کتاب جورچین و پرده برداری از قتل
معرفی کتاب جورچین و پرده برداری از قتل
کتاب «جورچین و پرده برداری از قتل» نوشتۀ سیروس الهی بروجنی است و انتشارات کنکاش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب جورچین و پرده برداری از قتل
رمان یکی از راههای انتقال احساسات است. نویسنده برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و داستان و رمان همین زبان است. مخاطبان با مطالعۀ داستان از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله میگیرند و گمشدۀ وجودشان را پیدا میکنند. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که سالها نویسندگان در داستانشان بازگو کردهاند.
داستان معاصر در بند چیزی نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. سیروس الهی بروجنی در کتاب جورچین و پردهبرداری از یک قتل با احساسات خالصش خواننده را از زندگی روزمره دور کرده و کمک میکند خودش را بهتر بشناسد. کتاب جورچین و پردهبرداری از یک قتل زبانی روان و ساده دارد و آیینهای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند.
جورچین و پردهبرداری از یک قتل از زبان پسری روستایی روایت میشود که بعد از فوت پدرش تصمیم میگیرد به شهر نقلمکان کند چرا که از شغل آباواجدادی و کاشت گندم اطلاعات چندانی نداشته و نمیتواند محصول خوب و قابلتوجهی تولید کند. این در حالی است که با رفتن پدر او مسئولیت خانواده؛ مادر و ۲ خواهرش را بر عهده دارد به همین دلیل در تلاش است تا بتواند هرطور شده موفق شود. اوبرخلاف اقوامش عاشق تحصیل، خواندن کتابها و زندگی در شهر است و حالا بالاخره توانسته است خانواده را راضی کند تا به شهر بیایند اما خبر ندارد که چه اتفاقاتی قرار است در شهر برایش رقم بخورد.
خواندن کتاب جورچین و پرده برداری از قتل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جورچین و پرده برداری از قتل
«موافقت مادر و این که چطور پابهرکاب رفتن شد، برمیگردد به صبح یک روز جمعه که من، بعد از هفت روزکار خستهکننده، قصد داشتم تا دیروقت بخوابم. سه - چهار هفته به موعد برداشت محصول باقی بود و من از مدتی قبل صبحهای جمعه را خوابیده و بعد از ناهار بهقصد محافظت از گندمهای تازهرسیده در مقابل هجوم پرندگان، بر سرِ مزرعه حاضر میشدم. مادر نیز آشنا به این رویه، صبحهای جمعه را بهمانند سایر ایام هفته زودتر از بقیه از خواب بیدار میشد؛ ابتدا بیسروصدا سماور را روشن نموده و در ادامه با دادن دانه به مرغ و خروسهای درون قفس و ریختن کاه در مقابل دو مادهگاو بسته در آغل، و توصیه به خواهرانم سمیه و سارا که در سکوت به امور روزمره خود بپردازند، میکوشید تا عوامل برهمزننده آرامش را تا هنگامی که من با انجام خواب کافی از خواب برمیخیزم، در کنترل خودش نگه دارد. هر چند گاهی زحمات وی در اندرون، به نحوی از وقایع بیرون برهم میخورد.»
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۶ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۶ صفحه