کتاب رابین ویلیامز
معرفی کتاب رابین ویلیامز
کتاب رابین ویلیامز نوشتهٔ امیلی هربرت و ترجمهٔ ویدا خاوری است. نشر گویا این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است؛ حاوی زندگینامهٔ یک بازیگر مشهور.
درباره کتاب رابین ویلیامز
کتاب رابین ویلیامز (وقتی صدای خنده قطع میشود) حاوی ناداستان است. این کتاب ما را میبرد به ۱۱ آگوست ۲۰۱۴؛ روزی که خبری منتشر شد که جهان را به شوک عمیقی فرو برد. بدن بیجان «رابین ویلیامز» (Robin William)، هنرمند، بازیگر، برندهٔ جایزهٔ اسکار، کمدین و نابغهٔ تمامعیار نقشهای طنز در خانهاش واقع در شهر تیبورون (خارج از سانفرانسیسکو) پیدا شد. او ۶۳ سال داشت. طولی نکشید که عامل مرگ این بازیگر فاش شد؛ در واقع علت مرگ یک وضعیت اورژانسی پزشکی نبود، بلکه به نظر میرسید این کمدین خوشقریحه که رنج زیادی را متحمل شده، خود به زندگیاش پایان داده بود. کلانتری بیانیهای را منتشر کرد و نوشت که مرگ ویلیامز مشکوک به خفگی ناشی از خودکشی است؛ به بیان دیگر، ویلیامز خودش را حلقآویز کرده بود. دنیا با شنیدن این خبر شوکه شد؛ چراکه رابین ویلیامز صرفاً یک بازیگر مشهور نبود بلکه محبوب دل بسیاری از مردم جهان بود. او که بود و چرا زندگیاش را پایان داد؟ امیلی هربرت در کتاب حاضر به این پرسشها پاسخ داده است. او زندگینامهٔ این هنرمند آمریکایی را به رشتهٔ تحریر در آورده است. این ناداستان ۱۵ فصل دارد.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب رابین ویلیامز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب زندگینامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رابین ویلیامز
«مدت زیادی طول نکشید که اختلافات بین رابین و دیزنی حل و فصل شد و اوضاع آرام گرفت، زیرا انصافاً به نفع هیچیک از طرفین هم نبود که یک ستاره بزرگ سینما و یک شرکت بزرگ فیلمسازی بخواهند به خصومت خود تا ابد ادامه دهند. از طرفی آنها ویلیامز را برای پروژههای آینده خود نیز لازم داشتند. خود رابین هم این حقیقت را قبلاً بهصورت آنها کوبیده بود. او به تورنتو سان گفت: «این من نیستم که با دیزنی قرارداد میبندم بلکه آنها هستند که با من قرارداد میبندند. درواقع فردی به نام تونی دائماً پیگیر من بود تا با آنها قرارداد ببندم. (صدای یکی از طرفدارها): «لطفاً درباره آقای آیزنر اینطور صحبت نکنید. شما دارید با این حرفها یک پادشاه را مضحکه مردم میکنید. بگذارید خارج از صحنه درباره آن با هم صحبت کنیم. ببینید، همه مشکل ما همین بازارپردازی بیجا است. من با اینکه عروسکهایی شبیه من را بسازند مشکلی ندارم اما اینکه از صدای من برای تبلیغ آنها استفاده میکنند، قضیه را جالب میکند.» اگرچه شخصیت پیکاسو واقعاً بین مردم محبوب شده بود اما آنچه رابین از ماجرا روایت میکرد کمی متفاوتتر بود. او میگفت: «موضوع این است آنها به خاطر جبران نقض تعهدات موجود در قرارداد نبود که نقش پیکاسو را به من داده باشند، اصل ماجرا این است که من ابتدا صداپیشگی پیکاسو را انجام دادم و بعد از آن، قرارداد را زیر پا گذاشتند، بعد از آن ما ادامه کار را متوقف کردیم و درست بعد از آن بود که به خاطر کارشان عذرخواهی کردند، درحالیکه این تنها چیزی بود که من میخواستم. اینکه بگویند، این ما بودیم که توافق را زیر پا گذاشتیم و سپس یک کمپین مطبوعاتی راه انداختیم تا اینطور به نظر برسد که شما، رابین، پول ما را به جیب زده و حالا ادامه کار را متوقف کردهاید. در اصل همه استودیوها این کارها را میکنند اما هیچوقت به انجام آن اعتراف نمیکنند. حتماً میخواهید بگویید: "رابین هیس! منظورت اینه که به مردم دروغ میگن؟!" باید بگویم بله، آنها این کار را کردند و در آخر هم پذیرفتند که تقصیر خودشان بوده. اگرچه دوباره با هم همکاری خواهیم داشت اما این خاطره تلخ این مدت را پاک نمیکند. زیرا چطور میتوانید به فرزندانتان بگویید: "بابا داره با دیزنی دعوا میکنه پس یه مدتی نمیتونیم به اورلاندو بریم؟ یا اینکه دیگه خبری از اسباببازیهای خزدار، کارتون هاب گوژپشت و عروسکهای دیزنی نیست؟ و بعد طوری رفتار کنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است." اگرچه ویلیامز برای فیلمی که بیش از ۶۰۰ میلیون دلار در گیشه فروش داشت، ۷۵۰۰۰ دلار دستمزد دریافت کرده بود، اما مسئله، مسئله پول نبود، در این میان چیز مهمتری در خطر بود.»
حجم
۶۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه
حجم
۶۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۱۷ صفحه