کتاب شاها محمدسجاد نگهدار (شیث) + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب شاها

کتاب شاها

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شاها

معرفی کتاب شاها

کتاب الکترونیکی «شاها» (نویسنده: «محمدسجاد نگهدار (شیث)»، ناشر: آپریس) داستانی معاصر از زندگی خانواده‌ای ایرانی را روایت می‌کند که با فراز و نشیب‌های عاطفی، روابط خانوادگی و دوستی‌های دیرینه دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این اثر در دسته داستان‌های فارسی قرن ۱۴ قرار می‌گیرد و با نگاهی به زندگی روزمره، دغدغه‌ها و چالش‌های نسل جوان و میانسال را به تصویر می‌کشد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شاها

«شاها» روایتی از زندگی چند خانواده درهم‌تنیده است که روابطشان با دوستی، رقابت، حسادت و عشق گره خورده است. داستان در بستر شهری امروزی می‌گذرد و شخصیت‌ها با دغدغه‌هایی مانند ازدواج، کار، مهاجرت، بیماری و مرگ روبه‌رو هستند. نویسنده با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، فضای صمیمی خانواده‌ها، شوخی‌ها و دلخوری‌های کوچک و بزرگ را به تصویر می‌کشد. روایت کتاب از مغازه سی‌دی‌فروشی آغاز می‌شود و به خانه‌ها، کافه‌ها و حتی سفرهای خارجی کشیده می‌شود. در این میان، روابط پدر و پسر، دوستی‌های قدیمی و رقابت‌های کاری و عاطفی، محور اصلی داستان را شکل می‌دهند. کتاب در سال‌های اخیر نوشته شده و به دغدغه‌های معاصر نسل جوان و خانواده‌های ایرانی می‌پردازد. در کنار روایت‌های خانوادگی، موضوعاتی مانند مهاجرت، بیماری، خیانت، مرگ و بازگشت نیز در داستان حضور پررنگی دارند و فضای احساسی و گاه تراژیک به اثر می‌بخشند.

خلاصه کتاب شاها

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با زندگی «شاها» و خانواده‌اش آغاز می‌شود؛ او در مغازه سی‌دی‌فروشی با دوستان و اعضای خانواده‌اش درگیر گفتگوهای روزمره و شوخی‌های صمیمانه است. روابط میان شاها، برادرش شاهین، مادرشان نسرین خانم و پدرشان حسین آقا، محور اصلی روایت است. در کنار این خانواده، خانواده اکبر آقا و زهرا خانم نیز حضور دارند که با هم رفت‌وآمد زیادی دارند اما زیر پوست این صمیمیت، رقابت‌ها و دلخوری‌هایی پنهان است. شاها تصمیم می‌گیرد همراه دوست قدیمی‌اش اشکان به سفری خارجی برود. این سفر نقطه عطفی در داستان است و پس از آن، خانواده با خبری تلخ روبه‌رو می‌شوند: خبر مرگ شاها در آتش‌سوزی هتل. این اتفاق خانواده را در شوک و سوگ فرو می‌برد و روابط میان اعضا دستخوش تغییر می‌شود. اما پس از گذشت دو سال، شاها به شکل غیرمنتظره‌ای بازمی‌گردد و مشخص می‌شود که او در زندان بوده و به اشتباه خبر مرگش منتشر شده است. بازگشت شاها، خانواده را با چالش‌های تازه‌ای روبه‌رو می‌کند؛ از جمله پذیرش ازدواج مجدد مادر، مرگ پدر و تلاش برای بازسازی روابط گذشته. داستان با محوریت امید، بخشش و تلاش برای کنار آمدن با فقدان‌ها و تغییرات ادامه می‌یابد.

چرا باید کتاب شاها را خواند؟

این کتاب با روایت زندگی چند نسل از یک خانواده و دوستان نزدیکشان، تصویری ملموس از روابط خانوادگی، دوستی، رقابت و گذر زمان ارائه می‌دهد. «شاها» به دغدغه‌های معاصر مانند مهاجرت، بحران‌های عاطفی، مرگ و بازگشت می‌پردازد و با جزئیات دقیق، احساسات و واکنش‌های شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد. خواندن این اثر فرصتی است برای همذات‌پنداری با شخصیت‌هایی که درگیر چالش‌های روزمره و تصمیمات سرنوشت‌ساز هستند.

خواندن کتاب شاها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های خانوادگی و اجتماعی معاصر مناسب است. کسانی که دغدغه روابط خانوادگی، مهاجرت، دوستی‌های دیرینه و چالش‌های عاطفی دارند، می‌توانند با شخصیت‌ها و فضای داستان ارتباط برقرار کنند. همچنین برای مخاطبانی که به روایت‌های چندنسلی و پیچیدگی‌های روابط انسانی علاقه دارند، این اثر پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب شاها

«شاها سی‌دی‌ها را از درون کشوی میز قهوه‌ای رنگ برمی‌دارد و به سجاد می‌دهد.شاها (با دلخوری): صدبار بهت گفتم. وقتی سی‌دی فیلم می‌دی دست مردم، یادداشت کن یه جایی! وقتی هم پس آوردن نذار توی کشو، بذار توی اون قفسه بی‌صاحاب سر جاش!سجاد با حالتی تمسخرآمیز سری تکان می‌دهد. سپس از روی میز یک بیسکویت برمی‌دارد. آن را نصف می‌کند. نصف آن را خودش می‌خورد و نصف دیگر را به شاها می‌دهد.سجاد: باشه بابا! حالا اینجا یا اونجا چه فرقی می‌کنه؟ بیا این بیسکویت رو بخور درست می‌شی.شاها می‌ایستد و سی‌دی‌ها را به دست بهاره می‌دهد.شاها: بهاره! این سی‌دی‌ها رو بذار توی اون قفسه سر جاشون! از دست این دیوونه من روانی نشم خیلیه!بهاره که مشغول کار با کامپیوتر است سی‌دی‌ها را از دست شاها می‌گیرد.بهاره: یعنی عین دو تا بچه! هر وقت میام اینجا یاد زنگ تفریحای دوره ابتداییم می‌افتم.شاها بیسکویت را در دهانش می‌گذارد.شاها (با دلخوری): دست شما درد نکنه!بهاره صندلی‌اش را عقب می‌کشد و از روی آن بلند می‌شود و به سمت قفسه سی‌دی‌ها می‌رود.بهاره: مگه غیر از اینه؟سجاد انگشت اشاره‌اش را به سمت شاها می‌گیرد.سجاد: اینا رو به شاها بگو، نه من!شاها با عصبانیت به سجاد نگاه می‌کند.شاها: تو بیسکویتتو بخور!»

نظرات کاربران

shabnam
۱۴۰۴/۰۲/۱۵

کتاب خوبی بود من نسخه چاپیشو خوندم انگار مشغول تماشای فیلم بودم تا مطالعه رمان اونقدر هیجان انگیز نوشته شده و به ریزه کاری ها دقت شده که من بیشتر این سبک‌نوشتن رو در کتابهای خارجی بیشتر مشاهده کردم حتما

- بیشتر

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۷۴ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۷۴ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان