تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب حقوق
معرفی کتاب حقوق
معرفی کتاب حقوق
کتاب الکترونیکی «حقوق» (نمایشنامه فارسی قرن ۱۴) نوشتهٔ «فرزانه کریمی» و منتشرشده توسط موسسه آموزشی تألیفی ارشدان، اثری در قالب نمایشنامه است که به مسائل اجتماعی و خانوادگی در بستر جامعهٔ معاصر ایران میپردازد. این کتاب با محوریت زندگی یک خانواده و چالشهای حقوقی و عاطفی آنها، تلاش میکند تصویری از واقعیتهای تلخ و شیرین زندگی روزمره ارائه دهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب حقوق
نمایشنامهٔ «حقوق» در سال ۱۴۰۰ منتشر شده و به بررسی روابط خانوادگی، اختلافات زناشویی و چالشهای حقوقی زنان در جامعهٔ امروز ایران میپردازد. داستان حول محور شخصیت «انیس» و خانوادهاش شکل میگیرد و با ورود شخصیتهای مختلف، ابعاد گوناگون مشکلات خانوادگی و اجتماعی را به تصویر میکشد. این اثر با زبانی صریح و بیپرده، به موضوعاتی چون خشونت خانگی، مهریه، نفقه، طلاق و نقش قانون در زندگی زنان میپردازد. روایت کتاب در چند پرده و صحنه تنظیم شده و هر بخش، بخشی از زندگی و کشمکشهای شخصیتها را بازگو میکند. نویسنده با انتخاب فضایی آشنا و شخصیتهایی ملموس، تلاش کرده است تا دغدغههای زنان و خانوادهها را در مواجهه با قوانین و سنتهای رایج به تصویر بکشد. این نمایشنامه، علاوه بر روایت داستانی، به نوعی بازتابدهندهٔ وضعیت اجتماعی و حقوقی زنان در جامعهٔ معاصر است و از خلال دیالوگها و موقعیتها، نقدهایی به ساختارهای قانونی و فرهنگی وارد میکند.
خلاصه کتاب حقوق
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! نمایشنامه با معرفی خانوادهای در جنوب تهران آغاز میشود؛ «انیس» زنی شاغل و مادر دو فرزند است که با همسرش «حجت» زندگی پرتنشی دارد. در پردههای ابتدایی، مخاطب با روابط میان اعضای خانواده، مشکلات مالی، اختلافات زناشویی و تأثیر این مسائل بر فرزندان آشنا میشود. حجت مردی عصبی و بیمسئولیت است که دیر به خانه میآید و گاهی رفتار خشونتآمیز دارد. انیس، که سالها با این وضعیت کنار آمده، سرانجام پس از یک درگیری شدید و ضرب و شتم، تصمیم به شکایت و جدایی میگیرد. روند داستان با ورود شخصیتهایی چون وکیل، قاضی، اعضای خانواده و همسایهها، به دادگاه و مسائل حقوقی مربوط به طلاق، مهریه، نفقه و اجرتالمثل کشیده میشود. در خلال این وقایع، دغدغههای فرزندان، فشارهای اجتماعی و نگاه اطرافیان نیز به تصویر کشیده میشود. نمایشنامه با دیالوگهای صریح و موقعیتهای واقعی، تصویری از پیچیدگیهای روابط خانوادگی و چالشهای زنان در مسیر احقاق حقوق خود ارائه میدهد، بیآنکه پایانی قطعی برای سرنوشت شخصیتها رقم بزند.
چرا باید کتاب حقوق را خواند؟
این نمایشنامه با پرداختن به موضوعات ملموس و روزمرهٔ خانوادههای ایرانی، فرصتی برای درک بهتر چالشهای حقوقی و اجتماعی زنان در جامعه فراهم میکند. اثر «فرزانه کریمی» با روایت داستانی از دل یک خانواده، به بررسی تأثیر قوانین و سنتها بر زندگی افراد میپردازد و مخاطب را با واقعیتهایی روبهرو میکند که شاید در زندگی روزمره کمتر به آنها توجه شود. مطالعهٔ این کتاب میتواند دید تازهای نسبت به مسائل حقوقی خانواده، نقش زنان و پیچیدگیهای روابط انسانی ایجاد کند.
خواندن کتاب حقوق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به نمایشنامههای اجتماعی، دانشجویان و پژوهشگران حوزهٔ حقوق خانواده، فعالان اجتماعی و افرادی که دغدغهٔ مسائل زنان و عدالت اجتماعی دارند مناسب است. همچنین برای کسانی که با مشکلات خانوادگی، طلاق یا خشونت خانگی مواجهاند یا به دنبال شناخت بهتر ساختارهای حقوقی و اجتماعی ایران هستند، مطالعهٔ این اثر مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب حقوق
«حجت: [با اشاره] آقامنو [گارسون با منو به سمت میز میرود] گارسون: بفرمایید آق. حجت: ممنون. [حجت رو به آرزو میکند و منو را به دست او میدهد] حجت: [آرام] دخترم انتخاب کن. آرزو: [با خوشحالی] یه نوشابهٔ زرد با یه پیتزای گنده. آرزو: [با تردید] با یه سالاد کلم. [حجت گارسون را صدا میزند] گارسون: بله آقا بفرمایید. حجت: نه ممنون، همین کافیه. [حجت به دستهایش نگاه میکند] آرزو: [با شیطنت] بابا چقدر دستهات کثیفه؟ حجت: آره دخترم باید بشورمش. [آرزو و حجت هردو جلوی دستشویی و مشغول شستن دست] حجت: مایع دستشویی بزن دخترم. آرزو: باشه بابا، یه ذره آب رو گرمش کن، سرده. [حجت آب رو ولرم میکند] حجت: خوبه؟ آرزو: [با شیطنت] آره بابایی. [حجت و آرزو دستمال برمیدارند، دستها رو خشک کرده و بر سر میز کافه مینشینند.] آرزو: بابایی گشنمه. پس کی غذا رو میاره؟ حجت: عجله نکن میاره. [آرزو دستهایش را به هم میمالد و ها میکند.] حجت: [نگاه عصبی] این چه کاریه؟ آرزو: [با ناراحتی] مامان هر وقت سردش میشه، اینجوری میکنه. حجت: [جدی] دوست ندارم کارهای مامانتو تکرار کنی. آرزو: [با ناراحتی] بابایی تو مامانو دوست نداری؟ [حجت به چشمهای آرزو خیره میشود و حرف را عوض میکند] حجت: [آرام] چقدر خوب گارسون غذا رو آورد.»
حجم
۵۳۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه
حجم
۵۳۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه