کتاب شیطونک
معرفی کتاب شیطونک
کتاب شیطونک نوشتهٔ فرشته شریفیان است. انتشارات کیمیای اندیشه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب شیطونک
کتاب شیطونک با تصویرسازیهای «بهنوش شمسینژاد» منتشر شده است. این کتاب به بررسی موضوعاتی میپردازد که مرتبط با بچهها و دنیای آنهاست و به منظور ایجاد سرگرمی و آموزش به آنها نوشته شده است. کتاب شیطونک معمولاً حول محور ماجراهای یک شخصیت یا حیوان دوستداشتنی میچرخد که تجربیات و درسهای بسیاری برای خوانندگان جوان دارد. این نوع آثار معمولاً به دنبال تشویق کودکان به خلاقیت، قوه تخیل و همچنین آموزش ارزشهای انسانی هستند.
یافتن بهترین کتاب کودک یکی از مشغلههای ذهنی والدین محسوب میشود؛ چرا که کودکان با کمک کتابهای کودکانه میتوانند به درک و رشد بهتری برسند. زمانی که صبحت از خرید کتاب کودک میشود منظور فقط کتاب داستان کودک یا کتاب قصههای کودکانه نیست، بلکه این مجموعه کتاب شعر کودک، کتاب علمی کودک و... را هم در برمیگیرد که بسیار مهم هستند.
قبل از هر اقدامی باید بدانید برای چه کسانی میخواهید کتاب بخرید و بر اساس گروه سنی او اقدام کنید. بهعنوانمثال اگر برای کودکی ۱۰ ساله دنبال کتاب هستید، با جستوجوی بهترین کتاب برای کودکانه ۱۰ساله میتوانید مشکل خود را حل کنید؛ اما فراموش نکنید گروه سنی کتابهای کودک بسیار مهم است. در مجموع، کتاب کودک با تصویر بسیار مورد استقبال قرار میگیرد؛ چرا که رنگها کودکان را به خود جذب میکنند. در ادامه با این تقسیمبندی گروه سنی کودکان آشنا میشوید:
گروه الف: سالهای قبل از دبستان
گروه ب: کلاسهای اول، دوم و سوم دبستان
گروه ج: کلاسهای چهارم، پنجم و ششم دبستان
خواندن کتاب شیطونک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ کودکان و نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شیطونک
«شادی بایک ماژیک آبی در حال کشیدن یک دخترک زیبا بود، بعد از کشیدن سر و صورت و بدن آن دختر، خانهای کوچک و نقلی و باغچه زیبا و قشنگی را هم برای او رسم کرد. و اسم آن دختر کوچک را دختر آبی گذاشت. او وقتی (لباس) او را رنگ آمیزی میکرد، احساس کرد دختر آبی زیر قلم او وول میخورد. (انگار) قلقلکش میگرفت. شادی با خود گفت: به بە، از چە رنگهای زیبایی استفادە کردم. در آن موقع مادرش به اتاق آمد و با دیدن اتاق نامرتب شادی گفت:
– ای بابا... چرا اتاقت نامرتبه؟ چرا لباسهات رو انداختی روی زمین؟!
شادی خیلی ناراحت شد و با صدای بلند گفت:
– حوصله ندارم نمی خوام اتاقم رو مرتب کنم.
و بعد با ناراحتی نقاشی را هم پاره کرد. مادر از این رفتار شادی، غمگین و ناراحت شد. بە همین دلیل دیگر حرفی نزد و از اتاق او بیرون رفت. شادی با اخم کنار تختش نشست و شروع به گریه کرد. در آن میان زیر برگههای پاره نقاشی چیزی تکان خورد. شادی از ترس خودش را مچاله کرد.»
حجم
۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه
حجم
۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه