کتاب مقدمه ای بر موسیقی شناسی قومی
معرفی کتاب مقدمه ای بر موسیقی شناسی قومی
کتاب «مقدمهای بر موسیقیشناسی قومی» نوشتهٔ محسن حجاریان در انتشارات کتابسرای نیک چاپ شده است. این کتاب به بررسی علمی و آکادمیک موسیقیشناسی قومی (اتنوموزیکولوژی) میپردازد. این حوزه از موسیقیشناسی به مطالعه موسیقیهای مختلف جهان در بافتهای فرهنگی و اجتماعیشان اختصاص دارد. هدف کتاب، معرفی اصول و مبانی موسیقیشناسی قومی به خوانندگان و پژوهشگران علاقهمند به این زمینه است.
درباره کتاب مقدمهای بر موسیقیشناسی قومی
موضوعات اصلی که در کتاب «مقدمهای بر موسیقیشناسی قومی» بررسی میشوند به شرح زیر است:
موسیقی و فرهنگ: چگونه موسیقی بخش مهمی از هویت فرهنگی جوامع است و به چه شکل در زندگی روزمره مردم جا دارد.
روششناسی پژوهش: کتاب به معرفی روشهای مختلف تحقیق در موسیقیهای قومی میپردازد، از جمله روشهای کیفی و کمّی که در مطالعات موسیقی سنتی و بومی استفاده میشوند.
بررسی نمونههای موردی: موسیقیهای بومی ایران و دیگر نقاط جهان در کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاند، و بر اهمیت موسیقیهای سنتی و محلی در بازنمایی هویتهای فرهنگی تاکید میشود.
نگرش میانرشتهای: کتاب موسیقیشناسی قومی را بهعنوان یک رشته میانرشتهای بررسی میکند که پیوندهایی با انسانشناسی، جامعهشناسی، و تاریخ دارد.
این کتاب برای دانشجویان، پژوهشگران، و علاقهمندان به موسیقیهای سنتی و بومی اهمیت دارد، زیرا بهعنوان یک منبع علمی کتاب به خواننده دیدگاه علمی و آکادمیکی درباره موسیقیشناسی قومی ارائه میدهد. محتوای کتاب به بررسی عمیقتر از موسیقی فراتر از نوا و آهنگ میپردازد و تاثیرات فرهنگی و اجتماعی آن را مورد بحث قرار میدهد. همچنین این کتاب یک راهنمای مهم برای انجام پژوهشهای میدانی در زمینه موسیقیهای قومی و بومی است.
کتاب مقدمهای بر موسیقیشناسی قومی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران رشتههای موسیقیشناسی، انسانشناسی، و جامعهشناسی مفید است، و همچنین برای هر کسی که به مطالعات عمیق و علمی در زمینه موسیقیهای قومی و فرهنگهای مختلف علاقه دارد، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب مقدمهای بر موسیقیشناسی قومی
«مطالعات موسيقیشناسی در دهههای دوم و سوم قرن نوزدهم دامنه گستردهتری يافت. در سال ۱۸۲۸ رافايل كس وتر و فرانسوا جوزف فتيس (۱۷۸۴ تا ۱۸۷۱) مطالبی دربارهی اين موضوع كه «كمپوزرها در قرن چهاردهم تا شانزدهم در گسترش موسيقی نقش ايفا كردهاند»، نوشتند. كس وتر در مطالعات خود نشان داد كه ايتاليايیها در تاريخ موسيقی مقام اول را ندارند زيرا ونيزیها و رومیهای قرن شانزدهم آثاری از موسيقی «ندرلند» (هلند و بلژيك) را به عاريت گرفته و كارهای پالسترينا را سرمشق خود قرار دادهاند. وی كتاب موسيقی مدرن غرب اروپا را در سال ۱۸۳۴ نوشت. كس وتر يكی از برجستهترين موسيقیشناسان بود كه از هلند به وين رفت و در سال ۱۸۴۲ تحقيقات جامعی بر موسيقی عرب انجام داد. فرانسوا جوزف فتيس كه بر دانشنامه موسيقی كار میكرد، هم مورخ و هم كمپوزر و هم فرضيهپرداز موسيقیشناس بود. او كتاب تاريخ عمومی موسيقی را در سالهای ۱۸۶۹ تا ۱۸۷۶ نوشت. اين اولين كتاب تاريخ موسيقی بود كه موسيقی چند فرهنگ متفاوت را در زمينههای گوناگون از جمله مسايل زبانشناسی و قومشناسی موسيقی بررسی میكرد و از همين زاويه است كه بعدها او را به عنوان يكی از پايه گذاران موسيقیشناسی قومی تلقی كردند. وی در يكی از نوشتههايش به نام يادداشتهای فلسفی بر تاريخ موسيقی ضرورت بررسی رابطه زبان و موسيقی و همچنين نظريهی موسيقی را يادآور شد.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه