کتاب اوامر الامام (ع) شرح عهدنامه مالک اشتر

کتاب اوامر الامام (ع) شرح عهدنامه مالک اشتر نوشتهٔ امیرحسین نریمانی است. نشر سنجاق این کتاب را به‌صورت الکترونیک منتشر کرده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب اوامر الامام (ع) شرح عهدنامه مالک اشتر

کتاب اوامر الامام (ع) شرح عهدنامه مالک اشتر تلاشی است برای شرح و بسط نامه‌ای در باب حکومت که حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) به مالک اشتر، که به «عهدنامهٔ مالک اشتر» نیز شهرت دارد و نامهٔ ۵۳ نهج‌البلاغه محسوب می‌شود. در این اثر سعی شده است تا عبارات این نامهٔ ارزشمند، با در نظر گرفتن چند اصل اساسی، مورد بررسی و توضیح قرار گیرد. فهم همگانی، روشنگری با مثال و روایت، پیوند با دنیای امروز و زبانی روان و گویا از جمله این اصول است. نکتهٔ قابل توجه در این نامه، جامعیت آن است؛ زیرا در کنار مباحث مربوط به ادارهٔ حکومت اسلامی، حضرت (ع) به مسائل اخلاقی و اعتقادی مهمی نیز اشاره فرموده‌اند که این ویژگی، آن را از دیگر نامه‌ها متمایز می‌سازد. بررسی عبارات این نامه به خوبی نشان می‌دهد که سخنان گران‌بهای حضرت علی (علی) همواره بر مبنای اصول و معیارهای دقیق و با پشتوانهٔ علمی و استدلالی قوی بیان شده است و همین امر، انگیزه‌ای برای نگارش این کتاب بوده است.

نشر سنجاق زیرمجموعهٔ «طاقچه» برای ناشر- مؤلفان است. نشر سنجاق از صفر تا صد انتشار کتاب کنار مؤلفان و مترجمان است و آن‌ها را با ارائهٔ باکیفیت تمام خدمات لازم، پشتیبانی و همراهی می‌کند. این نشر سفارش انتشار کتاب و اثر در هر حوزه‌ای (داستان و رمان، کتاب‌های علمی، کتاب شعر، تبدیل پایان‌نامه به کتاب و…) را می‌پذیرد. کتاب‌ها با این انتشارات، منتشر می‌شوند، می‌توانند به‌دست میلیون‌ها مخاطب برسند و نویسنده می‌تواند با فروش کتابش درآمدی ماهانه کسب کند. این انتشارات برای افرادی است که می‌خواهند کتاب جدیدی منتشر کنند و برای افرادی است که پیش از این، کتابی منتشر کرده‌اند و اکنون می‌خواهند نسخهٔ الکترونیکی آن را منتشر کنند.

خواندن کتاب اوامر الامام (ع) شرح عهدنامه مالک اشتر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب احادیث و سخنان حضرت علی (ع) پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اوامر الامام (ع) شرح عهدنامه مالک اشتر

«نهی بدرفتاری حاکم

وَ لاتَنْصِبَنَّ نَفْسَک لِحَرْبِ اللّهِ، فَاِنَّهُ لا یدَی لَک بِنِقْمَتِهِ، وَ لا غِنی بِک عَنْ عَفْوِهِ وَ رَحْمَتِهِ. وَ لاتَنْدَمَنَّ عَلی عَفْو، وَ لاتَبْجَحَنَّ بِعُقُوبَة، وَ لا تُسْرِعَنَّ اِلی بادِرَة وَجَدْتَ مِنْها مَنْدُوحَةً، وَ لا تَقُولَنَّ اِنّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَاُطاعُ، فَاِنَّ ذلِک اِدْغالٌ فِی الْقَلْبِ، وَ مَنْهَکةٌ لِلدّینِ، وَ تَقَرُّبٌ مِنَ الْغِیرِ.

ترجمه: خود را در موقف جنگِ با خدا قرار مده که تو را تحمّل کیفر او نیست و از عفو ورحمتش بی نیاز نمی‌باشی. از گذشتی که ازمردم کرده ای پشیمان مشو و برکیفری که داده ای شاد مباش و به خشمی که راه بیرون رفتن ازآن وجود دارد شتاب مکن و فریاد مزن که من برشما گمارده‌ام، فرمان می ده باید اطاعت شوم؛ که این وضع موجب فساد دل و کاهش و ضعف دین و باعث نزدیک شدن زوال قدرت است.

شرح عبارت: شاید با خواندن این عبارت از امیرمومنان (ع) که می‌فرمایند: «خود را در موقف جنگ با خداقرار مده» افرادی فکر کنند مگر می‌شود انسان ضعیف در موقعیتی قرار بگیرد که با خدای خالق کل مخلوقات در جنگ باشد. آیا انسان چنین توانی را دارد؟ در پاسخ باید گفته شود بعضاً ما انسان‌ها در زندگی مان رفتار و اعمالی را مرتکب می‌شویم که این اعمال ما را در موقعیت جنگ با خدا قرار می‌دهد. خداوندمتعال، پاکی و نیکویی مطلق است و منزّه است از هرگونه عیب و بدی. انسانی که مخلوق خداست بر اثر بی توجهی و مشغولیت‌های لغو، ممکن است اعمالی را مرتکب شود که خالق او از این اعمال او را نهی کرده است. عبارتی بسیار زیبا در ذهن ما هست که دروغگو دشمن خداست. این عبارت واقعاً حرف سنجیده شده ایست. بنابر روایتی از امام حسن عسکری (ع) که می‌فرمایند: «تمام پلیدی‌ها در خانه‌ای قرار داده شده وکلید آن دروغگویی است.» در نتیجه وجود محرّمات، معنایش همین است که خداوند ما را از انجام این اعمال نهی فرموده است. حال اگر کسی مرتکب این اعمال شود، سرپیچی از دستورات خدا کرده است؛ و این معنایش پیکاربا خداست. در آیه ۲۷۹ سوره بقره خداوندمتعال در رابطه با افرادی که آلوده به ربا شده‌اند چنین می‌فرماید: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ.» (پس اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول او برخاسته‌اید؛ و اگر از این کار پشیمان گشتید اصل مال شما برای شماست که در این صورت به کسی ستم نکرده‌اید و از کسی ستم نکشیده‌اید) مشخّص است که افراد با انجام محرّمات با خدای خود موقعیت جنگ و پیکار پیدا می‌کند. حضرت امیرمومنان (ع) در ادامه عبارت نتیجه جنگ با خدا را به مالک اشتر چنین می‌فرمایند: «تورا تحمّل کیفر او نیست و از عفو و رحتمش بی نیاز نمی‌باشی.» براستی چه کسی می‌تواند ادعا کند که طاقت تحمّل کیفر خدارا دارد؟ حکّام بزرگ‌ترین حکومت‌های جهانی با در دست داشتن دقیق‌ترین و پیشرفته‌ترین سلاح‌های نظامی آیا می‌توانند ادّعا کنند که در برابر خدا توان ایستادگی دارند؟ اگر تمام ارتش‌های جهان همچنین تمام ادوات نظامی در یک جا جمع بشوند، آیا توان مبارزه با قدرت خدا را دارند؟ مسلماً اینطور نیست. تحمّل کیفر خدا را هیچ مخلوقی ندارد. در قران می‌خوانیم که خداوند جوامعی را براثر گناهانشان عذاب کرد. بعنوان مثال در داستان قوم حضرت نوح (ع) که بر اثر طوفان به هلاکت رسیدند گویای اینست که هیچکسی را توان تحمّل کیفر خدا را نیست، حتی اگرچه از بهترین امکانات برخوردار باشند. مثال دیگر نمرود است که برای خود برجی ساخت تا بالای آن برج با خدا پیکار کند اما براثر یک پشه به هلاکت رسید. یک پشه با فرمان خدا، اورا به هلاکت رساند.»