
کتاب خواند مثل بلبل
معرفی کتاب خواند مثل بلبل
کتاب خواند مثل بلبل نوشتهٔ محمدحسن استحقاری توسط نشر دیوار منتشر شده است. این کتاب یکی از آثار مجموعهٔ «دریچهٔ زندگی» است و به کوشش هاجر رزم پا گردآوری شده است. این اثر، مجموعه یادداشتهای نویسنده از دوران کاریاش را در بر میگیرد. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خواند مثل بلبل
کتاب خواند مثل بلبل مجموعهای از خاطرات و یادداشتهای محمد حسن استحقاری از دوران کاری اوست. این کتاب در واقع حاصل نگاشتن خاطراتی است که نویسنده در دوران کرونا و به اجبار دوری از ایران به آن پرداخت. در ابتدا، قصد چاپ این خاطرات وجود نداشت، اما با تشویق و پیگیری «بیژن اصانلو» و همکاری آقای «کیائیان» این مجموعه برای چاپ آماده شد. این کتاب شامل دیباچه و بخشهای مختلفی با عناوین «صفر اول: دریچه ای پیش روی ت»، «فوراً، حرکت»، «صبر کن تا برسد»، «بیرون آمدن از دل توفان»، «راه رفتن در کفشهای قائم مقام»، «پاکتی حامل یک نامه» و «صفر دوم: تا کوچهٔ بنفشه» است. نویسنده در دیباچهٔ کتاب اشاره میکند که ساختن، خلق کردن و اداره کردن تیمها و رسیدن به هدف، برای او همواره مانند یک بازی جذاب بوده است. او در دوران بازنشستگی نیز دست از فعالیت نکشیده و به نگارش این خاطرات و تأسیس شرکتی در زمینهٔ واردات و صادرات رزین پرداخته است. کتاب شامل بخشهای مختلفی است که هر کدام به جنبهای از تجربیات و دیدگاههای نویسنده میپردازد.
چرا باید کتاب خواند مثل بلبل را بخوانیم؟
این کتاب میتواند برای افرادی که به حوزهٔ مدیریت و رهبری علاقهمند هستند، حاوی نکات و تجربیات ارزشمندی باشد. خوانندگان میتوانند از طریق این خاطرات، با دیدگاهها، ارزشها و رویکرد نویسنده در مواجهه با چالشهای کاری و زندگی آشنا شوند. اگر به خواندن داستانها و روایتهای واقعی زندگی افراد علاقهمند هستید، این کتاب میتواند برای شما جذاب باشد
خواندن کتاب خواند مثل بلبل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
افرادی که در حوزهٔ مدیریت و کسبوکار فعالیت میکنند، میتوانند از تجربیات و دیدگاههای نویسنده بهره ببرند. خوانندگانی که به خواندن داستانهای واقعی و تجربیات شخصی افراد علاقهمند هستند، ممکن است از این کتاب لذت ببرند. این کتاب میتواند برای افرادی که در جستوجوی انگیزه و الهام گرفتن از تجربیات دیگران هستند، مفید باشد.
بخشی از کتاب خواند مثل بلبل
«در این سالها بیشتر نقاط شهری لولهکشی گاز شده بود؛ فروش شرکت در روستاها کاهش یافته بود، وسایل نقلیه دوگانهسوز شده بودند و شرکتهای همکار تقریباً سیلندرهای یکدیگر را پر میکردند. برای جلوگیری از این کار شخصاً در جلسات انجمن صنفی کارفرمایان صنعتِ گاز مایع شرکت کردم و تلاش کردم در آن جلسات مؤثر واقع شده و نقش انجمن را در هماهنگی بین شرکتهای توزیعکننده ــ که اکنون بیش از ۷۰ شرکت شده بود ــ بیان کنم و بر سر اصول همکاری توافق کنیم. از دیگر سو، برای توسعهٔ فروش برنامهٔ تهیهشده توسط رؤسای مناطق را تصویب کرده و مبنای ارزیابی سهماههٔ آنها قرار دادیم. این برنامه شامل حملونقل مواد نفتی و غیرنفتی، که جزء وظایف شرکت بوتانران بود، میشد. هر ماه گزارش سود و زیان منطقه توسط خود منطقه، با آموزشی که در این مدت به حسابدران و رئیس منطقه داده شد، تهیه میشد و، بعد از تأیید مدیریت مالی در نیمهٔ اول ماه بعد، نتایج عملکرد منطقه را با رئیس منطقه در جلسهای از طریق ویدیوکنفرانس در میان میگذاشتم و نقاط ضعف و قدرت منطقه و شیوهٔ عملکردشان را بررسی میکردیم. در مقابل، رئیس منقطه نیز کمبودها را مطرح و من برای تأمین به مدیران اعلام میکردم. هر سه ماه عملکرد سهماههٔ منطقه تهیه و در جلسهای با حضور تمام مدیران و مسئولان منطقه در دفتر مرکزی با ایشان در میان گذاشته میشد. در صورتی که ارزیابی از منطقه مثبت بود و به اهداف دست یافته بودند در پایان جلسهٔ سهماهه به رئیس منطقه و تمام کارکنان آن منطقه پاداش پرداخت میشد و در صورتی که منطقهای به اهداف خود دست نیافته بود پرداختی صورت نمیگرفت، ولی پاداش به طور کلی حذف نمیشد، بلکه اگر در سه ماه بعد عقبافتادگی جبران میشد پاداش هر دوی این سه ماه با هم پرداخت میشد.»
حجم
۱۰۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه
حجم
۱۰۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه