
کتاب اعترافات یک حسابدار
معرفی کتاب اعترافات یک حسابدار
کتاب اعترافات یک حسابدار سرودهٔ سعیده شمس است. نشر سنجاق این کتاب را بهصورت الکترونیک منتشر کرده است. این کتاب دربردارندهٔ در چهار دفتر شعر معاصر فارسی است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اعترافات یک حسابدار
کتاب اعترافات یک حسابدار یک مجموعه شعر معاصر در قالب نو است. عنوان دفترهای شعری که در این کتاب گردآوری شدهاند، عبارت است از «عترافات یک حسابدار»، «گل کمیاب (کودکان اوتیسم)»، «باران آتی» و «چامه و چکامه».
میدانیم که شعر فارسی عرصههای گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرنها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر بهدست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصهها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بیمحابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفتاقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشههای اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدانگونه که هیچ جامعهای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشههایش بینیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.
نشر سنجاق زیرمجموعهٔ «طاقچه» برای ناشر- مؤلفان است. نشر سنجاق از صفر تا صد انتشار کتاب کنار مؤلفان و مترجمان است و آنها را با ارائهٔ باکیفیت تمام خدمات لازم، پشتیبانی و همراهی میکند. این نشر سفارش انتشار کتاب و اثر در هر حوزهای (داستان و رمان، کتابهای علمی، کتاب شعر، تبدیل پایاننامه به کتاب و…) را میپذیرد. کتابها با این انتشارات، منتشر میشوند، میتوانند بهدست میلیونها مخاطب برسند و نویسنده میتواند با فروش کتابش درآمدی ماهانه کسب کند. این انتشارات برای افرادی است که میخواهند کتاب جدیدی منتشر کنند و برای افرادی است که پیش از این، کتابی منتشر کردهاند و اکنون میخواهند نسخهٔ الکترونیکی آن را منتشر کنند.
خواندن کتاب اعترافات یک حسابدار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران شعر معاصر فارسی و قالب شعری نو پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اعترافات یک حسابدار
«اینجا تهران بود و من کسی را دوست نداشتم
سکوت خوردم و فریاد کشیدم
کسی نشنید و من خوب نمیدیدم
واژهها اوتیسم داشتند و
شعرها با سندروم داون روی کاغذ پا میگذاشتند
و من از همگیشان در دفترم نگهداری میکردم.
تک به تک میخواندمشان که خوشحال باشند
هنوز زندهاند، برخی کمی پیرتر
اینجا تهران بود و من کسی را دوست نداشتم
گربه ها، گنجشکها و پروانهها را هم...
شعرهایم خوشرنگ نبود»
حجم
۶۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۶۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه