کتاب قایق شب رو به طنجه
معرفی کتاب قایق شب رو به طنجه
کتاب قایق شب رو به طنجه نوشتهٔ کوین بری و ترجمهٔ ندا بهرامی نژاد است. انتشارات خوب این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان روایتی از ربع قرن پیش و دو قارهٔ مختلف دارد و تلفیقی از تاریخ مشترک، تراژدی، موفقیت، شکست و خشونت است.
درباره کتاب قایق شب رو به طنجه
کوین بری در رمان قایق شب رو به طنجه داستان دو مجرم کمتجربهٔ ایرلندی را روایت میکند که گمان میکنند شخصیتهایی برگرفته از فیلمهای گانگستری هستند و در بندر «الخسیراس» منتظرند تا ردی از دختری را که در راه رفت یا برگشت از طنجه است، بیابند. آنها «ماریس هرن» و «چارلی ردموند» نام دارند. چهار سال از زمان ناپدیدشدن دختر ماریس («دیلی» ۲۳ساله) میگذرد و حالا بندر الخسیراس همان جایی است که احتمال میدهند او را پیدا کنند یا حداقل اطلاعاتی را درمورد او به دست آورند. رمان «قایق شب رو به طنجه» جوایز زیادی را برای این نویسندهٔ ایرلندی به ارمغان آورده است که جایزهٔ من بوکر و جایزهٔ کتاب سال ایرلند از آن جملهاند. با خواندن کتاب کوین بری ممکن است در ابتدا احساس کنید نمایشنامهای تکپرده را میخوانید، اما با جلورفتن خط داستان، به زیبایی و ارزش واقعی داستانی که روایت میشود، پی خواهید برد.
این رمان شامل ۱۴ فصل است که عبارتاند از «دخترها و سگها»، «خالکوبی عجیب»، «ساحل بربر»، «عشاق دم دروازههای شمالی»، «کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من»، «افسون»، «مصبیتهایشان»، «باشگاهِ شبزندهداریِ جوداس ایسکَریِت»، «اسرارآمیزِ مادرزاد»، «زخمِ نمادین»، «آخرین شب آشنایی ما»، «شبِ نمایشِ فیلم در دیوانهخانه»، «سینتیا و دیلی: ماجرای سَربهمُهر» و «شبی بارانی در آلخسیراس».
خواندن کتاب قایق شب رو به طنجه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران متون طنز و علاقهمندان به رمانهای عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
درباره کوین بری
کوین بری (Kevin Barry) متولد سال ۱۹۶۹ در شهر لیمریک درجمهوری ایرلند است. او بیشتر دوران جوانیاش را در سفر و جابهجایی به سر برده؛ بهطوریکه تا ۳۶سالگی، ۱۷ آدرس عوض کرد. او مدتها بهعنوان روزنامهنگار مشغول به کار بود. او نویسندهٔ دو مجموعه داستانکوتاه در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ است. برای نخستین مجموعهداستان خود جایزهٔ ادبی «The Rooney Prize for Irish Literature» را دریافت کرد. اولین داستان بلند خود به نام «City of Bohane» را در سال ۲۰۱۱ منتشر کرد که دو سال بعد، جایزهٔ «International IMPAC Dublin Literary Award» را برایش به ارمغان آورد. دیگر داستان بلند او به نام «Beatlebone» در سال ۲۰۱۵ جایزهٔ «Goldsmiths Prize» را به خود اختصاص داد و یکی از هفت کتاب نویسندگان ایرلندی بود که در سال ۲۰۱۷ برای جایزهٔ مهمترین جایزهٔ سالانهٔ ادبیات داستانی انگلستان نامزد شد. رمان «قایق شب رو به طنجه» نیز نوشتهٔ او است.
بخشی از کتاب قایق شب رو به طنجه
«اول و آخرِ رابطههای عاشقانه چیزی به هشیاریات هجوم میآورد؛ احساسی که در هر دو برهه، موبهمو، تکرار میشود: چه اول راه باشی چه آخر راه، یقینِ محض و دوبرابر آن، وحشت، بیخ گلویت را میچسبد. سینتیا دیگر کسی را به زندگیاش راه نمیداد. جنگ و دعوای طولانی و کشمکشهای طاقتفرسا بالاخره تمام شده بود: سینتیا بیش از بیست سال از عمرش را هدر داده بود. بیخوابی و عذابِ غیبتهای طولانی، غلیان احساسات، بدبیاریهای ناگهانی، التماسهای بیپایان، آرامآرام کوتاه آمدنها، دوران پرشکوه سرابمانند مواد، سنگدلیها، ضربههای تکاندهنده، توی منگنه گذاشتنها و سرخوشیِ لحظاتِ آشتی: حالا دیگر همهچیز تمام شده بود. تابستان آهستهوآرام از راه میرسید و شبهجزیره را روشن میکرد. مرغهای ماهیخوار شیرجه میزدند تا گلهٔ سپرماهیهای جوان را شکار کنند. روی صخرهها، گسترهای از میخکهای دریایی، گلهای مینا و یونجهٔ پاکلاغی به چشم میخورد. در دوردست جزایر اسکلیگ، در نشئگیِ ماه ژوئن، به خیالبافی نشسته بودند. سینتیا، بعد از اینهمه ماجرا، انتظار آرامشی تماموکمال را داشت ولی حقیقت این بود که احساس میکرد توی دلش رخت میشویند.»
حجم
۱۷۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۷۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه