
کتاب تحقیر آزادی
معرفی کتاب تحقیر آزادی
کتاب الکترونیکی «تحقیر آزادی (تجربهٔ روسی و پیامدهای آن)» نوشتهٔ «مایکل پولانی» و با ترجمهٔ نیلوفر زارعی و ویراستاری مهتا سید جوادی، اثری در حوزهٔ اندیشه و علوم اجتماعی است که به بررسی تجربهٔ اتحاد جماهیر شوروی در زمینهٔ سیاست و اقتصاد و تأثیر آن بر آزادی علمی و فردی میپردازد. این کتاب توسط نشر فراهم منتشر شده و به تحلیل انتقادی ایدئولوژیهای جمعگرا و پیامدهای آنها بر علم و جامعه میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تحقیر آزادی
«تحقیر آزادی» مجموعهای از مقالات است که «مایکل پولانی» در فاصلهٔ سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۰، همزمان با اوجگیری ایدئولوژیهای جمعگرا در اروپا، نگاشته است. این مقالات عمدتاً واکنشی به تجربهٔ اتحاد جماهیر شوروی و تأثیر سیاستهای سوسیالیستی بر علم، آزادی فردی و ساختارهای اجتماعی هستند. پولانی که خود از مهاجران اروپای مرکزی به انگلستان بود، با نگاهی انتقادی به روندهای علمی و اجتماعی شوروی مینگرد و تلاش میکند نشان دهد چگونه برنامهریزی متمرکز و ایدئولوژی رسمی، آزادی اندیشه و پیشرفت علمی را محدود میکند. کتاب در فضایی نوشته شده که بسیاری از روشنفکران غربی مجذوب دستاوردهای ظاهری شوروی بودند و کمتر به پیامدهای سرکوب آزادی توجه داشتند. پولانی با تکیه بر تجربهٔ زیسته و دانش علمی خود، به بررسی رابطهٔ میان علم، آزادی و جامعه میپردازد و نسبت به خطرات ایدئولوژیزدگی علم هشدار میدهد. این اثر در دورهای منتشر شد که بحث دربارهٔ نقش علم در جامعه و نسبت آن با سیاست، یکی از دغدغههای اصلی متفکران بود.
خلاصه کتاب تحقیر آزادی
«هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!» در «تحقیر آزادی»، نویسنده با بررسی تجربهٔ اتحاد جماهیر شوروی، به تحلیل پیامدهای برنامهریزی متمرکز و ایدئولوژی رسمی بر علم و جامعه میپردازد. پولانی معتقد است که در نظامهای جمعگرا، علم و دانشمندان به ابزاری در خدمت اهداف سیاسی و اقتصادی دولت بدل میشوند و آزادی جستوجوی حقیقت قربانی میشود. او با مقایسهٔ علم محض و علم کاربردی، نشان میدهد که در نظام شوروی، مرزی میان این دو وجود ندارد و همهٔ پژوهشها باید در راستای اهداف برنامههای دولتی باشد. پولانی تأکید میکند که پیشرفت واقعی علم تنها در سایهٔ آزادی اندیشه و استقلال پژوهشگران ممکن است و هرگونه محدودیت ایدئولوژیک، علم را به رکود و ایستایی میکشاند. او همچنین به تفاوت میان برنامهریزی و نظارت در جامعه میپردازد و توضیح میدهد که چگونه نظارت عمومی در جوامع لیبرال، امکان نوآوری و خلاقیت فردی را فراهم میکند، در حالی که برنامهریزی متمرکز، خلاقیت را سرکوب میکند. پیام اصلی کتاب این است که آزادی نه فقط یک ارزش اخلاقی، بلکه ضرورتی عینی برای شکوفایی علم و جامعه است و هرگاه آزادی قربانی اهداف جمعگرایانه شود، جامعه از پیشرفت بازمیماند.
چرا باید کتاب تحقیر آزادی را خواند؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و انتقادی، تجربهٔ شوروی را به عنوان نمونهای از پیامدهای سرکوب آزادی علمی و فردی بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه ایدئولوژی رسمی و برنامهریزی متمرکز میتواند به رکود علمی و اجتماعی منجر شود. مطالعهٔ این اثر برای کسانی که به رابطهٔ میان علم، سیاست و آزادی علاقهمندند، فرصتی برای تأمل دربارهٔ اهمیت استقلال اندیشه و خطرات ایدئولوژیزدگی فراهم میکند. همچنین، کتاب با مثالهای تاریخی و تحلیلهای عمیق، به فهم بهتر نقش آزادی در پیشرفت جوامع کمک میکند.
خواندن کتاب تحقیر آزادی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به فلسفهٔ علم، علوم اجتماعی، تاریخ اندیشه و سیاست، پژوهشگران حوزهٔ آزادی و لیبرالیسم، و کسانی که دغدغهٔ نسبت علم و سیاست را دارند، مناسب است. همچنین برای دانشجویان رشتههای علوم انسانی و اجتماعی که به نقد ایدئولوژیهای جمعگرا و پیامدهای آنها بر جامعه و علم میپردازند، مفید خواهد بود.
فهرست کتاب تحقیر آزادی
- مقدمهٔ دکتر موسی غنینژاد: معرفی نویسنده و زمینهٔ تاریخی کتاب و اهمیت موضوع آزادی در اندیشهٔ پولانی. - پیشگفتار: توضیح دربارهٔ زمان نگارش مقالات و فضای فکری حاکم بر اروپا و شوروی در دههٔ ۱۹۳۰. - فصل اول: حقوق و وظایف علم (۱۹۳۹) بررسی جایگاه علم در جامعه، تفاوت علم محض و کاربردی، و نقد دیدگاه مارکسیستی دربارهٔ علم و جامعه. تحلیل نقش آزادی در پیشرفت علمی و پیامدهای محدودیت ایدئولوژیک. - فصل دوم: برنامهریزی جمعگرایانه (۱۹۴۰) تحلیل مفهوم برنامهریزی متمرکز در اقتصاد و فرهنگ، مقایسهٔ برنامهریزی و نظارت، و بررسی پیامدهای جمعگرایی بر خلاقیت و آزادی فردی. - فصل سوم: اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی - اسناد و نظریه (۱۹۳۵) بررسی ساختار اقتصادی شوروی، تولید و مصرف، آموزش، صنایع، و مقایسه با کشورهای سرمایهداری. تحلیل کارآمدی و بهرهوری نظام شوروی و پیامدهای آن بر جامعه. - فصل چهارم: حقیقت و پروپاگاندا (۱۹۳۶) نقد نقش پروپاگاندا در نظامهای جمعگرا، بررسی رابطهٔ حقیقت و تبلیغات سیاسی، و تأثیر آن بر علم و جامعه. - منابع و نمایه: فهرست منابع مورد استفاده و نمایهٔ موضوعی برای دسترسی بهتر به مطالب کتاب.
بخشی از کتاب تحقیر آزادی
«پس حایگاه علم در جامعه متأثر از حایگاه اندیشه در جامعه است. این جایگاه بسیار مهم است؛ زیرا عمدتاً به این حقیقت دلالت دارد که جامعه باید پرورشدهندهٔ اندیشه باشد نه اینکه به دلیل ترس از غرق شدن آن در باتلاق برخی تعصبهای جزمگرایان، درصدد تسلط بر آن برآید. این جایگاه همچنین به این دلیل مهم است که نشان میدهد چگونه جامعه بهمنظور انجام این وظیفهٔ معنوی باید به شهروندانش اجازه دهد تا خودشان را وقف حوزهٔ ایدهها کنند و در مقابل از حق دادخواهی شهروندان در مقابل زیادهخواهیهای این حوزه محافظت کند. البته چنین اصولی دربارهٔ رابطهٔ علم و جامعه برای پروفسور برنال نیز دور از ذهن نیست. او در فصل «آرمان علوم محض» همین اصول را با آن را در ادامه بازگو میکنم: «درواقع تاریخ علوم طبیعی به ما میآموزد (و ما نمیتوانیم چندان هم دل به آن بسپاریم) که نتایج عملی این علوم هرگز ازنظر کسانی که استعداد ذاتی فهم طبیعت را دارند، آنقدر جذاب نبوده است که حاضر شوند برای رسیدن به آن ازخودگذشتگی کنند. آنچه آنها را به انجام است که شاعر باستانی در سرودهاش به کار برده است؛ لذت پیگیران گسترش هرچه بیشتر نظم و قانون برای اهداف دستنیافتنی بینهایت بزرگ و بینهایت کوچکی که زندگی کوتاه ما درگیرشان است. در آن بهره میبرند، بسیار خوشحال میشوند و گویی یک لحظه علم دیاناآی همهٔ صنعتگران میشود. اما علیرغم این فریادهای شادمانه و درحالیکه این رهآورد حاصل از جزرومد تحقیق، دستمزد کارگران و خود تا اقیانوس نامحدود ناشناختهها، هنوز راه بسیاری در پیش دارد.»
حجم
۷۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۷۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه