کتاب دوقلوها
معرفی کتاب دوقلوها
کتاب دوقلوها نوشتۀ حسین مجاهد در انتشارات باغ گردو به چاپ رسیده است. این کتاب داستانی تخیلی دارد و مناسب برای کودکان گروه سنی ب است.
درباره کتاب دوقلوها
کتاب دوقولوها، مضمون راونشناختی دارد و دربارۀ موضوع وابستگی است. این موضوع در قالب رابطۀ تخیلی میان دو جوراب برای کودکان نوشته شده است. دو تا جوراب هستند که در سبد جوراب مدتهای زیادی است با هم روزگار میگذرانند. داخل سبد پر از جورابهای کوچک و بزرگ، پیر و جوان است. رئیس این سبد جوراب پشمی است. دو جورابی که دوست هستند اسمشان راستی و چپی است. آنها پاهای هم را بغل میکردند، پارک میرفتند، داخل ماشین لباسشویی میرفتند و خلاصه اینکه دوستان خوبی برای یکدگیر بودند. تا اینکه بعد از مدتی جوراب چپی با ورجهوورجۀ زیاد سوراخ میشود در حالی جوراب راستی سالم مانده است. صاحب جورابها چپی را داخل حمام میبرد و روی شیر میگذارد تا آب نپاشد. از اینجا جوراب راستی دیگر تنها میشود. او دلش میگیرد و تنها یک گوشۀ اتاق میافتد. حالا جوراب راستی با دلتنگی و وابستگیاش باید چکار کند؟
کتاب دوقلوها داستانی مصور دارد. صفحات کتاب رنگارنگ هستند و نقاشیهای بامزۀ آن، داستان را برای کودکان ملموستر میکند.
خواندن کتاب دوقلوهارا به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به کودکان دوستدار کتاب داستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دوقلوها
«راستی از جوراب پشمی پیر یاد گرفته بود چطوری خودش را کش بدهد و حرکت کند. او همیشه داخل سبد جورابها از قدیمیترها سوال می کرد. او لای درب حمام چپی را نگاه کرد. راستی خودش را انداخت توی حمام. دید از چپی آب چکه میکند. نفهمید این آبها از گریه کردن است یا از شیر حمام. او باید چپی را نجات میداد. خودش را رساند به لوله شیر. خودش را سفت گره زد به آن و با پایش دسته طی را گرفت و آن را انداخت روی چپی. چپی کش آمد ولی باز نشد. گره چپی سفت بود. راستی نشست تا کمی استراحت کند. چپی گفت: "فایده نداره. من برای همیشه گیر افتادم. برو دوست خوب من." راستی با دقت همه جای حمام را نگاه کرد.»
حجم
۶٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه
حجم
۶٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه
نظرات کاربران
از نظر دخترم تصویرگری جذاب و داستان جالب بود
جذاب مفید کاربردی و سالم البته چند تا جمله بندی به نظرم نیاز به ویرایش دارد. در کل نمره خوبی می دهم
داستان راجع به سفر یک زندگیست. زندگی دو شی مکمل که تکهای از زندگیشان همچون سفر برای خواننده روایت میشود. خدا قوت
خداقوت تصاویر زیبا بود داستان قشنگی داشت من دوست داشتم
خودم خوشم اومد از پسرم هم پرسیدم. بعضی تصاویر رو خیلی دوست نداشت ولی ماجرای جوراب ها براش جالب بود. توصیه میکنم شما بخوانید
به نسبت بقیه کتاب های انتشارات باغ گردو قدری ضعیف بود. ولی در کل دوست داشتم و مفید بود.
بااااممزززه بوود عاااالی😂🤣🤣😄😁😀
داستان قابل قبول بود اما تصویرسازی و گرافیک کار ضعیف بود. رنگبندی های تصویرساز جالب بود اما طراحی نه
جالب بود ولی نه خیلی نمره قابل قبولی میگیره ولی ما از باغ گردو توقع بیشتری داریم تشکرات
جالب بود و البته سیاسی من دوست داشتم