کتاب نجات سرنگتی
معرفی کتاب نجات سرنگتی
کتاب نجات سرنگتی نوشتهٔ استفان سوان پل و ترجمهٔ مهسار مشتاق است. انتشارات ابوعطا این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب حاوی هفت مهارت برای موفقیت در شغل و زندگی است.
درباره کتاب نجات سرنگتی
کتاب نجات سرنگتی؛ هفت مهارت برای موفقیت در شغل و زندگی به بررسی مهارتهای کلیدی میپردازد که میتوانند به افراد کمک کنند تا در حوزههای گوناگون زندگی شخصی و حرفهای خود موفقتر عمل کنند. این کتاب به نوعی ترکیبی از تجربیات شخصی نویسنده و درسهایی است که از طبیعت و سفرهایش به سرنگتی و دیگر نواحی آفریقا آموخته است. این کتاب به طور خاص به هفت مهارت اصلی اشاره دارد که از نظر نویسنده برای رسیدن به موفقیت در زندگی و کار ضروری هستند. تلاش نویسنده بر این است که این مهارتها را هم از منظر کار حرفهای و هم در زندگی روزمره پیادهسازی کند. از جمله این مهارتها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- زیرکی در شغف: شناسایی و پرورش علاقهها و شغفهای فردی و استفاده از آنها برای پیشبرد اهداف.
- خودآگاهی: درک نقاط قوت و ضعف خود و یادگیری از تجربیات.
- ارتباط مؤثر: توانایی برقراری ارتباط با دیگران بهطور مؤثر، چه در محیط کار و چه در زندگی شخصی.
- تحمل فشار و چالشها: یادگیری نحوه مدیریت استرس و فشار در موقعیتهای دشوار.
- تفکر خلاق: تشویق به نوآوری و ایدهپردازی در حل مسائل.
- تیمسازی و همکاری: درک اهمیت کار گروهی و مهارت در ایجاد روابط مثبت با دیگران.
- مسئولیتپذیری: قبول مسئولیت در تصمیمات و اقدامات شخصی برای دستیابی به موفقیت.
هدف اصلی نویسنده از نگارش این کتاب، ارائه ابزارها و راهکارهایی است که افراد بتوانند با استفاده از آنها در زندگی خود تغییرات مثبتی خلق کنند. این کتاب به خوانندگان انگیزه میدهد تا با بهرهمندی از تجربیات زندگی حرفهای و شخصی نویسنده، مهارتهای ضروری را فرا بگیرند و در مسیر موفقیت گام بردارند. کتاب نجات سرنگتی؛ هفت مهارت برای موفقیت در شغل و زندگی میتواند منبع ارزشمندی برای افرادی باشد که به دنبال بهبود کیفیت زندگی و موفقیت در حرفه خود هستند. با ارائه درسهایی از طبیعت و زندگی واقعی، استفان سوان پل تلاش میکند تا خوانندگان را به تفکر و اقدام در راستای توسعهٔ شخصی و حرفهای ترغیب کند.
خواندن کتاب نجات سرنگتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مدیریت کسب و کار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نجات سرنگتی
«اشلي نميتوانست از طبيعت زيباي را اِفريقا چشم بردارد. او در حاليكه مناظر شگفتانگيز بيرون را تماشا ميكرد، گفت: «حيرتانگيز است! تا به حال چنين جايي را نديده بودم.»
ريموند لبخندي زد و ادامه داد: «در قسمت غرب، چندين درياچه وجود دارد كه معروفترين آنها درياچهي ويكتورياست؛ بزرگترين درياچهي گرمسيري جهان است كه طويلترين انشعاب رودخانهي نيل از آن سرچشمه ميگيرد.»
ريموند از آيينه عقب، طوري به سين نگاه ميكرد كه گويي دربارهي باارزشترين دارايياش صحبت ميكند: «اين منطقه از نعمت تنوع زيستي برخوردار است به طوري كه مشابه آن در هيچ جاي ديگر ديده نميشود. به همين خاطر، نشان ميراث جهان را از آنِ خود كرده است.»
هرچه جلوتر ميرفتند، سين و اشلي بيشتر باورشان ميشد كه در اِفريقا هستند. آنها هر لحظه، بيشتر احساس آزادي و نشاط ميكردند.
سين پس از سر كشيدن يك بطري آب پرسيد: «انتظار نداشتم تا اين وقت روز هوا گرم باشد. اصلاً اين جا دماي هوا پايين هم ميآيد؟»
ريموند پاسخ داد: «بله. به محض اينكه خورشيد غروب كند. امشب، تفاوت را به خوبي احساس ميكنيد.»
سين در حاليكه عرق پيشانياش را براي چندمين بار پاك ميكرد، پرسيد: «آيا در بيشتر روزهاي سال، آب و هوا اين قدر گرم است؟»
ريموند در حاليكه سعي ميكرد اطلاعات بيشتري را دربارهي اين منطقه در اختيار آنها قرار دهد، گفت: «نه.» خاكي كه بر اثر حركت اتومبيل به آسمان بلند شده بود، همه جا را در گرد و غبار فرو برده بود. كمي بعد خورشيد در افق نمايان شد. گويي با رنگهاي قرمز، نارنجي و زرد، افق را نقاشي كرده بود. ريموند لندرور را زير درخت اقاقياي بزرگي متوقف و با انگشت خود، به مغرب و خورشيد در حال غروب اشاره كرد. كمي آن طرفتر، گلهي عظيمي از حيوانات چرا ميكردند و از آن فاصله، صدايشان شنيده ميشد. آنها به هر طرف نگاه ميكردند، دشتهايي را ميديدند كه پر از حيوان بود.
سين منظرهي پيش رويش را باور نميكرد: «من دشتهاي سرنگتي را در فيلمهاي مستند تلويزيون ديده بودم اما اين خيلي متفاوت است. اين جا خيلي بزرگتر از جايي است كه تصور ميكردم.»
آنها از اتومبيل پياده شدند تا كمي استراحت كنند. ريموند به آنها دوربين دوچشمي داد و گفت: «آنها گوزنهاي يالدار ريش سفيد هستند. ميتوانيد غزالها و گورخرها را هم آن اطراف ببينيد.» پس از آن تا ده دقيقه، هيچكس حتي يك كلمه هم حرف نزد. آنها درست در محدودهي قلمروي حيوانات ايستاده بودند.»
n>»حجم
۶٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۶٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه