
کتاب یادداشت های یک بازیگر زن اودین
معرفی کتاب یادداشت های یک بازیگر زن اودین
کتاب یادداشت های یک بازیگر زن اودین (سنگهای آب) نوشتهٔ جولیا وارلی و ترجمهٔ زهرا آقاعباسی است. انتشارات هوما این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب یادداشت های یک بازیگر زن اودین
کتاب یادداشت های یک بازیگر زن اودین حاوی ناداستان است. این کتاب درمورد تجربهٔ بازیگری ازمنظر حرفهای و زنانه است. جولیا وارلی بیش از ۳۰سال عضو تئاتر اودین بوده است و کتاب «یادداشتهای یک بازیگر زنِ اودین»، روایتی شخصی از کار او با «یوجینیو باربا» و این گروه تئاتر مشهور جهان است. این کتاب پنجرهای به تمرینات جامع و کامل و فرایندهای روزانهٔ یک عضو اودین است. یادداشتهای روزانهای برای آگاه کردن کسانی که علاقهمند به اجراها، اکتشافات و کارهای سختِ فیزیکیاند و زندگیشان همراه با تئاتر است.
جولیا وارلی در سال ۱۹۷۶ به تئاتر اودین پیوست. او بازیگر، کارگردان، معلم و نویسندهای فعال است که از نزدیک با ایستا۱۱ (مدرسهٔ بینالمللی انسانشناسی تئاتر) و پروژهٔ مگدالنا، شبکهای از زنان در تئاتر معاصر، مشارکت داشته است. او همچنین مدیر هنری جشنوارهٔ ترانزیت در هولشتبرو و سردبیر مجلهٔ اُپِن پِیج است که به کار زنان در تئاتر اختصاص دارد. جُستارها و مقالات او در نشریاتی مانند مجلهٔ هنرهای نمایشی، فصلنامهٔ تئاتر جدید، تئاتر و تاریخ، ترکیبی، سنگ و سُرمه منتشر شده است.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب یادداشت های یک بازیگر زن اودین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستانهایی در با تئاتر و بازیگری و قالب روزنوشت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب یادداشت های یک بازیگر زن اودین
«برای برخی ناظران، پذیرش و شنیدن «آهنگ کاغذی» من دشوار بود. اینکه من بهگونهای کار میکردم، و با روندی که به احساسات عمیق نخستین عشق یا پدری در حال مرگ متوسل نمیشدم، بحثهای پویایی را به وجود آورد. یک بار دیگر باید به این ادعا گوش میدادم که در مقام بازیگر، برای برانگیختن احساسات، باید آنها را تجربه کنم و اینکه ارتباط با تماشاگر به عمقِ احساسات من بستگی دارد. درست است که برای ایجاد مصالح پویا، اطلاعاتی را که از آنها شروع میکنم باید مهم و متراکم باشند، اما این برای من به معنای غنی بودن در جزئیات است.
جالب توجه بود که ناظران منتقد چگونه بهجای مطالبی در مرحلهٔ اول یک «فرایند»، «نتایجی» را دیدند که برای آنها کارایی نداشت، که هنوز هم باید توسط من در مقام بازیگر و بعداً هم توسط کارگردان توضیح داده میشد. سروصدای پاره شدن تکه کاغذی میتواند طنین عمیق یک تجربهٔ زیسته را دوباره بیدار کند: نامهای که خیلی دیر به دستم میرسد، حکم مالکیتی مبنی بر درخواستِ اثاثیه متعلق به خانهٔ من زمانی که پدرم نتوانست مالیاتش را بپردازد، اولین طراحی من، شعری از مونتاله و... چرا باید بتوانم آگاهانه این پژواکهای عمیق تجربه که ازطریق تکنیک من در مقام بازیگر به حرکت تبدیل شده بود را تشخیص دهم و توصیف کنم؟ چرا درک اینکه بدن بهخاطر میآورد و اینکه یک حرکت حاوی اطلاعاتی بسیار بیشتر از آن چیزی است که هوشیاری میتواند بر آن تسلط یابد، اینقدر دشوار است؟
داشتم مقالهای درمورد جنگ ۱۹۹۲ در یوگسلاوی سابق میخواندم. در این مقاله به کلمهٔ «حذف» برخوردم، کلمهای که اخیراً در نامهای که از شخصی که دوستم ندارد، دریافت کردم، به کار رفته بود. دو تجربهٔ ناخوشایند به هم مرتبط شدند. اکنون میتوانم این تداعی را تشخیص دهم، اما نمیتوانم به ارتباطات متعددی که بخشی از سرمایهٔ من از دانش است اشاره کنم. بااینحال، دقیقاً همین مدارهای کوتاه تجربهاند که برای دادن کیفیت خاصی از رنگ، ریتم و نیرومندی به حرکاتِ من ضروریاند. لازم نیست ذهن من از این قسمتها بهطور جداگانه آگاه باشد، بلکه لازم است بدن / ذهن جدانشدنیِ بازیگرم از هوش خاص خود در حرکاتی استفاده کند که قبلاً آنها را در خود داشت. در مقام بازیگر، در طول کار، علاقهای به سفر درونیِ خودشناسی ندارم. ترجیح میدهم از طرز تفکر نامفهوم سلولها محافظت کنم و روی چگونگی باز کردن فضاهایی برای جریان آن تفکر تمرکز کنم. ترجیح میدهم توجه را از شخص خودم دور کنم، بدون اینکه احساسم را با خودم توضیح دهم، تا»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۳ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۳ صفحه