تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب زنانی که به خودشان اهمیت می دهند
معرفی کتاب زنانی که به خودشان اهمیت می دهند
کتاب زنانی که به خودشان اهمیت می دهند نوشتهٔ «لیزا هاموند» و «بی. جی گالاگر» با ترجمهٔ «مرجان توکلی» و «سجاد رضاوندی جمالوئی» توسط انتشارات لیوسا منتشر شده است. این کتاب اثری در حوزهٔ خودیاری و رشد فردی است و به دغدغههای زنان دربارهٔ مراقبت از خود، بازیابی انرژی و یافتن شادی در زندگی روزمره میپردازد. کتاب حاضر با روایت داستانها و تجربههای واقعی، راهکارهایی برای اولویتبخشی به خود و احیای نشاط ارائه داده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب زنانی که به خودشان اهمیت می دهند اثر لیزا هاموند و بی. جی گالاگر
کتاب «زنانی که به خودشان اهمیت میدهند» به بررسی کاهش سطح شادی و نشاط در میان زنان میپردازد و ریشههای این موضوع را در سبک زندگی، انتظارات اجتماعی و نقشهای چندگانهٔ زنان جستوجو میکند. نویسندگان با تکیه بر پژوهشها و روایتهای شخصی نشان میدهند که بسیاری از زنان بهدلیل اولویتدادن به دیگران و نادیدهگرفتن نیازهای خود، دچار فرسودگی و نارضایتی میشوند. کتاب حاضر در دو بخش اصلی تنظیم شده است؛ بخش نخست به دلایل خستگی و تحلیل انرژی زنان میپردازد و بخش دوم راهکارهایی برای احیای انرژی و بازگشت به شادی ارائه میدهد. این کتاب سرشار از مثالهای ملموس، داستانهای الهامبخش و توصیههایی است که از دل تجربههای واقعی بیرون آمدهاند. «لیزا هاموند» و «بی. جی گالاگر» تلاش کردهاند با زبانی صمیمی و بیپرده، تصویری از چالشهای زنان در دنیای امروز ترسیم کنند و راههایی برای بازسازی انرژی و توجه به خود پیشنهاد دهند. این کتاب در دورهای نوشته شده که دغدغههای زنان دربارهٔ تعادل میان کار، خانواده و خودمراقبتی بیش از پیش اهمیت یافته است.
خلاصه کتاب زنانی که به خودشان اهمیت می دهند
پیام اصلی کتاب حاضر این است که زنان برای داشتن زندگی شاد و سالم باید مراقبت از خود را در اولویت قرار دهند. «لیزا هاموند» و «بی. جی گالاگر» با روایت داستانهایی از زندگی خود و دیگر زنان نشان میدهند که بسیاری از زنان بهدلیل مسئولیتهای متعدد و انتظارات اجتماعی، انرژی خود را صرف دیگران میکنند و نیازهای شخصی خودشان را نادیده میگیرند. کتاب توضیح میدهد که این روند بهتدریج باعث خستگی، فرسودگی و کاهش شادی میشود. در بخش اول، دلایل این وضعیت بررسی میشود؛ از جمله تربیت اجتماعی که زنان را به مراقبت از دیگران تشویق میکند، فشار برای کاملبودن، چندکارهبودن و ناتوانی در نهگفتن. نویسندگان با مثالهایی از زندگی واقعی، این الگوها را به چالش میکشند و نشان میدهند که بیتوجهی به خود، پیامدهای جدی برای سلامت جسم و روان دارد. در بخش دوم، راهکارهایی برای احیای انرژی و بازگشت به شادی ارائه میشود. این راهکارها شامل اولویتبخشی به خود، یادگیری شروع دوباره، درخواست کمک از دیگران، تمرین هنر هیچ کاری نکردن و تجدید قوا از طریق فعالیتهای خلاقانه و ارتباط با دوستان است. کتاب حاضر تأکید میکند که زنان باید یاد بگیرند به نیازهای خود توجه کنند، حدومرزهای سالم تعیین کنند و برای شادی و سلامت خود ارزش قائل شوند.
