دانلود و خرید کتاب پسر رنج هاجر پورواجد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پسر رنج

کتاب پسر رنج

معرفی کتاب پسر رنج

کتاب پسر رنج نوشتهٔ هاجر پورواجد است. انتشارات روایت ۲۷ بعثت این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب پسر رنج

کتاب پسر رنج روایتی مستند و تأثیرگذار از زندگی محمد رنج‌پور، ایثارگر تبریزی الاصل است که دوران کودکی خود را در تهران گذراند. این اثر به مسیر زندگی او از پیوستن داوطلبانه به جبهه‌های دفاع مقدس پس از پایان خدمت سربازی تا اسارت دردناکش در فروردین ۱۳۶۶ در سلیمانیه عراق می‌پردازد. کتاب با جزئیات دقیق، شرایط سخت اسارت و شکنجه‌های غیرانسانی که رنج‌پور و همرزمانش در زندان‌های رژیم بعث متحمل شدند را روایت می‌کند. نویسنده با نثری روان و مستند، هم‌زمان به تحلیل روحیه مقاومت و پایمردی این اسیران در برابر فشارهای جسمی و روانی دشمن پرداخته است. این اثر نه تنها یک خاطره‌نگاری، بلکه پنجره‌ای به بخشی از تاریخ پرافتخار مقاومت ایرانیان در برابر ظلم و ستم است که با روایتی انسانی و تأثیرگذار به تصویر کشیده شده است.

خواندن کتاب پسر رنج را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به علاقه‌مندان تاریخ دفاع مقدس و پژوهشگران حوزه اسرا و مفقودین پیشنهاد می‌کنیم. خانواده‌های ایثارگران و آزادگان می‌توانند با خواندن این اثر، درک بهتری از شرایط سخت اسرا پیدا کنند. به روانشناسان و جامعه‌شناسانی که به مطالعه رفتار انسان در شرایط بحرانی علاقه دارند، مطالعه این کتاب توصیه می‌شود. فعالان فرهنگی و مربیان پرورشی نیز می‌توانند از روایت‌های این کتاب برای انتقال ارزش‌های مقاومت و صبر به نسل جوان استفاده کنند. همچنین، این اثر برای هر ایرانی که می‌خواهد با ابعاد انسانی دفاع مقدس آشنا شود، کتابی خواندنی و تأمل‌برانگیز خواهد بود.

بخشی از کتاب پسر رنج

«احمد و مرتضی را بردند و من را نگه داشتند. برایم سؤال شد که چرا دوستانم را جدا کردند. من ماندم و حدود یک‌صد بعثی با چهره‌های عبوس و خشن و ترسناک. شکنجه‌های من از همان لحظه آغاز شد. از شدت سرما می‌لرزیدم. دندان‌هایم به هم می‌خورد و صدا می‌داد. آن‌ها می‌زدند و من می‌لرزیدم؛ طوری که کنترل بدنم را از دست داده بودم. اگر از آن شب و لحظۀ اسارتم فیلمی بر جای مانده بود، لرز من بیشتر به رقص ناموزون شبیه بود. حالا که یادم می‌افتد واقعا خندهام می‌گیرد. دستانم را به‌قدری از پشت محکم بستند که کتف و شانه‌هایم درد گرفت. بعد با مشت و لگد و قنداق تفنگ توی سر و بدنم زدند. تنها و بی‌پناه وسط آن‌ها راه می‌رفتم. یک‌لحظه به پشت سرم نگاه کردم. فقط یک آرزو داشتم: یک بار دیگر نگاه مهربان پدر و مادرم را ببینم. وحشیانه چنگ انداختند ساعتم را با پوست و گوشت از دستم کندند. عینکم را از چشمانم درآوردند. یکی می‌گفت: «بکشیمش!» دیگری می‌گفت: «نه، زنده‌ش بیشتر به درد می‌خوره.» یاد مدیر مدرسۀ ابتدایی‌ام افتادم. تازه آمده بودیم تهران. بین بچه‌های فارس‌زبان غریب بودم. مدیر مدرسه در کوچۀ ما می‌نشست. صبح‌ها می‌آمد دنبالم و توی مسیر دستم را می‌گرفت و می‌رفتیم. یک بار از من پرسید: «محمد، می‌دونی رنج‌پور یعنی چی؟« گفتم: «نه آقا، نمی‌دونم.» گفت: «یعنی پسر رنج.» تمام گذشته‌ام مانند یک فیلم از جلوی دیدگانم رژه رفت. او راست می‌گفت؛ از بچگی با مشکلات بزرگ شدم و حالا هم اسارت. نمی‌دانم چقدر راه رفتیم. یک جا توقف کردند و آتش درسـت کردند و دورش نشستند. من را هم داخل چاله‌ای انداختند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۳٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان