دانلود و خرید کتاب جنون مادرانه آدرین مارتینی ترجمه مینا وحیدیونسی
تصویر جلد کتاب جنون مادرانه

کتاب جنون مادرانه

معرفی کتاب جنون مادرانه

کتاب جنون مادرانه نوشتهٔ آدرین مارتینی و ترجمهٔ مینا وحیدیونسی است. انتشارات آوند دانش این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب جنون مادرانه

کتاب جنون مادرانه حاوی تجربیات نویسنده در دوران مادر شدن و چالش‌های همراه با آن است. این کتاب نگاهی صمیمی و گاهی خنده‌دار به مسائل روانی و احساسی مادران در دوران حاملگی و پس از زایمان دارد. مارتینی با صراحت دربارهٔ افسردگی پس از زایمان و تجربیات شخصی خود صحبت می‌کند و به خوانندگان نشان می‌دهد که این احساسات چقدر می‌توانند پیچیده و چالش‌برانگیز باشند. این کتاب روایت خاطره‌نگاری است که تجربه‌های فردی تا چه حد می‌توانند با احساسات جهانی مادران همسو باشند. مارتینی با لحن صمیمی خود توانسته است مخاطبان بسیاری را جذب کند و به نوعی حمایت معنوی برای مادرانی که ممکن است با مشکلات مشابهی دست‌وپنجه نرم کنند، ارائه دهد.

خواندن کتاب جنون مادرانه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب جنون مادرانه

«فهمیدن شروع دقیق ماجرا مثل بازی دومینوست. هر چوبی به دیگری برخورد می‌کند. مجزاکردن اتفاقات از یکدیگر ممکن نیست. دست‌های من هم هیچ‌وقت بدون لرزش نبوده‌اند.

اما گمان می‌کنم شروع داستان جنون خانوادهٔ من در پس ماجرایی دیگر نهفته و مانند کلافی سردرگم است. چشم‌انداز کودکی مادرم بسیار وحشتناک‌تر از منظرهٔ کودکی پدرم بود، بااینکه مکان زندگی‌شان فاصلهٔ زیادی از هم نداشت.

پارکرزبرگ در غرب ویرجینیا منابعی غنی از نفت و گاز طبیعی و مواد شیمیایی دارد. تا اواخر دههٔ ۱۸۰۰، ما در بالای رودخانهٔ ماریتای اوهایو سکونت داشتیم که بیشتر مکانی کشاورزی بود تا صنعتی. اکنون، جادهٔ شمارهٔ ۷ که در کنارهٔ رودخانهٔ اوهایوست، از کارخانه‌های عظیمی می‌گذرد که هر تکه زمین شُبهه‌داری را به‌صورت غیرقانونی تصاحب کرده‌اند. می‌توان محصول کارخانه را از بوی آن تشخیص داد. شرکت پالایش پلیمر هم بوهای زننده‌ای دارد که حاصل اَسِتون و دیگر مواد فرّار است. ایستگاه برقی هم که با سوخت زغال‌سنگ کار می‌کند، بوی گوگرد (سولفور) می‌دهد. تنها چیزهایی که نمی‌توانستم به‌درستی درک و توصیف کنم، بوهای عجیبی بود که از کارخانه‌ای معمولی بلند می‌شد و تا پرتگاهی شیب‌دار به مشام می‌رسید. هیچ نشانه‌ای نبود که بفهمیم چه‌چیزی می‌سازند.

هروقت در این جاده رانندگی کردم، پر از کامیون‌های اَلوار بوده است و هوا هم ابری و بارانی. پدرم که هنگام کار برای دوپونت، مادرم را در پارکرزبرگ دید، به یاد می‌آورد که همیشه می‌دانسته کِی به شهر نزدیک می‌شود؛ چون مه و دود حاصل از فعالیت یکی از این کارخانه‌های دورافتاده، جاده را فرامی‌گرفته است. یکی از دایی‌های مادرم که با او رفت‌وآمدی نداریم هم به یاد می‌آورد که بوهای متعفن و غبار مه‌آلود همیشگی بودند تا اینکه آن‌ها از چارلستون رفتند و از کارخانهٔ «یونیون کارباید» که مدام هوا را آلوده می‌کرد، دور شدند. ویرجینیای غربی همیشه جایی بوده که بقیه از آن سوءاستفاده می‌کردند؛ چه با ضایع‌کردن همیشگی منابع طبیعی و حق ساکنانش و چه با تحقیر و تمسخر مداوم.

سخت و دردناک است که مردم کشورت هیچ ارزشی برایت قائل نباشند. آژانس حفاظت از محیط‌زیست آمریکا کارهایی جزئی برای پاکیزه‌کردن هوا انجام داده، اما اصلاح تصویر خدشه‌دارشدهٔ روستاییان ویرجینیای غربی (بی‌دندان، نادان، پیپ‌کش احمق) ناممکن است. درواقع، خانوادهٔ مادرم همچنان اعتراض دارند و اصرار می‌کنند که «اهل کوهستان» خوانده شوند نه «هیل‌بیلی»۲. اما چون من از نسل متفاوتی هستم، تلاش می‌کنم واژه‌هایی را که به‌غلط جا افتاده است، اصلاح کنم. «هیل‌بیلی» واژهٔ کاملاً مناسبی است و آدم‌های کاردان و باجرئتی را به تصویر می‌کشد که در آپالاشیای جنوبی زندگی می‌کنند و مشغول تأمین نیاز مابقی کشورند. هیل‌بیلی مایهٔ شرمساری نیست؛ اما تا وقتی نشود واژه‌ای را با صدای بلند و مغرورانه فریاد زد، وضعیت تغییری نخواهد کرد. از نظر من واژه‌هایی مثل «حرام‌زاده» و هر واژهٔ دیگری که توصیف‌کنندهٔ جنون باشد، مثل «دیوانه» یا «خل‌وچل» در یک دسته قرار می‌گیرد. این‌ها واژه‌های خوبی است و من به‌نوبهٔ خودم دوست دارم از آن‌ها استفاده کنم.

بااین‌حال، اصلاح یک واژه نخستین گام است و به این معنا نیست که آن کلیشه در آینده از بین خواهد رفت. گواه این مدعا روزنامهٔ مارس ۲۰۰۵ به‌نام Graffiti است که اخبار پارکرزبرگ و چارلستون و اطراف آن‌ها را پوشش می‌دهد. در صفحهٔ نخست تصویری از مورگان اسپرلاک، شهروند بومی ویرجینیای غربی چاپ شده بود و صفحات داخلی هم به گفته‌های شلی مک‌کلین اختصاص داشت؛ شهروندی که دربارهٔ لایحه‌ای که به‌تازگی به پارلمان ایالت تقدیم شده بود توضیح می‌داد که به‌موجب آن شیردهی در معرض عموم قانونی می‌شد. مک‌کلین دربارهٔ اینکه چگونه حامیان لایحه باید منتظر واکنش شدید مردم باشند، با هیجان توضیح می‌داد؛ چون آدم‌هایی مثل او برای «حق مخالفت با ضوابط اخلاقی و عزت نفس مبارزه می‌کنند تا دستاوردهایشان را به جهان نشان دهند».

اینکه سی‌ونه ایالت دیگر نیز چنین قوانینی دارند، برای مک‌کلین اهمیت چندانی ندارد؛ چراکه او فکر می‌کند بقیهٔ ایالت‌ها به‌اندازهٔ کافی این ایالت را مسخره می‌کنند.

زنی که بچه‌ای را به طبیعی‌ترین حالت ممکن شیر می‌دهد، فقط در ایالت‌های قرمز۳ و ردنِک (گردن‌سرخ‌ها) تأیید می‌شود. همچنین، مک‌کلین ادعا می‌کند گردشگرانی که این چیزها را می‌بینند، به این باور می‌رسند که ایالت هنوز درگیر فقر است. اگر والدین مجبور باشند فقط شیر مادر به فرزندانشان بدهند، یعنی تأمین هزینهٔ شیرخشک برایشان مقدور نیست.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۲۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۲۲۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۷۰%
تومان