کتاب ارغوان سمیه بهارلو + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب ارغوان

کتاب ارغوان

نویسنده:سمیه بهارلو
انتشارات:انتشارات پرین
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ارغوان

معرفی کتاب ارغوان

کتاب الکترونیکی «ارغوان» (۳) نوشتهٔ «سمیه بهارلو» و منتشرشده توسط نشر پرین، روایتی داستانی از زندگی دختری نوجوان در بستر خانواده‌ای سنتی و پرتنش است. این رمان فارسی با محوریت روابط خانوادگی، عشق نوجوانانه و کشمکش‌های درونی شخصیت اصلی، تصویری از دغدغه‌ها و چالش‌های دختران جوان در جامعهٔ معاصر ایران ارائه می‌دهد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب ارغوان

«ارغوان» داستانی‌ست که در دهه‌های گذشته ایران روایت می‌شود و فضای خانوادگی، اجتماعی و عاطفی آن، بازتابی از سنت‌ها و باورهای رایج آن دوران است. کتاب با تمرکز بر زندگی دختری به نام «ارغوان» و خانواده‌اش، به ویژه رابطهٔ او با پدر مهربان و مادری سرد و سخت‌گیر، به بررسی نقش‌ها و انتظارات جنسیتی، فشارهای اجتماعی و تأثیر آن‌ها بر شکل‌گیری هویت فردی می‌پردازد. روایت با جزئیات زندگی روزمره، مناسبات خانوادگی و روابط عاشقانهٔ نوجوانانه، تصویری ملموس از دغدغه‌ها و آرزوهای نسل جوان ارائه می‌کند. در کنار روایت اصلی، شخصیت‌های فرعی مانند خواهران، دوستان و اعضای خانواده، هر یک با ویژگی‌ها و مشکلات خاص خود، به غنای داستان می‌افزایند. فضای داستان، پر از تضاد میان سنت و مدرنیته، عشق و محدودیت، و امید و ناامیدی است. این اثر در قالب رمان، با زبانی توصیفی و جزئی‌نگر، مخاطب را به دل زندگی شخصیت‌ها می‌برد و او را با چالش‌های عاطفی و اجتماعی آن‌ها همراه می‌کند.

خلاصه کتاب ارغوان

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «ارغوان» با تولد دختری در خانواده‌ای سنتی آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که پدرش مردی مهربان و دلسوز و مادرش زنی سرد و ناراضی است. ارغوان، شخصیت اصلی، در کنار خواهرانش بزرگ می‌شود و از همان کودکی با بی‌مهری مادر و حمایت پدر روبه‌روست. او در نوجوانی، با ورود به مدرسه و آشنایی با پسری به نام «حمید»، نخستین تجربه‌های عاشقانه و هیجان‌های جوانی را از سر می‌گذراند. رابطهٔ پنهانی ارغوان و حمید، در دل محدودیت‌های خانوادگی و اجتماعی، شکل می‌گیرد و به تدریج به نقطهٔ عطف زندگی او بدل می‌شود. در این میان، مادر با رفتارهای تند و گاه خشونت‌آمیز، فضای خانه را برای ارغوان و خواهرانش دشوار می‌کند و پدر، با صبوری و مهربانی، پناهگاه دختران است. داستان با روایت روزمرگی‌ها، تنش‌های خانوادگی، جدایی‌ها و بازگشت‌های عاشقانه، و تلاش ارغوان برای حفظ استقلال و هویت خود، پیش می‌رود. ورود شخصیت‌هایی مانند «سوری» و «سینا» به زندگی خانواده، گره‌های تازه‌ای در روابط ایجاد می‌کند و ارغوان را در برابر انتخاب‌های دشوار قرار می‌دهد. او میان عشق، وظیفه، سنت و آرزوهای شخصی، مدام در نوسان است و باید راه خود را در میان این تضادها پیدا کند. پایان داستان، همچنان که انتظار می‌رود، با افشای رازها و تصمیم‌گیری‌های مهم همراه است، اما جزئیات سرنوشت شخصیت‌ها تا انتها محفوظ می‌ماند.

چرا باید کتاب ارغوان را خواند؟

این رمان با پرداختن به روابط پیچیدهٔ خانوادگی، دغدغه‌های نوجوانی و چالش‌های هویت‌یابی دختران جوان، تصویری ملموس از زندگی در جامعه‌ای سنتی و در حال گذار ارائه می‌دهد. روایت جزئی‌نگر و شخصیت‌پردازی دقیق، خواننده را به دل احساسات و کشمکش‌های شخصیت اصلی می‌برد و امکان همذات‌پنداری با او را فراهم می‌کند. «ارغوان» فرصتی‌ست برای بازنگری در نقش خانواده، عشق و انتخاب‌های فردی در زندگی هر انسان.

خواندن کتاب ارغوان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های خانوادگی و اجتماعی، کسانی که دغدغهٔ روابط والدین و فرزندان، هویت‌یابی نوجوانان و چالش‌های سنت و مدرنیته را دارند، مناسب است. همچنین برای نوجوانان و جوانانی که با محدودیت‌های خانوادگی و اجتماعی روبه‌رو هستند، این داستان می‌تواند آشنا و تأمل‌برانگیز باشد.

بخشی از کتاب ارغوان

«ناله‌هایی که از گلوی مادر به گوش می‌رسید، همه را به وحشت انداخته بود. ناله‌ها به فریاد تبدیل شده بودند که آقاجون در حیاط را باز کرد و ثمر را صدا زد. ثمر در حالی که خودش را به ایوان می‌رساند، رو به توران گفت: دست بجنبون دختر. آقاجون- ثم ماشین آوردم. کمک کن... ثمر- نه آقا، دیر شده. بچه داره میاد. شما برید دنبال طبیب. آقاجون با عجله خانه را ترک کرد. ثمر هم به کمک توران رفت و با هم ظرف بزرگ آب را داخل اتاق بردند. ارمغان با اینکه یازده ساله بود، اما چون طفل کوچکی دامن پلیسه مرا در میان پنجه می‌فشرد و اشک می‌ریخت و من فقط نگران جنسیت نوزاد عجول بودم. از ته دل آرزو می‌کردم که ای کاش نوزاد پسر باشد. در به روی پاشنه چرخید. آقاجون همراه پزشکی وارد شد. دستان ارمغان را از دامنم جدا کردم. از کنار حوض پر از ماهی‌های قرمز گذشتم. آقاجون نگاه مضطربش را به من دوخت و بعد همراه لبخندی گفت: این فسقلی که الان اینقدر عجوله، وای به بعده‌ها. صدای گریه نوزاد، نگاه هر دویمان را به سمت اتاق کشاند. بعد از لحظه‌ای که برای من به اندازه یک قرن گذشت، توران از اتاق بیرون آمد و رو به آقاجون گفت: آقا مژده بدین. خدا بهتون یه دختر مثل پنجه آفتاب داده. آه از نهادم برخواست. دستان ارمغان که بار دیگر دامن مرا چنگ زد، مرا از بهت و ناباوری بیرون کشید. آقاجون چند اسکناس از جیبش بیرون کشید و به دست توران داد و از او خواست سر و گوشی آب دهد ببیند می‌توانیم به دیدن مادر برویم یا نه.»

نظرات کاربران

sepide
۱۴۰۴/۰۴/۲۰

خیلی خوب بود کتاب مرسی از طاقچه که تو بی نهایت گذاشتینش⭐⭐

کاربر 9724883
۱۴۰۴/۰۵/۰۲

خوب بود بد نبود

نازنین
۱۴۰۴/۰۴/۱۶

کتاب های خانم بهارلو عالین👍👍👍

کاربر 4698244
۱۴۰۴/۰۴/۲۱

چقدر مسخره!!! اول اینکه زمان در کتاب نامعلومه اگر اوایل انقلابه هیچ اثری در کتاب نیست حتی یه جا در عکس گرفتن نویسنده جوری نوشته انگار با گوشی عکس گرفتن دختره رفت دورشو با عشق سابقش زد و دوباره برگشت

- بیشتر

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۵۵۶ صفحه

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۵۵۶ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۱۰۵,۰۰۰
۳۰%
تومان