
کتاب محراب سانتا ماریا
۳٫۰
(۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب محراب سانتا ماریا
«محراب سانتاماریا» مجموعه پانزده داستان کوتاه از ملاحت نیکی (-۱۳۵۳) است.
در قسمتی از داستان محراب سانتاماریا میخوانیم:
خانمآقا بود و خاطرات بچگی. بعدازظهرها سرِ خانمآقا از کارِ خانه خلوت میشد، کنارش مینشستیم تا قصه بگوید، از کودکی پدر تعریف کند. سرم را روی زانوی چروکیدهاش میگذاشتم و چادرش را روی سر میکشیدم. چادر هر روز یک بویی میداد. میگفتم: «خانمی، امروز چادرت بوی سبزی میده.» بوی چادر هر روز با غذای ناهار تغییر میکرد. ولی خانمآقا همیشه بوی عطر یاس میداد که یک شیشهٔ کوچک از آن لای جانمازش بود. شبها خانمآقا کنار من و خواهرم میخوابید. صبحِ زود چشمم را بهزور باز میکردم تا او را که تا طلوع آفتاب، نماز و دعا را کش میداد، نگاه کنم. نور صبح از لای چادر سفید رد میشد و یکطرفِ صورتش را روشن میکرد. گاهی مادر دیر میکرد. من و خواهرم بیتابی میکردیم و میگفتیم: «خانمی، فلفل و زلزل بخون.» او هم میخواند: «فلفل و زلزل و مهرِ گیاه. آتش به جان مادر بینداز و بیا. هرجا نشسته بهپا شود. هرجا ایستاده بهراه شود. رو به خانهاش کن، پشت به جادهاش کن.» بعد مادر زود پیدایش میشد و ما میخندیدیم. غروب پنجشنبهها، چادرش را به سر میانداخت و منتظر مینشست تا پدر او را به خانهٔ خودش ببرد و غروب جمعه برگرداند.
خودم را میدیدم که در میدان «سنمارکو» قدم میزنم. نشستم روی لبهٔ پیادهرو. چند کبوتر دورهام کردند. دست در جیبم بردم. دانه درآوردم و پاشیدم. کبوترها زیاد شدند. تا روی پاهایم میآمدند. یک مرغدریایی جیغ کشید. از سمت دریا آمده بود. یکی از کبوترها را گرفت. کبوترها پر کشیدند. بلند شده بودم و دستهایم را تکان میدادم. میخواستم فریاد بزنم، صدایم درنمیآمد. خانمآقا از روبهرو میآمد. بچهٔ کوچکی در بغلش بود. بعد بچه شد کبوتر، پر زد رفت.
۴۰ سوال و جواب (ترکی آذربایجانی) SUAL VƏ 40 CAVAB Tövhid və ilahi ədalət![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
محمدرضا کاشفی
طریق التحقیقمحسن کرمی
سیستم اطلاعات جغرافیاییپی. ای. باور
فروچالهزینب حبیبی
راهنمای عملی فیزیولوژی ورزشباب موری
نقش های رنگ رنگعلیرضا قزوه
گستره تمکین عام زوجه از منظر فقه مذاهب اسلامیمحمود ویسی
به ندای قلبت گوش کناندرو متیوس
از زبان درختاعظم کمالی
ایران و شهرسازی هوشمند آیندهواحد پژوهش انتشارات دومینو
الاملاق الشقی و ملک الأقزاماحمد محمد
قایق را از ساحل دور نکنیدناهید دردلیائی
مدیریت نامرئیپیام خزائی
استانداردهای طراحی فضای آموزشی در فرآیند یاددهی - یادگیریمریم صفرنواده
پارلمانتاریسم در ایرانامیرمسعود شهرام نیا
آذربایجان در دوره قاجارجیمز دی. کلارک
انجمن سه نقطهمحمدرضا نیرومند
تعادل احساسات در نوجوانانالسا نبولساین
جمعیتشناسی در برنامهریزی آموزشیشراره حبیبی
بعد دیگر نمی توان خوابیدناتاشا امیری
آخرین یکشنبه ژنو![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
استر فورا
مارادونا محاکمه می شودعلیرضا حسن زاده
تنها زیستی زنان سالمند ایرانی و پیامدهامیرطاهر موسوی
اقتصاد خوردنیها جون چانگ
علم اقتصاد و جامعه خوبجوزف ای. استیگلیتز
برن و لوتینجی. آر. آر. تالکین
اینترنت ندارم پس نیستمفردین علیخواه
پول درآوردن از رمزارزسیدحسین هاشمی زادگان منشادی
راز پروازمصطفی بادكوبه ای هزاوه ای
توسعه در تاریکیسیدمحمد بهشتی
حجم
۸۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه
حجم
۸۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان

نظرات کاربران
عالی به غیر از یکی دو داستان که نپسندیدم هم از نظر محتوی هم قصه شیرین بودند