کتاب جزیره مریم
معرفی کتاب جزیره مریم
کتاب الکترونیکی جزیره مریم نوشتۀ هادی اسدالهی فرد است و انتشارات متخصصان آن را منتشر کرده است. کتاب جزیره مریم، داستانی است که نویسنده با محوریت موضوع خوشبختی آن را نگاشته است.
درباره کتاب جزیره مریم
رمان یکی از راههای انتقال احساسات است. نویسنده برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و داستان و رمان همین زبان است. با داستان از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله میگیرید و گمشده وجودتان را پیدا میکنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که سالها نویسندگان در داستانشان بازگو کردهاند.
داستان معاصر در بند چیزی نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. نویسنده در این کتاب با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور میکند و کمک میکند خودتان را بهتر بشناسید. کتاب جزیره مریم زبانی روان و ساده دارد و آیینهای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.
خواندن کتاب جزیره مریم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای مفهومی مناسب است.
بخشی از کتاب جزیره مریم
«دوباره سرگیجههای همیشگی به سراغم آمده، روی لبهی پنجرهی اتاقم نشستهام و خیابان را که غرق در باران سیلآسا شده، نگاه میکنم. دنیای داخل آب به شکل غریبی با هر قطره که از آسمان فرود میآید، گلولهباران میشود. این شهر جنگزده با هر گلولهای که به آن برخورد میکند، فرو میپاشد و پس از آن دوباره زنده میشود. چه عذاب دردناکی، فروپاشی و زندهشدن دوباره و این تکرار که گویی پایانناپذیر است، درد روزمرهی بیپایان را حکایت میکند. انگار که سیزیف از کوه به پایین میغلتد و دوباره سنگ گران زندگی را به دوش میکشد. ای کاش دنیایی که به چشم میبینیم، اینچنین نبود. کاش دنیایی بود که نهتنها خبر از فروپاشی بخت انسانها در آن نیست، بلکه خوشبختی سهم هرکسی بود که میخواهد و دوست دارد خوشبخت باشد، اما برای خوشبختشدن، ابتدا باید دانست که خوشبختی چیست؟
قطعاً این سؤال را هر انسانی بارها از خود پرسیده است و در شرایط گوناگون پاسخی متفاوت به آن داده. گاهی خوشبختی را در ثروت و مکنت میدانیم و گاهی دیگر آن را در سلامتی و تندرستی جستجو میکنیم. آیا میتوان این سؤال را به این شکل پاسخ داد که هرکس در جستجوی هرآنچه که ندارد، آن حلقهی مفقوده را خوشبختی میانگارد؟ فردی بیمار، سلامتی را بالاترین خوشبختی میداند و آنکه با مشکلات و معضلات اقتصادی دست به گریبان است، پول و ثروت را نماد خوشبختی میشمارد.
حتی انسانهایی که از موهبت تندرستی برخوردارند و کمتر با مشکلات اقتصادی درگیرند، آنچه را که ندارند، خوشبختی تلقی میکنند. اینها در ذهن خود از کمبودی که دارند، بتی دستنیافتنی میسازند و خود را از رسیدن به آن دور میبینند. شاید برای آنها آزادی اجتماعی خوشبختی تلقی گردد و برای کسی که از تمام موارد بالا برخوردار است، زندگی در یک کشور شرقی با انبوهی از گنجینههای ادبی و اجتماعی و معماری و هنری، نوعی خوشبختی قلمداد شود، اما آیا هرکدام از این تعابیر صحیح است؟ پاسخ به این سؤال نیازمند قدری توضیح است و بایک جملهی کلیشهای نمیشود به آن پاسخ گفت، اما اگر پاسخی سریع و صریح برای آن بخواهیم، باید در جواب بگوییم «آری».
قطعاً آرزوها میتوانند در مقام رسیدن به خوشبختی تلقی گردند و هر انسان کامروایی را میتوان خوشبخت شمرد. گاهی این کامروایی را در غرقشدن فردی در مال و ثروت میتوان دید و گاهی برای فردی دیگر، رسیدن به معشوقهای لیلاصفت میتواند قلهی فتحشدهی خوشبختی باشد.
برای مثال فرض کنید استاد دانشگاهی در یک کشور مدرن شمال اروپا زندگی میکند. او از تمام مواهب اجتماعی، ثروتهای عمومی و خصوصی، تندرستی و شادکامی برخوردار است. آزادی بیان و اندیشه دارد و در سبک زندگی میتواند بین انواع فلسفهها،یکی را که باب طبعش باشد، انتخاب کند. هرگونه که بخواهد لباس بپوشد و برای نیل به این خواستهها مشکلات مالی را هم سر راه خود نبیند. در یک جمله میتوانیم بگوییم این انسان، هیچ نیازمندی روزمرهی قابل شناسایی ندارد یا لااقل از نظر یک فردی که در خاورمیانه زندگی میکند، نیازمندی خاصی ندارد. او با خود میاندیشد که آیا این استاد دانشگاه در زندگی چیزی کم دارد؟ آیا دغدغهای دارد و میتواند به یک آرزوی دستنیافته بیندیشد و حسرت رسیدن به آن را در دل بپروراند؟...»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه