دانلود و خرید کتاب رد خون بر پلک هایمان رها فتاحی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب رد خون بر پلک هایمان اثر رها فتاحی

کتاب رد خون بر پلک هایمان

نویسنده:رها فتاحی
انتشارات:نشر برج
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب رد خون بر پلک هایمان

کتاب رد خون بر پلک هایمان داستانی بلند نوشتهٔ رها فتاحی است و نشر برج آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب رد خون بر پلک هایمان

یک وکیل جوان آرمان‌گرا به نام سینا که با دل‌بستن به رویای تحقق «عدالت» رشته‌ٔ حقوق را انتخاب کرده، در نخستین پرونده‌اش درگیر گره‌گشایی از یک قتل می‌شود. یکی از هم‌کلاسی‌های سابقش به قتل رسیده و او قرار است از دختری که متهم اصلی این پرونده است، دفاع کند. او اما تصوری از پیچیدگی‌ها و روابطی که پشت این پرونده پنهان است ندارد؛ روابطی که هم‌زمان گذشته‌ٔ دور، گذشته‌ٔ نزدیک و اکنون او را به چالش می‌کشد.

سینا از نسل جوانانی است که در نخستین مواجهه‌ٔ عیانش با دستگاه بروکراتیک قدرت، متوجه می‌شود که قافیه را از پیش باخته‌ است.

رد خون بر پلک‌هایمان رمانی در دسته‌ٔ «رمان سیاه» است که به بهانه‌ٔ گره‌گشایی از یک جنایت، زوایایی از بستر سیاسی‌ای که وضعیت موجود را رقم زده عیان می‌کند.

خواندن کتاب رد خون بر پلک هایمان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب رد خون بر پلک هایمان

«ازدحام اطراف ساختمان کم‌کم می‌خوابید و آدم‌ها پراکنده می‌شدند؛ آدم‌هایی که غرابتِ بازسازی صحنهٔ قتل دور هم جمعشان کرده بود، غریبه‌های دیروز که حالا حرف مشترکْ آشنایشان کرده بود با هم. وارد ساختمان که می‌شدیم، جمعیت آن‌قدر زیاد بود و آن‌قدر فشرده که به‌سختی راه باز کردیم. اما حالا مثل مورچه‌هایی که به لاشهٔ سوسکی یورش برده بودند هرکدام تکه‌ای از بدن سوسک را، روایت و تفسیری از قتل را، به دندان گرفته بودند و پراکنده می‌شدند. نگار را پیش از پراکنده‌شدن جمعیت، با ماشین زندان برده بودند. تمام صحنه‌ها را در سکوت بازسازی کرده بود. در این دو روز پنج بار برای ملاقاتش به زندان رفته بودم و هر پنج بار دست رد زده بود به سینه‌ام. بازپرس هم راضی نشده بود متن بازجویی‌ها را در اختیارم قرار دهد. به انصافی هم گفته بودند چیزی نگفته، جز این‌که حاضر است صحنهٔ قتل را بازسازی کند. همین.

از ماشین زندان که پیاده شد، خودم را از میان همهمه و بوی عرق و تن‌های دم‌کرده به درِ ساختمان رساندم. تمام طول راه‌پله را تا طبقهٔ دوم کنارش قدم زدم. سرش پایین بود و انگار صدایم را نمی‌شنید. چندین بار خواهش کردم اگر نفر سومی را توی خانه دیده، به من بگوید. هیچ واکنشی نشان نمی‌داد. زودتر از من وارد خانه شد. با اولین سؤال افسر تجسس یک‌راست رفت سمت آشپزخانه و بی‌حرف با دستان دست‌بندخورده شمایل چاقو را برداشت. زنی را که قرار بود نقش مقتول را بازی کند صدا زدند تا در جایی که نگار اشاره می‌کرد بایستد. زن وسط سالن، پشت به آشپزخانه، ایستاد. اما نگار بی‌آن‌که حرفی بزند او را کشان‌کشان بُرد تا جلوی اتاق بچه. پشت سرش ایستاد. دو ضربه زد، ظاهراً همان دو ضربه‌ای که به حوالی کتف اصابت کرده بود. بعد، از اتاق دور شد و رفت سمت آشپزخانه. اشاره کرد مقتول فرضی برود سمتش. کمی با او گلاویز شد و هلش داد. قاعدتاً مقتول باید همین‌جا سعی کرده باشد چاقو را از دست نگار بگیرد. بازیگر نقش مقتول روی زمین خوابید، همان‌جا که به‌صورت فرضی طرح مقتول را کشیده بودند. نگار خم شد و سه ضربه زد. بعد آرام‌آرام خودش را کناری کشاند وپشت‌به‌دیوار نشست.»

طرح آزمایش های کاربردی SPSS
امین اصفهانی
خودت بساز
زهرا بذرافشان
معبد طلایی (آیین سیک ها)
علی اصغر طائی
معانی و بیان
بهزاد تاجدینی
فرهنگ گیلکی رانکوه
سید رضی مظفری
شما یک مغول هستید
تیفانی فام
روانشناسی معامله گری
مسعود جزینی
در قعر لانه خرگوش
خوآن پابلو ویالوبوس
اطلس آندوسکوپی اسب
ناتان اسلوویس
برندسازی داستانی
دانالد میلر
مجموعه مقالات حقوقی تألیف فاطمه مظلومی
فاطمه مظلومی
نظریه های سازمان و مدیریت
جان مک کوری
اردوی دزدان دریایی
بیل اسکالون
خوشبختی و تلاش
مهدی معراجی
مرجع جامع و کامل میکروکنترلرهای AVR
عباس نعمتی
عشق به روایت جامی
عبدالرحمن بن احمد جامی
چشم انداز عشق
موسی زمان‌زاده‌دربان
مهندسی آبیاری و زهکشی
ایمان حاجی راد
فرهنگ واژگان علوم و فناوری شیشه
مریم کارگر راضی
کتابخانه نیمه شب
مت هیگ
مغازه خودکشی
ژان تولی
آبنبات هل دار
مهرداد صدقی
رویای نیمه‌شب
مظفر سالاری
آب‌نبات پسته‌ای
مهرداد صدقی
دختری که رهایش کردی
جوجو مویز
پنج قدم فاصله
ریچل لیپینکات
مغازه خودکشی
ژان تولی
ملت عشق (اجرای جدید)
الیف شافاک
بیمار خاموش
الکس مایکلیدیس
سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان
بهار برادران
یک عاشقانه آرام
نادر ابراهیمی
کیمیاگر
پائولو کوئیلو
مردی به نام اوه
فردریک بکمن
جزء از کل
استیو تولتز
سمفونی مردگان
عباس معروفی
آبنبات هل‌دار
مهرداد صدقی
هری پاتر و سنگ جادو
جی.کی. رولینگ
سایه باد
کارلوس روئیت ثافون
چایت را من شیرین می‌کنم
زهرا بلنددوست
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۶۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان