دانلود و خرید کتاب زوال موج ها پروانه قدیمی
تصویر جلد کتاب زوال موج ها

کتاب زوال موج ها

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب زوال موج ها

کتاب زوال موج ها نوشتهٔ پروانه قدیمی است. انتشارات آراسبان این رمان ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب زوال موج ها

کتاب زوال موج ها رمانی ایرانی نوشتهٔ پروانه قدیمی است. نویسنده در این رمان زندگی دختری جوان به نام «آتوسا» را روایت کرده است.او در زندگی خود فرازونشیب‌های بسیاری تجربه کرده است. پدر و مادر آتوسا از یکدیگر جدا شده‌اند و او هیچگاه نتوانسته آن‌طور که باید، طعم محبت را بچشد. پس‌از جدایی پدر و مادرش آتوسا با مادربزرگش که زنی ۷۰ساله است زندگی می‌کند. آتوسا از طریق یکی از دوستانش در شرکتی مشغول به کار شده که «برسام» یکی از مدیران آن است؛ پسری با ظاهری جذاب که در تلاش است توجه آتوسا را به خود جلب کند. با آمدن دوبارهٔ «شهرام» به زندگی آتوسا همه چیز تغییر می‌کند، اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. جه ماجراهایی پیش روی آتوسا است؟ این رمان ایرانی را بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب زوال موج ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زوال موج ها

«- همین؟ اونور دنیا با شوهرت خوشگذرونی‌هات رو کردی حالا می‌گی؛ تقاص پس دادم؟ فکر کردی با آدمای نفهم و کروکور طرفی؟

به گریه افتاد و با صدایی که به سختی تشخیص می‌دادم چه می‌گوید، زمزمه‌وار گفت:

- هیچه‌کس از دردم چیزی نمی‌دونه.. از اون زندگی رویایی که با پدرت داشتم پا درون یه زندان سیاه گذاشتم... قفسی که تا همین یک سال پیش هیچ راهی برای فرار نداشتم. فرید یه دیوونهٔ به تموم معنا بود. عاشقم بود اما سادیسم داشت. تنها دوسال در کنارش خوش بودم... کم‌کم شکاک شد و نمی‌ذاشت با هیچ مردی روبرو بشم. اون نامرد از همون اول، راه برگشتن رو به روم بست. اول کاری کرد که با پخش شدن عکسام توی محل و ریختن آبروی خانواده م از طرف پدرو مادرم طرد بشم.... بعد به من گفت اون کارِ اردشیره و به من گفت برای اینکه تلافی کنم بهتره یه جوری بسوزنمش که نتونه کمر راست کنه... منم تحت تأثیر حرف‌های فرید به اردشیر زنگ زد و چرت و پرتایی گفتم و به خیال خودم تلافی کار بدش رو کردم... فرید هم زنش رو طلاق داد. وقتی که دید جایگاهی در نزد خانواده‌م ندارم، من و دخترش رو برد دبی. می‌گفت عاشقمه اما تا حد مرگ آزارم می‌داد و شخصیتم رو خرد می‌کرد. هر بار که شکنجهٔ روحیم می‌کرد؛ یاد تو و پدرت می‌افتادم و می‌دونستم؛ دارم تقاص خیانتم به اون مرد وفادار رو پس می‌دم... فرید حتی به زن اولش هم رحم نکرد و بعد از طلاق بچه‌ش رو ازش گرفت و نذاشت بچه‌ش رو ببینه... منو مجبور می‌کرد برای بچه-ش مادری کنم و اگه کوچکترین اشتباهی می‌کردم به بدترین شکل تنبیه می‌شدم.

اشکم سرازیر شد. نمی‌دانم فرید چرا آن کارها را کرده بود؛ اما ایمان داشتم نباید از عدالت خدا غافل بود... با ناراحتی گفتم:

- به خاطر چنین مردی موندی و ذلت اون زندگی رو تحمل کردی و برنگشتی؟

به گریه افتاد و به آرامی گفت:

- بعد از رفتن به دبی منو شدیداً تحت نظر داشت. نه تلفنی در دسترسم بود نه اجازه می‌داد بدون حضور خودش از خونه بیرون برم. یه روانی به تمام معنی بود و می‌دونم خدا اونو واسطه قرار داده بود تا عذابم بده... برای همین هیچ وقت نتونستم با خانواده م و تو ارتباط برقرار کنم. هرچند که اگه می‌تونستم هم تماس نمی‌گرفتم چون یه روسیاه بودم و حرفی برای گفتن نداشتم. برای همین عذابایی که فرید بهم می‌داد رو به جون می‌خریدم... یه جور سادیسم گرفته بودم، خودم رو محق اون همه عذاب می‌دونستم...

- اما اون مرد می‌گفت عاشقته و برای درمانت اومد سراغ من...»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۰۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۹۲ صفحه

حجم

۶۰۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۵۹۲ صفحه

قیمت:
۱۴۲,۰۰۰
تومان