کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید سِلن آیدین + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید

کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید

نویسنده:سِلن آیدین
انتشارات:انتشارات برکه
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید

معرفی کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید

کتاب الکترونیکی «دهکده‌ای که از بی‌حوصلگی پُکید» نوشتهٔ «سلن آیدین» با تصویرگری «سادی گوران» و ترجمهٔ «نازلی خلیلی‌صفا» توسط نشر برکه آبی منتشر شده است. این کتاب داستانی کوتاه و فانتزی برای نوجوانان بالای ۱۰ سال است که با نگاهی طنزآمیز و خیال‌پردازانه به موضوع بی‌حوصلگی و رویاپردازی در یک دهکدهٔ عجیب می‌پردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید

این کتاب در قالب داستانی کوتاه و با زبانی سرشار از تصویر و شوخ‌طبعی، به زندگی ساکنان دهکده‌ای می‌پردازد که به دلیل بی‌حوصلگی و روزمرگی، دچار اتفاقی عجیب می‌شوند: هر کس که حوصله‌اش سر می‌رود، ناگهان به هوا پرتاب می‌شود یا به اصطلاح «پُک» می‌کند! فضای داستان، ترکیبی از واقعیت و خیال است و شخصیت‌هایی با ویژگی‌های منحصربه‌فرد در آن حضور دارند؛ از خانم پرافاده که نگهبان فانوس دریایی است تا آقای نپرس و برو، معلم بازنشسته‌ای که رویاهایش را فراموش کرده. کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و با تصویرگری رنگی و جذاب، فضای فانتزی و کودکانهٔ داستان را تقویت می‌کند. دغدغهٔ اصلی کتاب، اهمیت رویاپردازی، کنجکاوی و تلاش برای تغییر وضعیت کسالت‌بار زندگی است. نویسنده با الهام از فرهنگ و قصه‌های ترکی، فضایی خلق کرده که هم برای نوجوانان و هم برای بزرگ‌ترها قابل لمس و تامل است.

خلاصه کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با معرفی خانم پرافاده، نگهبان فانوس دریایی، آغاز می‌شود که برخلاف دیگر اهالی دهکده، هنوز شوق و کنجکاوی کودکانه‌اش را حفظ کرده است. دهکده‌ای که در آن زندگی می‌کند، جایی است که همهٔ ساکنانش دچار بی‌حوصلگی و بی‌انگیزگی شده‌اند؛ پیر و جوان، کودک و بزرگسال، هیچ‌کس شوق انجام کار تازه یا خیال‌پردازی ندارد. ناگهان اتفاقی عجیب رخ می‌دهد: هر کس که حوصله‌اش سر می‌رود، به هوا پرتاب می‌شود و اصطلاحاً «پُک» می‌کند! این اتفاق برای شخصیت‌هایی مانند آقای نپرس و برو، آقای بیردونیا گل‌فروش، خانم قصه‌گو و حتی دکتر دهکده رخ می‌دهد و کم‌کم همهٔ دهکده را درگیر می‌کند. بولوت، نوهٔ آقای نپرس، که برای تعطیلات به دهکده آمده، با کمک خانم پرافاده و پدربزرگش، به دنبال راه‌حلی برای این مشکل می‌گردد. آن‌ها با راه‌اندازی «میز تعویض رویاها» در بازار هفتگی، اهالی را تشویق می‌کنند تا رویاهای قدیمی و فراموش‌شده‌شان را با رویاهای جدید و الهام‌بخش عوض کنند. کم‌کم با بازگشت شور و رویا به زندگی مردم، پُکیدن‌ها کمتر می‌شود و دهکده از حالت کسالت و بی‌حوصلگی خارج می‌شود. در نهایت، داستان بر اهمیت رویاپردازی، یادگیری و ارتباط میان آدم‌ها تاکید می‌کند و نشان می‌دهد که حتی در ساده‌ترین و روزمره‌ترین زندگی‌ها هم می‌توان جرقه‌ای از امید و تغییر ایجاد کرد.

چرا باید کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید را خواند؟

این کتاب با روایتی طنزآمیز و خیال‌پردازانه، به موضوعی آشنا برای همه، یعنی بی‌حوصلگی و روزمرگی، می‌پردازد و راهی متفاوت برای مواجهه با آن پیشنهاد می‌دهد. شخصیت‌های متنوع و موقعیت‌های غیرمنتظره، مخاطب را به فکر دربارهٔ اهمیت رویا، کنجکاوی و تغییر عادت‌های تکراری می‌اندازد. تصویرگری رنگی و فضای فانتزی داستان، تجربهٔ خواندن را برای نوجوانان و حتی بزرگ‌ترها جذاب‌تر می‌کند. «دهکده‌ای که از بی‌حوصلگی پُکید» فرصتی است برای بازنگری در رویاها و انگیزه‌های شخصی و جمعی.

خواندن کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانان بالای ۱۰ سال، علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی و کسانی که دغدغهٔ بی‌حوصلگی، روزمرگی یا کمبود انگیزه دارند مناسب است. همچنین برای والدین و مربیانی که به دنبال راهی برای تشویق کودکان و نوجوانان به رویاپردازی و خلاقیت هستند، گزینهٔ خوبی به شمار می‌آید.

بخشی از کتاب دهکده ای که از بی حوصلگی پکید

«خانم پرافاده که سال‌ها بود در فانوس دریایی روی صخره‌های بلند نگهبانی می‌داد. در حیاط فانوس دریایی روی زانو نشسته بود و کار می‌کرد. اول با بیل کوچکی خاک را نرم می‌کرد و بعد با دست‌هایش آن را زیر و رو می‌کرد و سیب‌زمینی‌های طلایی را. که مانند گنج مدفون در دل زمین بودند. یکی‌یکی یا دوتا دوتا از خاک درمی‌آورد. آن‌ها را سرسری در گونی نمی‌انداخت. بلکه هر سیب‌زمینی را که به دستش می‌گرفت. با او سلام و احوالیرسی می‌کرد: و «سلام طلایی, این‌جا روی زمین است...» با بعضی از آن‌ها حتی تقریباً درد دل می‌کرد. می‌گفت: «به روشنایی این‌جا نگاه نکنید. این‌جا گاهی ممکن است از سوراخی که از آن بیرون آمده‌اید هم دلگیرتر باشد.» بعد آن‌ها را بر اساس اندازه‌شان جدا می‌کرد؛ بزرگ‌ترها را در یک گونی و کوچک‌ترها را در گونی دیگری می‌گذاشت. آن روز وقتی کار خانم پرافاده تمام شد. با گفتن: «هیچ‌کس بیخود و بی‌جهت به خودش مغرور نشود؛ به هر حال, بعضی از شما سرخ‌کردنی و بعضی دیگر آب‌پز می‌شوید» به آن‌ها چشمک زد. بعد هم گونی را بر دوش گذاشت و آن‌ها را به انبار آذوقه‌ی پشت فانوس دریایی برد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان