کتاب سازگاری (با تغییرات ناخواسته)
معرفی کتاب سازگاری (با تغییرات ناخواسته)
کتاب سازگاری (با تغییرات ناخواسته) نوشتهٔ ام. جی. ریان و ترجمهٔ زهره زاهدی است. نشر رخ مهتاب (انتشارات پندار تابان) این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب سازگاری (با تغییرات ناخواسته)
کتاب سازگاری (با تغییرات ناخواسته) نشان میدهد كه چطور با رويدادی غيرمنتظره مواجه شويد و از آنچه آموختهايد، برای نشاط و شادی بيشتر در زندگی و عشق و كار استفاده كنيد. این کتاب سه فصل دارد؛ «به "آب سپید ابدی" خوش آمدید»، «هفت واقعیت دربارهٔ تغییر» و «عملکرد کسی که بر تغییر مسلط است». عنوان بخش پایانی این کتاب، «بیست توصیهٔ کوتاه برای جان سالم به در بردن از یک تغییر ناخواسته» است.
خواندن کتاب سازگاری (با تغییرات ناخواسته) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
درباره زهره زاهدی
زهره زاهدی در سال ۱۳۳۰ در تهران به دنیا آمد. او مترجم و نویسنده است. زاهدی دانشآموختهٔ رشتهٔ بانکداری از دانشگاه آمريكایی بيروت بوده است. او کتابهای مختلفی را در حوزههای روانشناسی عمومی، رمان، زندگی فلاسفه و... ترجمه و منتشر كرده؛ کتابهایی همچون «استادان بسيار زندگیهای بسيار»، «برای یک روز ديگر»، «تنها عشق حقيقت دارد»، «چگونه از فرزند خود یک نابغه بسازيم»، «چهار توافق»، «چيزی بيشتر از زندگی»، «شواهدی برای زندگی پس از مرگ»، کتاب مشهور «غرق در نور» نوشتهٔ بتی جی ایدی، «معجزه وجود دارد»، «قلب بخشنده»، «وقتی خدا وارد شود معجزه میشود»، «نفر بعدیای که در بهشت ملاقات میکنید» و ... .
بخشی از کتاب سازگاری (با تغییرات ناخواسته)
«قدم اول: تغییر را بپذیرید
ما نمیتوانیم چیزی را عوض کنیم، مگر آن که ابتدا آن را بپذیریم. اعتراض کردن کسی را خلاص نمیکند، بلکه او را تحت فشار قرار میدهد.
« کارل یونگ »
وقتی در شرایطِ در حال تغییری قرار میگیریم، هر چه که باشد، رایجترین واکنش اولیهٔ ما، درست حدس زدید، انکاری است که خشم به دنبال دارد. اغلب ما تقریباً بلافاصله نسبت به تغییرات ناخواسته واکنش نشان میدهیم. آناً از پذیرش آنچه پیش آمده است امتناع میکنیم، یا خود را ملزم به مواجهه با آن نمیدانیم و میگوییم (به زبان یا در فکر):
- من مسئول آن نیستم.
- انرژیاش را ندارم.
- نمیخواهم.
- منصفانه نیست.
- وقتش را ندارم.
- این چیزی نبود که من میخواستم.
- من مجبور نیستم. قرار نبود این طور شود.
جملات به نظرتان آشنا هستند؟ در پشت همهٔ این پیامها فریادی شکوهآمیز است: من نمیدانم چطور خودم را تطبیق بدهم و میدانم که چارهای ندارم! این افکار و احساسات پنهانی طبیعی، اما ضدبارآوری هستند. آنها برایمان پشتپا میگیرند و گیرمان میاندازند.
واقعاً بهترین کاری که میشود در ابتدا انجام داد، آن است که به جای سر در برف فرو کردن، دقیقاً بفهمیم چه اتفاقی دارد میافتد،
تا بتوانیم دستبهکار شویم. همواره مرحلهٔ پذیرش از همه سختتر است، زیرا رویداد تازه میتواند باعث سر باز کردن زخمهای قدیمی شود و یا وادارمان سازد وارد آبهایی شویم که پیشتر با خیال آسوده و با کمک هدایت خودکار در سواحلش قایقرانی کرده بودیم. اما در عین حال مهمترین مرحله است، زیرا اگر واقعیت رویداد حاضر را نپذیریم و به طور مؤثر از عهدهٔ احساساتمان برنیاییم، نخواهیم توانست به سودبخشترین شکل ممکن واکنش نشان دهیم.
به همین دلیل در این بخش فصلهایی وجود دارد که به شما کمک میکند واقعیتها را گردآوری کنید. خواهید فهمید که چرا به واسطهٔ ساختار خاص مغزمان، گردآوری اطلاعات به آن سادگیها که به نظر میرسد نیست. سپس فصولی را ارائه میکنم که کمکتان کند انرژی ارزشمندتان را صرف انکار، سرزنش، شرم و ترس تضعیفکننده نکنید و شما را تجهیز کند که با احساسات ناخوشایندتان کنار بیایید. هدفم این است که این بخش را با آگاهی آسودهتر و کمتنشتری از شرایط و توانایی بیشتری در پاسخگویی به شرایط، با تمرکز و فراغ خاطر به پایان برسانید. از آن به بعد آماده خواهید بود به مرحلهٔ بعد، یعنی یافتن راهحلهای خلاقانه بروید.»
حجم
۲۷۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۷۲ صفحه
حجم
۲۷۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۷۲ صفحه