چرا باید کتاب زنانی که به خودشان اهمیت می دهند را خواند؟
این کتاب با روایت داستانهای واقعی و ملموس، به دغدغههای روزمرهٔ زنان دربارهٔ فرسودگی، چندکارهبودن و نادیدهگرفتن خود میپردازد. خواندن این اثر فرصتی است برای بازنگری در سبک زندگی، شناخت الگوهای رفتاری آسیبزا و یادگیری راههایی برای احیای انرژی و شادی. نویسندگان با ارائهٔ راهکارهای ساده و قابل اجرا نشان میدهند که مراقبت از خود نهتنها خودخواهی نیست، بلکه پیشنیاز سلامت و رضایت از زندگی است. این کتاب میتواند الهامبخش تغییرات کوچک اما مؤثر در زندگی باشد.
خواندن کتاب زنانی که به خودشان اهمیت می دهند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای زنانی مناسب است که احساس خستگی، فرسودگی یا نارضایتی از زندگی دارند و بهدنبال راههایی برای بازیابی انرژی و شادی هستند؛ همچنین برای کسانی که در نقشهای چندگانهٔ خانوادگی و شغلی قرار دارند و بهدنبال تعادل میان مراقبت از خود و دیگران میگردند. مخاطبان علاقهمند به موضوعات خودیاری، رشد فردی و سلامت روان میتوانند از مطالب این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب زنانی که به خودشان اهمیت می دهند
«چند سال پیش پسرم مایکل به من گفت: «مامان، مشکل تو این است که هیچوقت نمیگذاری بقیه کمکت کنند. تو بیشتر وقتها داری به دیگران کمک میکنی اما نمیگذاری کسی به تو کمک کند. همیشه میگویی: "نه، ممنونم، خودم میتوانم از پس این کار بربیایم." شنیدن این جمله برای آدمهایی که سعی میکنند کمکحالت باشند خیلی ناراحتکننده است.»
بالأخره سال گذشته با خردِ نهفته در پس حرفهای او مواجه شدم، آن هم زمانی که میبایست مَفصَل لگَنم را عمل میکردم. از حدود پنج سال قبل بود که درد در ناحیهی لگن رفتهرفته تشدید شده تااینکه به جایی رسیده بود که دیگر بهسختی میتوانستم راه بروم. لنگلنگان قدم برمیداشتم. از فشار درد به خودم میپیچیدم، و مشتمشت مسکن میخوردم. عمل جراحی تنها راه نجات من از شر این همه درد بود.
تاریخ عمل جراحی را با دکترم تنظیم کردم... اما بعد، دو بار وقت عمل را لغو کردم. برای پرستاری که وقتها را تنظیم میکرد توضیح دادم: «خیلی زندگی درهموبرهمی دارم. الان اصلاً زمان مناسبی نیست که بخواهم زیر تیغ جراحی بروم.» هم من و هم او میدانستیم که برای آدمی مثل من هیچوقت آن زمان مناسب فرا نمیرسد. وقتی بالأخره برای سومین بار وقت عمل جراحی گرفتم، فهمیدم که اگر هم بخواهم دیگر نباید آن را لغو کنم.
مقدمات کار را انجام دادم ـ برای عمل خون دادم؛ چیدمان وسایل منزلم را تغییر دادم تا بتوانم به کمک واکر راحت اینطرف و آنطرف بروم؛ ظرف غذای گربهام را کامل پر کردم؛ چند کوسن خریدم تا به سطح پشتی همهی صندلیها اضافه شود؛ و وسیلهای خریدم تا روی توالت فرنگی قرار بگیرد و بتوانم ارتفاع آن را افزایش بدهم. این یکی از قسمتهای آسان کار بود.»
حجم
۷۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۷۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه