
کتاب پایان شب
معرفی کتاب پایان شب
معرفی کتاب پایان شب
کتاب الکترونیکی «پایان شب» (مجموعه شعر) سرودهٔ حمیدرضا سلیمانی اندرور و منتشرشده توسط ایرانارسانه در سال ۱۴۰۳، مجموعهای از اشعار معاصر فارسی است که دغدغههای انسانی، اجتماعی و عاشقانه را در قالبی نو بیان میکند. این اثر با نگاهی به تجربههای زیسته و احساسات شاعر، فضایی تأملبرانگیز و گاه تلخ را پیش روی مخاطب میگذارد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پایان شب
«پایان شب» مجموعهای از شعرهای کوتاه و بلند است که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و بازتابدهندهٔ فضای ذهنی و عاطفی شاعر در مواجهه با موضوعاتی چون تنهایی، عشق، فقدان، امید و گذر زمان است. این کتاب در بستری از زبان و تصویرسازیهای شاعرانه، به تجربههای فردی و جمعی میپردازد و گاه با ارجاع به عناصر طبیعت، تاریخ و اسطوره، لایههای معنایی متعددی را پیش روی خواننده قرار میدهد. شعرهای این مجموعه اغلب با لحنی تأملی و گاه انتقادی، به مسائل روزمره و دغدغههای وجودی انسان معاصر میپردازند. در کنار مضامین عاشقانه و اجتماعی، نشانههایی از اندوه، امید و جستوجوی معنای زندگی در سراسر کتاب دیده میشود. این مجموعه در قالب شعر نو سروده شده و ساختار آن بر پایهٔ تنوع موضوعی و زبانی استوار است.
چرا باید کتاب پایان شب را خواند؟
این مجموعه شعر با پرداختن به احساسات انسانی و تجربههای زیسته، فرصتی برای همذاتپنداری و تأمل دربارهٔ مفاهیمی چون عشق، تنهایی، امید و گذر زمان فراهم میکند. زبان شاعر در «پایان شب» گاه به سادگی و گاه با تصویرسازیهای بدیع، مخاطب را به دنیای درونی خود دعوت میکند. برای کسانی که به دنبال کشف لایههای پنهان احساسات و اندیشههای انسانی هستند، این کتاب میتواند زمینهای برای بازاندیشی و تامل فراهم آورد.
خواندن کتاب پایان شب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر فارسی، دوستداران ادبیات تأملی و کسانی که دغدغههایی چون تنهایی، عشق، فقدان و جستوجوی معنا دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال تجربهٔ زبان و تصویرسازیهای تازه در شعر هستند، این مجموعه پیشنهاد میشود.
فهرست کتاب پایان شب
- پایان شب: شعر آغازین مجموعه که به مفهوم پایان و آغاز و انتظار میپردازد.- ناشکری: تأملی بر غفلت و سپاسگزاری در زندگی روزمره.- فریاد: روایت فریادهای خاموش و نادیدهگرفتهشده در شب.- انسان: بازتابی از سرگشتگی و جستوجوی هویت انسانی.- یادگاران: مواجهه با خاطرات و یادهای گذشته.- دلخوشی: نگاهی به دلخوشیهای کوچک و گذرا در زندگی.- غرور: تلاقی اشک و غرور در لحظات حساس.- ماهی: استعارهای از گرفتارشدن و رهایی.- خیال: مرز میان خواب و بیداری و نقش خیال در زندگی.- اشک: پیوند میان عشق و غرور.- دیوار: نماد جدایی و فاصله در روابط انسانی.- تیره: تأثیر نگاه و احساس بر تیرگی لحظات.- عمو نوروز: بازخوانی اسطورهای از نوروز و امید.- کوه: گفتوگو با کوه به عنوان نماد پایداری و سکوت.- نسیم تابستان: یادآوری لحظات خوش و دوردست.- الماس: توصیف زیبایی و درخشش در اوج.- صبر: تأملی بر گذر زمان و انتظار.- کشف: جستوجوی عشق و معنای آن.- نخل: گریز از عشق و بازگشت به خود.- زمین: سرودن از طبیعت و سکوت آن.- هام: اشاره به خاطرات و پایان آنها.- من و او: بازتاب رابطه و همدلی انسانی.- سرخوشی: رقص و شادی در دل اندوه.- طبیعت وحشی: پیوند انسان با طبیعت و شکستها.- حس عاشقی: تجربهٔ عشق در خواب و بیداری.- فراسوی ...: جستوجوی محبوب و فاصلهها.- دوری: روایت فاصله و دلتنگی.- غرق: غوطهوری در احساسات و وفاداری.- باغبان: استعارهای از باغ و باغبان و غمهایش.- منزلگاه: خانه و خاطرات آن.- راهبه: تنهایی و سکوت در چهرهٔ یک راهبه.- خلاء: تجربهٔ خلا و نزدیکی انسانها.- محاکمه: دعوت به ساختن فردایی بهتر.- عادت: عادت به نبود و دوری.- معجزه: لحظات معجزهآسا و گذرا.- کودک: یادآوری کودکی و فقدان.- لبخند: لبخند در دل دوری و اندوه.- باران: باران و تأثیر آن بر دل و زندگی.- عاشورا: بازتاب حادثهٔ عاشورا و مفاهیم شهادت و وفاداری.- شاهراه: مسیرهای مبهم و خاطرات گذشته.- خروج: تجربهٔ رهایی و خروج از تاریکی.- عشق با نفرت: تلاقی عشق و نفرت در دل انسان.- ویشار: هدیه دادن به شب و خاطرات آن.- رهسپاری: سفر و جدایی.- رهسپار ۲: ادامهٔ سفر و تنهایی.- صدف: حسرت و آرزوی پروانه شدن.- ازل: عشق و وفاداری تا پایان.- این کجا و آن کجا: تفاوتها و فاصلهها.- شور و شوق: شور و شوق در نگاه و خاطره.- زهره: کشف عشق و سوزش آن.- ماه و شب: غم پنهان در شبهای سرد.- نشد: ناکامیها و تکرار آنها.- دار دنیا: قصهٔ غم و رهایی.- من: بازتاب هویت و تنهایی.- آخر صدای باران را: پایانبندی مجموعه با صدای باران و شب.
بخشی از کتاب پایان شب
«انتظار یک شروعدر تلاطمهای بینقص یک آبمیشود تنها بوددر انتظاردر یک کنارانتظاری که به آخر میرسیددیدگانم کماکان با تو استزیر بادشبهای پررنگ سروداحتقان یک صدادر یک غروبدر ام مغز من میپیچدچمدان پرصدا|گریههایی که درونم میریختلرزش دستانمعطری از غم زدگیاشکانتیادگارت پیش منخاطراتم همپشه تلخ و کمدر فراوانی یک پیچ صعودمیدهم پرواز اوجاش پرغرورلازه است آغوشتخنجری در قلب مناجعبانی خاطرات شوخ رابه شدت به بیرون میفشردآه ای تمامانتظارت چقدر شیرین استلحظهای بی تو مامش مرگ استلگدمال شدن در دل یک کاخ پر از نیرنگ استبوی تو روی کف دستانمداشت به یکبار به آخر میرسیدزخم جا مانده به روی دستمخبر از پیروزی به قلبم میرساندبا وجود بی کسیانتظارت رادرون قلبم میکشمانتها نزدیک استخندهها بیوقفهدودها اما رنگینهمگی میرقصندمن و تو میرقصیمپایان شب»
حجم
۲۶۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه
حجم
۲۶۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۷۸ صفحه