کتاب ادیپ
معرفی کتاب ادیپ
کتاب ادیپ نوشتهٔ خوان داوید نازیو و ترجمهٔ مهدی خوریانیان است. انتشارات نشانه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است؛ کتابی درمورد مهمترین مفهوم روانکاوی.
درباره کتاب ادیپ
«اودیپ شهریار» قسمت اول از یک سهگانه با عنوان «افسانههای تبای» نوشتهٔ نمایشنامهنویس یونانی، سوفوکل است که در ۴۲۹ پیش از میلاد به روی صحنه رفت. این تراژدی دنیای دوگانه و ناهمساز خدایان و آدمیان را نشان داده که هر یک قوانین خاص خود را دارد؛ به عبارت دیگر مسئلهای که در این تراژدی مطرح میشود، برخورد بشر است با تقدیر. در ابتدای داستان، اودیپ فرزند شومی است که همه از خود میرانندش. وقتی بزرگتر میشود، ناجی شهری میشود که نیازمند انسانی دانا و رازگشا مانند اوست. با احترام او را فرمانروای شهر «تب» و لایق تاجوتخت میدانند، ولی این شادکامی دیری نمیپاید و اودیپوسِ زناکاری که کمر به قتل پدر بسته، از اوج به حضیض میرسد. او خود را کور کرده و راهیِ دیاری دیگر میشود؛ تا این بار نه با چشم سر که با چشم دل باز شاهد نگونبختی خود و دودمانش باشد. او قربانی تقدیری که از آن چیزی نمیدانست، شده است. کتاب ادیپ که با مصاحبهٔ «داوید پتیگرو» و «فرانسوا رافول» با نویسندهٔ کتاب آغاز شده، به ادیپی پرداخته که افسانهای است دربارهٔ سرمنشأ هویت جنسیمان بهعنوان مرد یا زن و نیز دربارهٔ منشأ رنج روانرنجورمان توضیحی مفصل در اختیار میگذارد. افسانهٔ ادیپ همهٔ بچهها را در بر میگیرد؛ چه در خانوادهای سنتی زندگی کنند بههمراه یک والد، چه در خانوادهای که والدین پیشتر از هم طلاق گرفتهاند، چه با والدین همجنسخواه بزرگ شده باشند یا رهاشده، یتیم یا در بخشهای دولتی. هیچ کودکی نمیتواند از ادیپ بگریزد؛ چون هیچ پسر یا دختر چهارسالهای نمیتواند از سیلاب رانههای شهوانی که از درون او میجوشد فرار کند و چون هیچ بزرگسالی در محیط بلافصل کودک نمیتواند آماج این رانهها قرار نگیرد و در برابر رانههای یادشده ایستادگی کند. کتاب حاضر با بخشی به نام «گزیدههایی از آثار فروید و لکان در باب ادیپ، به همراه شرح و تفصیل خود نازیو» پایان گرفته است.
خواندن کتاب ادیپ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانکاوی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ادیپ
«شما بارها میگویید که یک مفهوم روانکاوانه پاسخی است به یک پرسش. آن پرسشی که به [پاسخ] ادیپ میانجامد کدام است؟
پرسش خوبی است. ارزش مفهوم روانکاوانه صرفاً در این است که نشان دهد برای انسجام نظریه ضروری و برای حرفه و کارمان سودمند است. این یک اصل است و زمانی که به مفهومی اینچنین مهم میپردازیم، چه بساکه درستتر باشد. در این صورت ادیپ برای کدام پرسش یک راهحل محسوب میشود؟ به نظرم ادیپ پاسخی است به دو پرسش: ابتدا اینکه چه چیزی هویت جنسی مرد و زن را میسازد و دوم اینکه یک فرد چگونه روانرنجور میشود؟ پرسشی که ادیپ برای آن، راهحل محسوب میشود به ریشه و خاستگاه سکسوآلیتهٔ بزرگسالیمان و همچنین به سرچشمهٔ دردهای روانرنجور بیشمارمان بازمیگردد. این دو پرسش ـ سکسوآلیته و روانرنجوری چنان تودرتو و درهمتنیده هستند که میتوان گفت روانرنجوری از یک سکسوآلیتهٔ کودکانهٔ آشفته ناشی میشود که در مسیر رشد خود متوقف، زیاد از حد رشد کرده یا بالعکس بازداری شده است. در انتها، ادیپ این امکان را به ما میدهد تا بفهمیم چگونه لذتی تحریککننده که کودکی چهار ساله را تحتتأثیر قرار داده است میتواند به دردی روانرنجور بدل گردد که همان دختربچه یا پسربچهای را که اکنون چهل سال دارد مبتلا میکند.
برآنم تا همین ایده را صورتبندی کنم؛ منتها با یادآوری موضوعی که فروید را به کشف عقدهٔ ادیپ رساند. فروید ایدهٔ ادیپ را از چه منبعی بیرون کشید؟ از مشاهدهٔ کودکان؟ اصلاً. درست است که او به رفتار کودکان توجه داشت، اما اینگونه نبود که ایدهٔ ادیپ را با بررسی رابطهٔ والد کودک بفهمد؛ حتی اگر واقعیتها و حقایق مربوط به خانواده، چه در گذشته چه حال، کشف فروید را هر آینه تأیید کنند. خیر، کودکان نبودند که موجب طرح مفهوم ادیپ شدند. پس شاید اینگونه تصور کنیم که ابداع فروید محصول خودکاوی خویش است. در واقع فروید از طریق رؤیاهایش، با فروکافتن رؤیاهایش، با یادآوری دوران کودکی و ارسال تأملات و اندیشههای مکتوبش به دوست و همتایش، ویلهلم فلیس، ادیپ را شرح و بسط داد. این ادیپ همان ادیپی بود که از اساس تحتتأثیر میل به پدرکشی و احساس گناهِ متعاقب آن شکل گرفت؛ بهویژه به این خاطر که اندیشهٔ ادیپ اولین بار در سال ۱۸۹۷ مطرح شد؛ هنگامی که پدر فروید یعنی ژاکوب فروید درگذشت. بااینوجود، برمبنای خودکاوی و دروننگری نبود که فروید مسئلهٔ اصلی در رابطه با این مفهوم اساسی در روانکاوی را دریافت. فرضیه و گمان من کاملاً از قسمی دیگر است. به نظر من ادیپ نوعی تازهاندیشی و نوآوری است که فروید درنتیجهٔ گوش دادن به بیمارانش به آن سر و شکل داد. بگذارید برایتان حکایتی داستانگونه نقل کنم.»
حجم
۳۶۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۳۶۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه