کتاب توانمندی های پنهان
معرفی کتاب توانمندی های پنهان
کتاب توانمندی های پنهان نوشتهٔ آدام گرانت و ترجمهٔ الهام شریف است. انتشارات نسل نواندیش این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب علم دستیابی به دستاوردهای بزرگتر.
درباره کتاب توانمندی های پنهان
کتاب توانمندی های پنهان از علم دستیابی به دستاوردهای بزرگتر سخن گفته است. این کتاب سه بخش دارد؛ «مهارتهای وابسته به منش» و «راهکارهایی برای حفظ انگیزه» و «زیرساخت فرصتها». معیار واقعی توانمندی شما چیست؟ آدام گرانت معتقد است که معیار، ارتفاع قلهای نیست که به آن رسیدهایم؛ بلکه میزان مسافتی است که برای رسیدن به آن قله پیمودهایم. او در این اثر با تکیه بر تحقیقات گسترده و مطالعات علمی، ماهیت تلاش برای رسیدن به اهداف بزرگتر را باز کرده و با بررسی داستانهای واقعی افرادی که موفقیتهای چشمگیری را تجربه کردهاند، الگوهایی را شناسایی کرده است که میتواند به راهنمایی دیگران برای کشف استعدادهای پنهان خود و استفادهٔ بهینه از آنها کمک کند. یکی از موضوعات محوری کتاب حاضر، شناسایی و بازشناسی توانمندیهایی است که ممکن است به دلایل مختلفی همچون ترس از شکست، عدم اعتمادبهنفس یا حتی عدم آگاهی از وجود آنها نادیده گرفته شود. آدام گرانت بر این باور است که هر فردی تواناییها و استعدادهای بالقوهای دارد که میتواند با کشف و تقویت آنها، مسیر موفقیتهای بزرگتری را در پیش بگیرد. در کتاب حاضر او بهطور مفصل به مراحل عملی دستیابی به این توانمندیها پرداخته است؛ از شناخت نقاط قوت و ضعف، گذر از موانع ذهنی، استفاده از بازخوردها گرفته تا توسعهٔ مهارتها و کاربرد تکنیکهای اثباتشدهٔ علمی برای تسریع در فرایند یادگیری و بهبود عملکرد.
خواندن کتاب توانمندی های پنهان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب توانمندی های پنهان
«تقویت مهارتهای منش و داربستسازی به ما کمک میکند توانمندیهای پنهان خویش و اطرافیانمان را کشف کنیم، اما برای اینکه به افراد بیشتری فرصت دستیابی به دستاوردهای بزرگتر بدهیم، به اقدامی بزرگتر نیاز داریم. ایجاد فرصتها در مقیاس بزرگتر، مستلزم ساختن سیستمهای بهتر در مدارس، تیمها و سازمانهایمان است. شواهد حاصل از مطالعات راج چتی، بر اهمیت بسزای فرصتها در کشف و تقویت توانمندیها تأکید دارد؛ اقتصاددانی که پیشتر از او نام بردهایم و ارتباط آموزش مهارتهای شخصیتی در مهدکودک را با موفقیت آتی کودکان مطالعه کرده بود.
چتی و همکارانش علاقهمند بودند بدانند فرصتها چگونه منجر به نوآوری میشوند. آنها استدلال میکردند که برخی از بچهها در محیطهایی بزرگ میشوند که به آنها دسترسی ویژهای به منابع میدهد. آنها در بررسی ارتباط میان اظهارنامهٔ مالیات بر درآمد فدرال و سوابق ثبت اختراع بیش از یکمیلیون امریکایی، به نتیجهٔ نگرانکنندهای دست یافتند. افرادی که در یک درصد بالای درآمد خانوار قرار داشتند، دهبرابر بیشتر از افرادی که از خانوادههای زیرِ درآمد متوسط میآیند، مخترع میشوند.
اگر در خانوادهای ثروتمند بزرگ شده باشید، شانس شما برای ثبت اختراع هشت از هزار است، اما اگر در فقر بزرگ شده باشید، این شانس به هشت از دههزار کاهش مییابد.
درآمد خانواده حتی در مقایسهٔ افرادی که از مهارتهای شناختی یکسان برخوردارند، تفاوت ایجاد میکند. اگر دو دانشآموز کلاسسومی در آزمونهای ریاضی نمرهٔ ۹۵ از ۱۰۰ میگرفتند، آنکه از خانوادهٔ پردرآمد میآمد، نسبت به فرزند خانوادهٔ کمدرآمد، بیش از دوبرابر شانس ثبت اختراع داشت و بدتر اینکه، حتی احتمال مخترع شدن همان نخبگان ریاضیِ خانوادههای کمدرآمد، کمتر از بچههای مرفهی بود که در همان آزمون نمرهٔ پایینتر از میانگین گرفته بودند.
وقتی نوابغ را صرفاً افرادی با تواناییهای خارقالعاده فرض میکنیم، از اهمیت شرایط زندگی در شکلگیری نبوغ آنها غافل میشویم. وقتی ایدهٔ خوبی وجود داشت، این بچههای خانوادههای پولدار بودند که میتوانستند آن ایده را عملی کنند. برخی از فرزندان خانوادههای کمدرآمد اینشتینهای ازدسترفته بودند: آنها نیز میتوانستند مبتکران بزرگی شوند، فقط اگر این فرصت را مییافتند.
فهمیدن دلیل این یافتهها سخت نبود. تیم چتی کشف کرد که یکی از مزایایی که بچهها در خانوادههای ثروتمند دارند، دسترسی بیشتر به منابع و امکانات در خانهها و محل زندگیشان بود. آنها راهنماهای بیشتری داشته و دسترسی آسانتری به قطبنماها و نقشهها داشتند. آنها باید رؤیاهای بزرگتری در سر میپروراندند، اهداف بالاتری میداشتند و راه دورتری را میپیمودند.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه