به پای هم... را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر مهارتهای هوش هیجانی و ارتباط موثر، ابزارهایی را ارائه میدهد که میتواند به بهبود روابط خانوادگی، دوستی و حتی محیط کار کمک کند. نویسنده با استفاده از داستانهای واقعی و تمرینهای عملی، مفاهیم را بهگونهای ملموس و قابل اجرا ارائه داده است. مطالعهٔ این اثر فرصتی است برای شناخت بهتر خود، مدیریت احساسات و ایجاد ارتباطات عمیقتر با اطرافیان. همچنین، کتاب به خواننده کمک میکند تا با چالشهای روزمرهٔ عاطفی و اجتماعی بهتر روبهرو شود و راهکارهایی برای حل تعارضات و کاهش استرس بیابد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که به دنبال بهبود روابط خانوادگی، افزایش هوش هیجانی و تقویت مهارتهای ارتباطی خود هستند. همچنین، برای والدین، زوجها، مشاوران، معلمان و هرکسی که دغدغهٔ رشد فردی و اجتماعی دارد، میتواند مفید باشد. اگر کسی با چالشهایی مانند مدیریت استرس، حل تعارض یا برقراری ارتباط موثر دستوپنجه نرم میکند، این کتاب راهنمایی کاربردی برای او خواهد بود.
بخشی از کتاب به پای هم...
«در یک شب طوفانی، رعدوبرق در آسمان میغرید و باران بهشدت میبارید. خانوادهٔ عبادی در خانهٔ بزرگ و زیبایشان نشسته بودند، اما در دل این خانواده، طوفانی پنهان وجود داشت. نسترن، دختر نوجوان خانواده، در اتاقش نشسته بود و به صدای طوفان گوش میداد. او احساس میکرد که در سایهٔ انتظارات والدینش زندگی میکند و نمیتواند احساساتش را بیان کند. خشم و ناامیدی در دلش انباشته شده بود. در اتاق نشیمن، علی، پدر خانواده، با چهرهای خسته و نگران به هاجر، همسرش، نگاه میکرد. هاجر با صدای لرزان گفت: «من دیگر نمیتوانم این فشار را تحمل کنم. همیشه باید قوی باشم. اما هیچکس نمیداند که من هم به حمایت نیاز دارم.» این جمله مانند جرقهای در دل علی احساسات سرکوبشدهاش را بیدار کرد. او ناگهان فریاد زد: «چرا هیچکس به من گوش نمیدهد؟ من هم احساس دارم!» نسترن که از شنیدن صدای بلند پدرومادرش متوجه دعوای آن دو شد، به سمت پلهها دوید و با اضطراب به اتاق نشیمن وارد شد. در همان لحظه، طوفان به اوج خود رسید و صدای رعدوبرق بهشدت در خانه طنینانداز شد. نسترن با صدای لرزان گفت: «چرا ما همیشه باید اینقدر دور از هم باشیم؟»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه