کتاب پرواز با بال عشق
معرفی کتاب پرواز با بال عشق
کتاب «پرواز با بال عشق» نوشتۀ داینا لورنتز و ترجمۀ سمانه سعید است و انتشارات ابوعطا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب پرواز با بال عشق
پرواز با بال عشق داستانی دلانگیز و لطیف با ۲ شخصیت اصلی است که هر کدام بهنوعی در تلاش برای یافتن استقلال و رشد هستند: روفوس، جغد شاخدار جوان، و رینی، دختری که به دنبال هویت و راهی برای مستقل شدن است. داستان در قالب ۲ روایت از نگاه روفوس و رینی شکل میگیرد و مخاطب را به دنیای متفاوتی از طبیعت وحش و ارتباط انسان با حیوانات میبرد. روفوس تنها ۸ ماه دارد و هنوز برای بهدستآوردن غذا به مادرش وابسته است، اما پس از تصادف مادرش با یک ماشین، ناگهان در دنیای وحشی و پرخطر جنگل تنها میماند. این وضعیت، جنگل را به مکانی هولناک برای روفوس تبدیل میکند؛ جایی که او باید برای بقای خود تلاش کند.
از سوی دیگر، رینی، دختری است که از زندگی خانوادگیاش ناراضی است و به دنبال تجربهای تازه و مستقل میگردد. خوشبختانه او برای مدتی با عمۀ پدرش، زنی مسن و شگفتانگیز که قوشباز است، زندگی میکند. این عمه برای رینی فرصتی فراهم میکند تا با دنیای وحش آشنا شود و تجربهای منحصربهفرد در بزرگ کردن یک قوش قزل وحشی کسب کند. در این ماجراجویی، رینی با روفوس، جغد جوانی که هنوز به شکار مستقل مسلط نشده است، روبهرو میشود. نگاه عمیق و متفکرانهٔ روفوس قلب رینی را تسخیر میکند و پیوندی عاطفی میان آنها شکل میگیرد. این رابطه چالشهای زیادی را در بر دارد؛ آیا روفوس خواهد توانست به دنیای وحش اعتماد کرده و برای شکار و پرواز مستقل شود؟ و آیا رینی میتواند از روفوس جدا شده و او را به جهان آزاد بسپارد؟
پرواز با بال عشق داستانی از امید، دوستی و یادگیری رهایی است که به زیبایی پیوند میان انسان و طبیعت و قدرت عشق و اعتماد را به تصویر میکشد. داستان پرواز با بال عشق به روابط انسان و حیوانات و موضوعاتی چون یادگیری مسئولیتپذیری، حفاظت از حیاتوحش و اهمیت دوستی میپردازد. با پیشرفت داستان، شخصیتها رشد میکنند و بینش جدیدی نسبت به دنیای اطراف خود پیدا میکنند.
خواندن کتاب پرواز با بال عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به نوجوانان و علاقهمندان به حیوانات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پرواز با بال عشق
«من همیشه میتوانم لبخند مصنوعی بزنم، همیشه. اما امشب نه. امشب چهرهام یاری نمیکند. امشب شب خوبی نبود. فیل، شوهر جدید عوضی مادربزرگ ، باز هم دیگ خشمش به جوش آمد و سرریز کرد. دادوبیدادهای او و مادربزرگ آنقدر بلند بود که نتوانستم بخوابم. آنقدر بلند بود که همسایهها هم بیدار شدند. چون یکی از آنها که همیشه همه چیز را زیادی بزرگ میکرد، بهمحض آنکه فیل شروع کرد به پرتاب کاسه و بشقابها با پلیس تماس گرفت.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه