کتاب باغساران حقیقت
معرفی کتاب باغساران حقیقت
کتاب باغساران حقیقت نوشتهٔ زهیر توکلی است. انتشارات امیرکبیر این مجموعه داستان کوتاه، معاصر و ایرانی را روانهٔ بازار کرده است. این اثر جلد ۹ از مجموعهٔ «بازنویسی داستانهای منظوم» است.
درباره کتاب باغساران حقیقت
کتاب باغساران حقیقت برابر با یک مجموعه داستان کوتاه و معاصر و ایرانی است. این اثر، حاصل تلخیص و بازنویسی کتاب «حدیقة الحقیقه» (حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه) به قلم «سنایی غزنوی» است. عنوان برخی از این داستانها عبارت است از «عیب نقاش»، «حکایت زکات» و «حکایت چشم لوچ».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب باغساران حقیقت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی کهن ایران و قالب داستان کوتاه و حکایت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب باغساران حقیقت
تا خدا نخواهد که خود را به بنده اش بشناساند، بنده هرگز خدا را به نیروی ادراک خود نخواهد و نتوانست شناخت . نهایت توانایی عقل در کار شناخت او این است که به ناتوانی خود پی ببرد؛ بنابراین هرکه عاقل تر، عاجزتر. ما از شناخت خود نیز عاجزیم چه رسد به شناخت خدای خود.
اگر کسی او را شناخته است، جز به واسطه بزرگواری و بنده نوازی او نیست که از روی فضل و کرم، برخی بندگان خود را صدا می زند و آن ها را به شناخت خود می خواند؛ وگرنه ادراک حسی ما درمقابل آن ذات بی چون، به مانند گردویی است روی گنبدی: آیا می ایستد؟ یا آن که ناپایدار است؟ با حواسی که از طبیعت مادی ما برمیخیزد و هرگز به یک حال نیست، چگونه می شود ذات ازلی و ابدی را شناخت؟
حجم
۴۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۴۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه