کتاب راز پیرزن ژاکت باف
معرفی کتاب راز پیرزن ژاکت باف
کتاب «راز پیرزن ژاکت باف» نوشتۀ شادی شرفی فر است و انتشارات اهورا قلم آن را منتشر کرده است. راز پیرزن ژاکت باف داستانی آموزندۀ برای گروه سنی کودک و نوجوان است.
درباره کتاب راز پیرزن ژاکت باف
قصهها مزایای بیشماری دارند و کودکان از طریق داستانها موارد زیادی را یاد میگیرند و نسبت به مسائل آموزشی واکنش بهتری نشان میدهند. آموزش در حین خواندن آموزش غیرمستقیم نام دارد و کودکان بدون اینکه بدانند نکات زیاد را میآموزند. آموزشها میتواند مهارتهای زندگی، هنجارها و رفتارهای درست باشد یا مطالب و حقایق علمی دنیای اطراف. این آموزشها چون بهصورت داستان برای کودکان خوانده میشود، از شنیدن آن لذت میبرند و در ذهنشان باقی میماند. مطالعۀ داستان همچنین تأثیرات فراوانی بر کودکان و نوجوانان میگذارد؛ قدرت درک و خیالپردازیشان تقویت میشود، خلاقیت در آنها پرورش پیدا کرده و دایرۀ واژگانشان گسترش پیدا مییابد. قصهها همچنین با ایجاد سؤال در ذهن کودکان و نوجوانان، به آنها آموزش میدهند.
راز پیرزن ژاکتباف داستانی شیرین و آموزنده برای نوجوانان است که ارزش سخاوت و مهربانی را به زیبایی به تصویر میکشد. این داستان با ماجراهایی ساده اما تأثیرگذار، خواننده را به قلب یک روستای آرام میبرد، جایی که پیرزنی مهربان و تنها زندگی میکند. پیرزن در داستان راز پیرزن ژاکتباف، نه خانوادهای دارد و نه فرزندی، اما هرگز احساس تنهایی نمیکند. او با شوق و علاقه کامواهایش را به دست میگیرد و برای بچههای مدرسهرو، دستکش و ژاکت میبافد. همسایهها که گاهی به او سر میزنند و کمک کوچکی به او میکنند، از خود میپرسند: چرا او که کسی را ندارد، اینهمه بافتنی درست میکند؟ آیا آنها را میفروشد؟ یا برای کسی هدیه میدهد؟ راز زندگی این پیرزن و دلیل بافتنهایش در طول داستان آشکار میشود.شادی شرفی فر با مهارتی ظریف، زبان روان و روایتی جذاب، مخاطب را درگیر این سؤال میکند و در نهایت، پاسخی الهامبخش و تأثیرگذار ارائه میدهد که اهمیت سخاوت، عشق بیچشمداشت و خوشحالی دیگران را برجسته میکند. راز پیرزن ژاکتباف نهتنها نوجوانان را سرگرم میکند، بلکه به آنها میآموزد که در سادهترین کارها، میتوان معنای بزرگی یافت و با مهربانی، دنیا را به جایی بهتر تبدیل کرد.
خواندن کتاب راز پیرزن ژاکت باف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان و نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب راز پیرزن ژاکت باف
«در یک روستاي آرام، پیرزنِ مهربانی زندگی میکرد که هیچکس را نداشت. نه شوهر و بچهای و نه خانوادهای... او تنها بود. گاهی همسایهها به او سر میزدند و برایش غذا یا میوهای میبردند و احوالش را میپرسیدند. او همیشه مقداری کاموا کنارش بود که بافتنی میبافت. دستـکـش، ژاکت که همـه مناسب بچـههاي مدرسهرو بود. همسایهها تعجب میکردند که او کسی را ندارد، پس برای چه کسی بافتنی میکند؟ بافتنیها را به چه کسی میدهد؟ میفروشد؟ اما چون دلشان نمیخواست با سؤالات خود او را ناراحت کنند چیزي نمیپرسیدند.»
حجم
۱۰٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵ صفحه
حجم
۱۰٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۵ صفحه