
کتاب کتآب نطلبیده مراده
معرفی کتاب کتآب نطلبیده مراده
کتاب نطلبیده مراده نوشته علی ششتمدی که توسط انتشارات هزاره ققنوس منتشر شده، اثری است که با نگاهی شخصی و بیواسطه به تجربهی کتابخواندن و ورود به دنیای مطالعه پرداخته است. نویسنده با زبانی صمیمی و رویکردی کاربردی، تلاش میکند راهنمای کسانی باشد که میخواهند عادت کتابخواندن را در زندگی خود نهادینه کنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتآب نطلبیده مراده
کتآب نطلبیده مراده (دستنامه و راهنمای خودمانی در مورد پیوستن به جمع کتابخوانها) در فضایی غیررسمی و با روایتی نزدیک به تجربههای روزمره، به دغدغهی ورود به جمع کتابخوانها و چالشهای آغاز مطالعه میپردازد. این اثر در دورهای که بحث کتابخوانی و ترویج آن اهمیت بیشتری یافته، نوشته شده است. علی ششتمدی باتکیهبر خاطرات شخصی، تجربههای نوجوانی و دانشجویی و همچنین مشاهدههایش از فضای کتابخانهها و کتابفروشیها، تلاش میکند تصویری واقعی از مسیر کتابخوانشدن ارائه دهد.
کتاب بهدوراز لحن آموزشی خشک، بیشتر شبیه گفتوگویی دوستانه است که در آن از اولین برخوردها با کتاب، انتخاب کتاب مناسب، غلبه بر ترسها و موانع ذهنی و حتی مسائل عملی مثل نور و فضای مطالعه صحبت میشود. در کنار اینها، علی ششتمدی به دستهبندی انواع کتابها، تفاوت ژانرها و قالبهای ادبی و حتی آسیبشناسی کتابهای زرد و شبهعلمی نیز میپردازد. این اثر میتواند برای کسانی که میخواهند با مطالعه آشتی کنند یا مسیر تازهای در کتابخواندن آغاز کنند، الهامبخش باشد.
خلاصه کتآب نطلبیده مراده
کتآب نطلبیده مراده با روایتی خودمانی و شخصی آغاز میشود؛ نویسنده از تجربههای نوجوانی خود و اولین مواجهههایش با کتاب و کتابخانه میگوید. او به این اشاره میکند که شروع کتابخواندن میتواند تصادفی یا حتی از سر لجبازی باشد و مهم نیست اولین کتاب چه باشد، بلکه مهم لذتبردن از تمامکردن آن است. در ادامه، نویسنده بهتدریج خواننده را بهسمت انتخاب آگاهانهتر کتابها هدایت میکند و دربارهی فاصلهگرفتن از کتابهای زرد و سطحی صحبت میکند. او توضیح میدهد که کتابخواندن نباید با درسخواندن اشتباه گرفته شود و حفظ کردن مطالب هدف اصلی نیست؛ بلکه هدف، کسب بینش و تجربهی زیسته از مطالعه است.
نویسنده به مشکلات عملی مثل ضعف بینایی، نور نامناسب و فضای مطالعه نیز میپردازد و توصیههایی برای رفع این موانع ارائه میدهد. بخش مهمی از کتاب به معرفی انواع ژانرها و قالبهای ادبی اختصاص دارد؛ از رمان و داستان کوتاه تا شعر، خاطره، سفرنامه، نمایشنامه و کتابهای علمی و فلسفی. نویسنده برای هر دسته، پیشنهادهایی دربارهی نحوهی انتخاب و مطالعه ارائه میدهد و به تفاوتهای هر ژانر اشاره میکند. در بخشهایی از کتاب، آسیبشناسی کتابهای زرد، شبهعلمی و انگیزشی نیز مطرح میشود و نویسنده با مثالهایی نشان میدهد که چرا این کتابها نمیتوانند جایگزین مطالعهی عمیق و جدی شوند. در مجموع، کتاب تلاش میکند راهنمایی باشد برای کسانی که میخواهند عادت کتابخواندن را در زندگی خود نهادینه کنند و با دنیای کتابها آشتی کنند.
چرا باید کتآب نطلبیده مراده را خواند؟
کتآب نطلبیده مراده با رویکردی تجربهمحور و بیواسطه، به دغدغهها و موانع واقعی افراد در مسیر کتابخوانشدن میپردازد. نویسنده نهتنها از تجربههای شخصی خود میگوید، بلکه با مثالهای ملموس و توصیههای کاربردی، راههایی برای شروع و ادامهی مطالعه پیشنهاد میدهد. اثر حاضر بهجای نسخهپیچی کلیشهای، به تفاوتهای فردی و مسیرهای متنوع کتابخواندن توجه دارد و با آسیبشناسی کتابهای زرد و شبهعلمی، نگاه انتقادی به فضای کتاب و مطالعه ارائه میکند. مطالعهی این کتاب میتواند برای کسانی که بارها تلاش کردهاند کتابخوان شوند اما موفق نشدهاند، انگیزه و راهکارهای تازهای فراهم کند.
خواندن کتآب نطلبیده مراده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کسانی مناسب است که میخواهند عادت کتابخواندن را در زندگی خود ایجاد یا تقویت کنند، با فضای کتاب و مطالعه آشنا شوند یا از موانع ذهنی و عملی کتابخواندن عبور کنند؛ همچنین برای نوجوانان، دانشجویان، معلمان و هر کسی که دغدغهی ترویج مطالعه دارد، میتواند مفید باشد. اگر کسی با کتابخواندن بیگانه است یا بارها تلاش کرده اما موفق نشده، این کتاب راهنمایی مناسب است.
بخشی از کتآب نطلبیده مراده
«اگر الآن در حال خواندن این جملهها هستی، احتمالاً این کتاب را از بین کتابهای قفسهٔ ادبیات یا روانشناسی کتابخانهای در دانشگاه یا محله پیداکردهای یا از کتابفروشی و نمایشگاه کتاب خریدهای و تصمیم گرفتهای نگاهی بیندازی تا ببینی ارزش خواندن دارد یا نه؟ البته من ترجیح میدهم کتاب را هدیه گرفته باشی! اگر اینچنین باشد، آدمی که چنین کتابی به تو هدیه میدهد، نگاه ارزشمندی به تو داشته است. شاید عاشق تو باشد یا شاید یک دوست دلسوز! بههرحال فارغ از این که آیا محتوای کتاب واقعاً به دردت میخورد یا نه، آن هدیهدهنده، میخواسته تو را با جهان کتاب آشنا کند یا اگر آشنا هستی، تو را در آن غوطهور کند. شاید کتاب را تا آخر نخوانی. شاید بخوانی و خوشت نیاید ولی شاید هم خواندی و خوشت آمد. آدمها فرق میکنند و هیچ نسخهٔ مشترکی برای همهٔ آنها وجود ندارد. این یکی از اولین گزارههایی است که یک آدم اهل کتاب یاد میگیرد. غصهای نیست ولی اگر هنوز داری این سطرها را میخوانی، احتمالا با این که تو را ندیدهام، حتماً از تو خوشم خواهد آمد، چرا که اینطور آدمها برایم جذاباند.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
