
کتاب شفای ذهن
معرفی کتاب شفای ذهن
کتاب شفای ذهن نوشته مونالیزا شولز و لوئیز ال. هی با ترجمه محمود پورآزاد و زهرا شجاعی قلعهنی که توسط انتشارات حاجیلی منتشر شده، اثری در حوزهی روانشناسی سلامت و خودیاری است که به بررسی ارتباط میان ذهن، احساسات و سلامت جسمی پرداخته است. این کتاب با رویکردی علمی و شهودی، راهکارهایی برای بهبود وضعیت روانی و جسمی ارائه میدهد و به موضوعاتی مانند افسردگی، اضطراب، اعتیاد و نقش ذهن در بیماریهای جسمی میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شفای ذهن
کتاب شفای ذهن در دورهای نوشته شده که توجه به پیوند ذهن و بدن در پزشکی و روانشناسی اهمیت بیشتری یافته است. نویسندگان، یکی با سابقهی علمی در حوزهی مغز و اعصاب و دیگری با تجربهی گسترده در آموزش جملات تأکیدی و خودیاری، تلاش کردهاند تا پلی میان دانش پزشکی و آموزههای شهودی برقرار کنند. کتاب با مقدمههایی از هر دو نویسنده، مونالیزا شولز و لوئیز ال. هی آغاز میشود و سپس به سراغ موضوعات رایجی مانند افسردگی، اضطراب، اعتیاد و مشکلات حافظه میرود. در کنار توضیح علمی دربارهی این اختلالات، به نقش احساسات، باورها و الگوهای ذهنی در شکلگیری و تداوم مشکلات جسمی و روانی پرداخته میشود. نویسندگان تأکید دارند که این کتاب جایگزین درمان تخصصی نیست و هدف آن، افزایش آگاهی و ارائهی ابزارهایی برای خودیاری است. شفای ذهن با مثالهایی از مراجعان واقعی و پیشنهادهای عملی، سعی میکند خواننده را بهسمت درک بهتر از خود و یافتن راههایی برای بهبود کیفیت زندگی سوق دهد.
خلاصه کتاب شفای ذهن
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
کتاب شفای ذهن با روایت تجربههای شخصی نویسندگان آغاز میشود؛ مونالیزا شولز از چالشهای خود با اختلالات عصبی و تأثیر آن بر زندگی و تحصیلاتش میگوید و لوئیز هی از سالها آموزش جملات تأکیدی و نقش آنها در سلامت روان سخن میگوید. کتاب به بررسی هفت مرکز انرژی یا چاکرا در بدن میپردازد و توضیح میدهد که هر یک از این مراکز با بخشهایی از بدن و احساسات خاصی مرتبط هستند. نویسندگان معتقدند که مشکلات جسمی اغلب ریشه در احساسات سرکوبشده یا الگوهای ذهنی منفی دارند و با شناسایی و تغییر این الگوها میتوان به بهبود جسم و روان کمک کرد.
در فصلهای مختلف کتاب، موضوعاتی مانند افسردگی، اضطراب، اعتیاد، مشکلات حافظه و نوسانات خلقی بررسی میشود. نویسندگان برای هر مشکل، ترکیبی از رویکردهای علمی (مانند دارو و رفتاردرمانی شناختی) و روشهای شهودی (مانند جملات تأکیدی و مراقبه) را پیشنهاد میکنند. مثالهایی از مراجعان واقعی و راهکارهای عملی برای شناسایی و تغییر الگوهای ذهنی و احساسی ارائه شده است. کتاب تأکید دارد که درمان کامل نیازمند توجه همزمان به ذهن، بدن و احساسات است و هر فرد باید با کمک متخصصان، راه مناسب خود را پیدا کند.
چرا باید کتاب شفای ذهن را خواند؟
کتاب شفای ذهن با ترکیب دانش پزشکی و آموزههای شهودی، به خواننده کمک میکند تا نقش ذهن و احساسات را در سلامت جسمی و روانی بهتر درک کند. شفای ذهن ابزارهایی برای شناسایی الگوهای فکری آسیبزا و راههایی برای تغییر آنها ارائه میدهد و با مثالهای واقعی، نشان میدهد که چگونه میتوان از ترکیب درمانهای علمی و روشهای خودیاری برای بهبود کیفیت زندگی بهره برد. این اثر میتواند برای کسانی که بهدنبال درک عمیقتر رابطهی ذهن و بدن هستند، الهامبخش و کاربردی باشد.
خواندن کتاب شفای ذهن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که با مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب، اعتیاد یا اختلالات روانتنی دستوپنجه نرم میکنند یا بهدنبال راههایی برای بهبود سلامت روان و جسم خود هستند؛ همچنین برای علاقهمندان به روانشناسی سلامت، درمانگران و کسانی که بهدنبال رویکردهای مکمل در کنار درمانهای پزشکی هستند، مفید است.
بخشی از کتاب شفای ذهن
«در این کتاب آنچه را که برای بدن در آثار قبلی انجام دادیم برای ذهن انجام میدهیم و ارتباطات بین سلامتی روحی و نسخههای شفا را مشخص میکنیم. من مطمئن هستم که شما از اطلاعات این کتاب برای خلق یک زندگی سالم و شاد استفاده میکنید. من در تمام زندگیام سعی کردهام که همرنگ جماعت باشم و یک زندگی معمولی داشته باشم. مانند بسیاری از خانمهای دیگر، سعی کردهام همراه با این کار، حتی در لحظات سخت و خستهکننده، وضعیت روحی خود را حفظ کنم. در مورد اعصاب، جایی که اعصاب به معنی داشتن شجاعت و جرأت بود، هیچ وقت نخواستهام که از خود بیخود شوم و زمام امور از دستم خارج شود. وقتی هم که نیاز به خونسردی و آرامش داشتم، اصلاً نخواستهام که برآشفته شوم. در مورد تمرکز هنگام امتحان دادن یا حتی گوش کردن به یک سخنرانی نیاز به این داشتم که تمرکز و توجه کنم اما به ما گفته میشد که به جای اینکه دقیق گوش کنیم، در آگاهی خود فرو رفته و در آن گسترده شویم. در نهایت، کمکم که سن من بیشتر شد: «فقط نمیخواهم چیزی را از دست بدهم.» این جمله به معنی پرهیز از اعصابخوردیهای احساسی و روحی نیست. به معنی این است که میخواهم شعورم را حفظ کنم، حافظهام را حفظ کنم و یک ذهن تیز داشته باشم. اما اینها کافی نیست. چیزهای بیشتری میخواهم. میخواهم معنوی، شهودی، هماهنگ و یگانه باشم.»
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه