کتاب مقدمه ای بر زمان و روایت ریکور
معرفی کتاب مقدمه ای بر زمان و روایت ریکور
کتاب مقدمه ای بر زمان و روایت ریکور نوشتهٔ ویلیام داولینگ و ترجمهٔ فرخ قدسی است. انتشارات لوگوس این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب مقدمه ای بر زمان و روایت ریکور
کتاب مقدمه ای بر زمان و روایت ریکور به ارائۀ مفاهیم کلیدی کتاب زمان و روایت میپردازد. این کتاب اثری ظریف و ارجمند است و مقدمهای مفصل بر یکی از آثار اصلی فلسفه و نظریۀ روایت ارائه میدهد که با توجه بهدشواری متن ریکور دستاوردی قابلتوجه است. داولینگ روشن و ساده با طرز استدلال خود به ما نشان میدهد چرا باید به ریکور توجه کنیم و اینکه با شناخت بهتر او چه چیزی عایدمان میشود.
خواندن کتاب مقدمه ای بر زمان و روایت ریکور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران پژوهش ادبی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مقدمه ای بر زمان و روایت ریکور
«مفهوم یک زندگی نشان داده است که سبک ریکور در تقابل با سبک فلسفی رایج آن زمان پاریس شکل گرفته است. در فرانسه، اغلب به این سبک لقب پاریسیانیسم میدهند که به معنای شیوهٔ بررسی یک برهان است؛ برهان بهمثابۀ حُکمی یا نقض حکمی و در این بررسی تا سرحد وهم و خیال به ادعاهای پرآبوتاب شاخ و برگ دادن. برای نمونه، دس در کتابش شدت تلخی ماجرای اتهام ریکور را نشان میدهد. پس از اینکه ریکور کتاب فروید را منتشر کرد شاگردانِ لاکان او را متهم به سرقت نظریات استادشان کردند. این ماجرای تلخ، برای آنی پرده از نزاع انتزاعی سبکهای فکری برمیدارد. یکی از این سبکها را خود لاکان نمایندگی میکرد، شخصیتی پرطرفدار در بین عموم که در سمینارهای پرمخاطب، اظهارنظرهای قصار خود را نظریۀ جدید ناخودآگاه فروید قلمداد میکرد. ریکور نمایندۀ سبک دیگری بود که یکه و تنها در دفتر کار خود تلاش میکرد از طریق تجزیهوتحلیلهای بیانتها و صبورانه، پیامدهایی را استخراج کند که نظریۀ ناخودآگاه فروید برای فلسفۀ اختیار و اراده در برداشت.
از سوی دیگر، دلیل واضحی وجود ندارد تا تجزیهوتحلیل را، سوای میزان پیچیدگی آن، برهان محسوب کنیم. در سال ۱۹۷۰، ریکور نقش مؤثری در معرفی اثر جان آستین با عنوان چگونه کلمات کار انجام میدهند؟ به خوانندگان فرانسوی داشت. عنوان ترجمۀ فرانسوی این کتاب گفتن یعنی انجام دادن اشارهای تلویحی است به توانایی کنشی ، اجرایی و غیربیانی که امروزه در زبانشناسی مفاهیمی شناختهشده به حساب میآیند. شرکتکنندگان سخنرانیهای آستین (همین سخنرانیها مصالح اولیهای بودند برای کتاب چگونه کلمات کار انجام میدهند؟) چنین کتاب راهنمایی نداشتند. بعضی اوقات خواندن نوشتههای ریکور مانند تجربهای است که شرکتکنندگان سخنرانیهای آستین گزارش کردهاند؛ حس سرگردانی در دریایی از تحلیلهای بیپایان که هیچ هدفی ندارند و تنها به تجزیهوتحلیلهای بیشتری منتهی میشوند. با وجود این، به نظر آستین در حین تجزیهوتحلیل، اگر بهاندازۀ کافی دقیق و هدفمند باشیم، به نقطهای میرسیم که ناگزیر در آنْ موضوع اصلی هویدا میشود. این مسئله با یک تفاوت مهم در مورد ریکور نیز صدق میکند.
تفاوت این است: در نظر آستین، هدف از تجزیهوتحلیلِ دقیق این بود که حقایقی را روشن کند که مستقیماً در عبارات گزارهای قابلبیان نیستند؛ ولی در نظر ریکور، هدف از تجزیهوتحلیلها این است که آنها را به نقطهای فراتر از محدودۀ استدلال صرفاً منطقی یا عقلی ببرد؛ بهسوی بنبستی یا تضادی حلنشدنی. اجتنابناپذیری چنین تضادهایی بهمثابۀ اصلی هادی در فلسفۀ ریکور عمل میکنند. در نظر ریکور، تاریخ طولانی تحقیقات فلسفی نشان میدهد که عمیقترین تناقضات تجربۀ انسانی را نمیتوان با استدلال فلسفی حل کرد؛ برای مثال، این تناقض که ضمیر متعقل میتواند در مورد هستی خود تأمل کند، اما قادر نیست بیان کند چگونه کنشِ تأمل را انجام میدهد. بااینحال، از این تناقضها گریزی نیست، حداقل تا زمانی که هستی به اشکال مختلف این تناقضها را مصرانه در معرض توجه ما مینشاند. از دیدگاه ریکور، ارزش فلسفه در جد و جهدی دائمی در راه رسیدن به غایتی بامعنا یا بامفهوم نهفته است و خطر آن در وسوسۀ رسیدن به این باور است که هر حقیقت مکشوف تا ابد بیتغییر خواهد ماند.
روش معمول ریکور این است که نظریههای ثابتشده و استدلالهای فلسفی را آنقدر تجزیه کند تا نشان بدهد این نظریهها مسائل مهمی را حلنشده باقی گذاشتهاند، صرفنظر از اهمیت آن نظریهها در درک هر مسئلۀ مهم، خواه ماهیت بازنمود محاکاتی باشد خواه فرق مفهوم علیت در توضیح روانشناختی یک مسئله در تقابل با توضیح جسمانی آن. حتی برای افرادی که علاقۀ زیادی به رویکرد ریکور دارند، خودِ این روند تحلیل گاهی اوقات فینفسه مقصودی به نظر میرسد. ازاینرو، برای مثال، ویراستار دیرینۀ ریکور، فرانسوا وال ، که یکی از آگاهترین و نکتهسنجترین خوانندگانش نیز بوده است در سال ۱۹۸۴ مدت کوتاهی بعد از خواندن متن دستنوشت جلد دوم کتاب زمان و روایت محترمانه تلاش میکند ریکور را متوجه کند که با پرداختن زیاد به موارد تصادفی، بارها از هدف اصلی خود دور میشود («اطلاعات، یادآوریها و تشریحات متفرقه» ). این دست یادآوریهای ناامیدانه در نامهنگاریهای ویراستارانۀ وال و ریکور مکرراً به چشم میخورند.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۶۵ صفحه