کتاب سوگواران
معرفی کتاب سوگواران
کتاب «سوگواران» نوشتۀ فاطمه قابلی امیری است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است. کتاب سوگواران فیلمنامهای نوشته فاطمه قابلی امیری، اثری است که در بطن خود به بررسی روابط پیچیدۀ خانوادگی، دردهای ناگفته و رازهایی که میان نسلها پنهان ماندهاند، میپردازد.
درباره کتاب سوگواران
کتاب سوگواران با صحنهای آغاز میشود که پسر وارد اتاق پدر بیمار خود میشود. پدری که مشغول نقاشی است، اما در رفتار و کلامش سایهای از اقتدار و فاصله دیده میشود. پسر با دستمالی بهظاهر برای گردگیری آمده، اما مقصود دیگری دارد که بهتدریج در روند داستان روشن میشود. دیالوگ میان پدر و پسر، سرشار از تلخیهای پنهان و لایههای ناگفته است. اشارههای ظریف به مادر یا همسر پدر، و وظایف او در خانواده، فضایی پر از ابهام و پرسش خلق میکند. نگاه پسر به قاب عکسی که بر روی میز است، نشان از کنجکاوی و شاید جستجویی برای یافتن حقیقتی پنهان دارد. تصویری از ۲ مرد که با صمیمیت در کنار هم ایستادهاند، عنصر کلیدی در این بخش از داستان است که بهتدریج پرده از رازهایی برمیدارد.
کتاب سوگواران با قلمی قدرتمند و جزئینگر، مفاهیمی همچون فقدان، سوگواری و روابط انسانی را در چارچوبی داستانی جذاب روایت میکند. سوگواران فیلمنامهای نهتنها داستانی است که از رازها و گذشتهای که بر زندگی حال سایه افکنده، بلکه بازتابی از تعاملات انسانی است که در هر خانوادهای ممکن است تجربه شود. نویسنده با دیالوگهای دقیق و توصیفاتی هنرمندانه، خواننده را به دنیایی دعوت میکند که در عین آشنایی، پر از ناشناختههاست.
خواندن کتاب سوگواران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران نمایشنامه و فیلمنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سوگواران
«پسر وارد اتاقی میشود که پدر بیمارش آنجا مشغول نقاشیکردن است. دستمالی در دست دارد و وانمود میکند در حال گردگیری اتاق است. پدر با قلمویش به پنجرهٔ لک شده از قطرات باران اشاره میکند.
پدر (لحن دستوری): پنجره رو خوب تمیز کن. نمیخوام زحمتش بیفته با همسرم
(به سمت شیشه میرود) پسر: همسرتون من رو استخدام کردن تا شما راحت باشید. اما مثلاینکه شما از من برای راحتی ایشون استفاده میکنید.
پدر نگاهش را از نقاشیاش برنمیدارد و ارتباط چشمی برقرار نمیکند.
پدر: چهل روز مراقبت از خواهرزادۀ تازه به دنیا اومدش به اندازه کافی سخت هست
با شنیدن این حرف ناگهان توجه پسر به روی قاب عکس روی میز معطوف میشود. از حواس پدرش که پرت بوم نقاشی است، استفاده میکند. پاورچین بدون جلبتوجه به سمت قاب عکس میرود. تصویر دو مرد که با صمیمیت دست دور شانۀ هم انداختهاند در قاب نشان داده میشود.»
حجم
۱۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه
حجم
۱۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه