کتاب آخرین نبرد دنیاها باهم

کتاب آخرین نبرد دنیاها باهم نوشته کریس کالفر و ترجمه ساجده کاشانی از سوی نشر نارنگی منتشر شده است. این کتاب جلد پایانی مجموعه‌ای فانتزی و ماجراجویانه است که برای نوجوانان و دوست‌داران ادبیات فانتزی نوشته شده است. این کتاب ماجرای نبرد نهایی میان دنیاهای افسانه‌ای و شخصیت‌های محبوب قصه‌ها را روایت می‌کند و سرنوشت قهرمانان اصلی را به نقطه‌ی اوج می‌رساند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آخرین نبرد دنیاها باهم

کتاب آخرین نبرد دنیاها باهم (سرزمین قصه‌های همیشگی (جلد ششم)) آخرین جلد از مجموعه‌ای است که با ترکیب عناصر افسانه‌ای و شخصیت‌های کلاسیک دنیایی تازه و پرماجرا خلق می‌کند. داستان در بستری از نبردهای بزرگ، جادو و سفر میان دنیاها پیش می‌رود و شخصیت‌های اصلی، کانر و الکس، با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند که مرز خیال و واقعیت را در هم می‌شکند. 

این جلد نقطه‌ی تلاقی خطوط داستانی پنج جلد پیشین است و بسیاری از گره‌های روایی را باز می‌کند. فضای کتاب میان دنیای واقعی و سرزمین‌های افسانه‌ای در نوسان است و کریس کالفر، نویسنده‌ی کتاب، با ارجاع به قصه‌های مشهور و شخصیت‌های آشنا مخاطب را به سفری میان خاطرات کودکی و دغدغه‌های نوجوانی می‌برد. در این جلد تهدیدی بزرگ‌تر از همیشه همه‌ی دنیاها را به خطر می‌اندازد و اتحاد یا جدایی شخصیت‌ها سرنوشت نهایی را رقم می‌زند. کریس کالفر با نگاهی به قدرت تخیل، اهمیت خانواده و دوستی و مبارزه با تاریکی داستانی چندلایه و پرکشش ارائه داده است.

خلاصه داستان آخرین نبرد دنیاها باهم

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! 

 داستان با مراسم بزرگداشت نویسنده‌ای به نام کانر بیلی آغاز می‌شود که خاطراتش از ماجراهای گذشته و رابطه‌اش با خواهرش الکس به‌تدریج رنگ می‌بازد. هم‌زمان در دنیای واقعی و افسانه‌ای نشانه‌هایی از تهدیدی تازه پدیدار می‌شود؛ جادوگران و امپراتورهای شرور از دنیاهای مختلف نقشه‌ای برای تسخیر همه‌ی دنیاها کشیده‌اند. الکس به‌طرز مرموزی ناپدید شده و کانر و دوستانش در تلاش‌ هستند تا او را پیدا کنند و از وقوع فاجعه جلوگیری نمایند. شخصیت‌های افسانه‌ای و ادبی از شنل‌قرمزی و جک گرفته تا دزدان دریایی و پریان هرکدام نقشی در این نبرد بزرگ دارند. در این میان مرز میان واقعیت و خیال کم‌رنگ می‌شود و قهرمانان باید با دشمنانی روبه‌رو شوند که از دل قصه‌ها و اسطوره‌ها بیرون آمده‌اند. کتاب با روایت چندلایه هم‌زمان داستان جست‌وجوی الکس، آماده‌سازی برای نبرد نهایی و کشف رازهای گذشته را پیش می‌برد.

چرا باید کتاب آخرین نبرد دنیاها باهم را خواند؟

این کتاب با ترکیب شخصیت‌های افسانه‌ای و دنیای مدرن تجربه‌ای متفاوت از داستان‌گویی را ارائه می‌دهد. مخاطب با خواندن آن وارد دنیایی می‌شود که مرز میان واقعیت و خیال در آن جابه‌جا شده و قهرمانان نوجوان باید با چالش‌هایی فراتر از سن خود روبه‌رو شوند. روایت چندلایه ارجاع به قصه‌های کلاسیک و پرداختن به موضوعاتی چون خانواده، دوستی و قدرت تخیل از ویژگی‌های شاخص این اثر است. برای کسانی که به‌دنبال داستانی پرماجرا و پرشخصیت هستند این کتاب فرصت خوبی برای غرق‌شدن در دنیای قصه‌ها فراهم می‌کند.

خواندن کتاب آخرین نبرد دنیاها باهم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستان‌های فانتزی، ماجراجویی و بازآفرینی قصه‌های کلاسیک علاقه دارند مناسب است؛ همچنین این کتاب به کسانی که دغدغه‌هایی مانند هویت، دوستی، خانواده و مبارزه با چالش‌های بزرگ را دنبال می‌کنند، پیشنهاد می‌شود. دوست‌داران مجموعه‌های چندجلدی و طرفداران ادبیات فانتزی نیز می‌توانند از این کتاب بهره ببرند.

بخشی از کتاب آخرین نبرد دنیاها باهم

«بهشت خوره‌های کتاب هیچگاه این‌قدر شلوغ نشده بود. بیشتر از هزار مهمان، خودشان را در قسمت برگزاری مراسم کتاب‌فروشی چپانده بودند؛ طوری که نه صندلی خالی‌ای برای نشستن و نه جایی برای ایستادن بود. صحنه‌ی کوچکی در نور غرق بود و برای برنامه‌ی شب، دو صندلی و دو میکروفون رویش گذاشته بودند. خبرنگاران و عکاسان به‌ردیف، جلوی صحنه قوز کرده بودند و صحنه به‌سختی دیده می‌شد؛ اما به مهمان‌ها قول داده بودند که اهالی مطبوعات فقط چند دقیقه‌ی اول مراسم آنجا هستند. پیر و جوان به کتاب‌فروشی آمده بودند تا نویسنده‌ی محبوبشان را از نزدیک ببینند. مهمان‌ها آرام و قرار نداشتند. چه آن‌هایی که ایستاده بودند و چه آن‌هایی که روی صندلی‌هایشان جابه‌جا می‌شدند، مشتاقانه منتظر بودند که او پس از سال‌ها، با هوادارانش دیدار کند. آن‌ها فقط برای جشن‌گرفتن پنجاه سال فعالیت کاری او جمع نشده بودند، بلکه این مراسم، روز بسیار خاصی در زندگی نویسنده بود. دانش‌آموزان دبستان محل، بنر رنگارنگی درست و بالای صحنه آویزان کرده بودند. روی آن نوشته شده بود: آقای بیلی، تولد ۸۰ سالگی‌تان مبارک!»