کتاب روباه
معرفی کتاب روباه
کتاب «روباه» نوشتۀ مارگارت وایلد و ترجمۀ رضی هیرمندی است و انتشارات علمی و فرهنگی آن را متشر کرده است. روباه داستانی خلاقانه و زیبا باری ردۀ سنی کودکان و نوجوانان است.
درباره کتاب روباه
قصهها مزایای بیشماری دارند و برای همۀ افراد قابلدرک و فهم هستند. مطالعهٔ داستانها، چه خیالی باشند و چه واقعی، یکی از بهترین راههای انتقال دانش و تجربه، افزایش آگاهی و آموزش مهارتها برای زندگی موفقترند. کودکان از طریق داستانها رشد میکنند، موارد زیادی را یاد میگیرند و نسبت به مسائل آموزشی واکنش بهتری نشان میدهند. آموزش در حین خواندن آموزش غیرمستقیم نام دارد و کودکان بدون اینکه بدانند نکات زیادی را میآموزند. آموزشها میتواند مهارتهای زندگی، هنجارها و رفتارهای درست باشد یا مطالب و حقایق علمی دنیای اطراف. این آموزشها چون بهصورت داستان برای کودکان خوانده میشود، ضمن سرگرمکردن و پرکردن اوقات فراغتشان، در ذهنشان باقی میماند.
روزی سگی از میان جنگل سوخته زاغی را پیدا میکند که بالش سوخته است. سگ زاغ را به دهان میگیرد و با خود به لانهاش میبرد تا از او مراقبت کند. زاغ از زندگی ناامید است و غمگین و افسرده از اینکه دیگر نمیتواند پرواز کند؛ اما سگ به او دلداری میدهد و از یکچشم نابینا و ادامۀ زندگی به او میگوید. سگ در تلاش است که امید را به زندگی او بازگرداند. آنها دوستان خوبی برای هم میشوند و روزها برای دویدن به جنگل میروند، گویی زاغ، چشم سگ شده و سگ، بالی برای پرواز زاغ. زندگی به همین صورت سپری میشود تا اینکه روباهی به سراغ آنها میآید سگ او را به لانهاش راه میدهد؛ اما آیا روباه هم مانند آنها خیرخواه است و دوست خوبی برایشان میشود؟ یا نقشهای برای فریب در سر دارد؟
داستان روباه از همان ابتدا با همدلی و کمک سگ به زاغ آغاز میشود و خواننده را متعجب میکند که چطور یک سگ میتواند به یک پرنده کمک کند و به فکر سلامتی او باشد. مارگارت وایلد در داستان زیبای روباه نشان میدهد که گاهی در زندگی بیماری و یا مشکلات به سراغ آدم میآید و چه خوب است همراهی، دلسوزی و کمک به دیگران. او علاوه بر این مفاهیم مثبت، از طریق داستان روباه به حسادت، دشمنی و فریب میپردازد و قدرنشناسی و پشیمانی را بهخوبی به تصویر میکشد. داستان روباه یکی از بهترین آثار برای آموزش هوش هیجانی به کودکان و نوجوانان است.
خواندن کتاب روباه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان و نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روباه
«زاغ وزش باد را لای پرهایش حس میکرد و حالش خوش میشد.
پرواز کن سگ، پرواز کن، من جای چشم از دست رفتۀ تو خواهم بود و تو بالهای من خواهی بود و بهاینترتیب زمستان و تابستان، سگ هر روز زاغی را روی پشت خود مینشاند و میدوید.»
حجم
۱۸٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه
حجم
۱۸٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۶ صفحه