کتاب تقصیر من نیست
معرفی کتاب تقصیر من نیست
کتاب تقصیر من نیست نوشتهٔ جاشوا شیفرین و پیتر بودو و ترجمهٔ لیلا رودسرابی است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی ۱۵۰ بهانهٔ خندهداری که هر تنیسباز باید بداند.
درباره کتاب تقصیر من نیست
در پیشگفتار کتاب تقصیر من نیست آمده است که تنیس یک بازی پر از آدابورسوم است؛ مثلاً شما دست خود را بهنشانهٔ عذرخواهی بلند میکنید؛ پس از کسب امتیازی که توپ به تور برخورد کرده است. مهم نیست که شکست چقدر تلخ باشد. بعد از پایان مسابقه بهسمت تور میروید و دست میدهید. اگر حریف شما توپی را اوت صدا زد و احساس کردید اوت نیست، میتوانید بپرسید «مطمئنی؟» و همین. شما بحث نمیکنید، اصرار نمیکنید یا او را کتک نمیزنید. در این مسابقات آدابورسوم شامل تماشاگران هم میشود. جاشوا شیفرین، نویسندهٔ این کتاب عاشق تنیس است. با او همراه شوید و ۱۵۰ بهانهٔ خندهداری را که هر تنیسباز باید بداند، بدانید.
خواندن کتاب تقصیر من نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تنیس پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تقصیر من نیست
«فقط درصورتیکه تحت تأثیر بهانههای حرفهای فوقالذکر قرار نگرفتید، مطمئناً یکی از بهانههای آزمودهشده و واقعی زیر را دیدهاید که با این بهانهها مطابقت داشته باشد:
۱. آرنج و ساعدم درد میکند.
خوشبختانه آرنج درد تنیس بازان چیزی است که احساس میکنید، اما هیچ نشانهای فیزیکی برای دیدن حریف وجود ندارد. بنابراین این بهانهای است که میتوانید در هر زمانی قبل، حین یا بعد از مسابقه از آن استفاده کنید. بااینحال، معمولاً اگر ست اول را باخته باشید و در ست دوم عقبافتاده باشید و فکر کنید هیچ شانسی ندارید، بیشترین اعتبار را دارد. فقط کمی از خلاقیت استفاده کنید. درمورد یک گریهٔ درد «غیرارادی» درست بعد از ضربهزدن با یک بک هند، بهویژه اگر بیرون برود، چطور است؟ این کار را با انداختن راکت شدید، سپس تکاندادن و مالیدن بازوی خود برای تسکین درد دنبال کنید. این امکان وجود دارد که حریف شما یک پزشک باشد که اصرار دارد شمارا معاینه کند. اگر چنین است، وقتی او بهسختی بالای ساعد شمارا لمس میکند، بهسادگی از درد عقب بکشید.
همیشه این استراتژی وجود دارد که منتظر بمانید تا بازی تمام شود و با ابراز دروغین تبریک بگویید. به نشانه رفاقت روی شانهاش ضربه بزنید (و اگر میخواهید اغراق کنید، وقتی از بازویی که به شما آسیب میزند استفاده میکنید، خم شوید) و بگویید: «بازی خوبی بود، رفیق. عالی بازی کردی و مطمئنم اگه آرنجم مرا نمیکشت، میبردم.»
۲. برگی در زمین بود و من نمیتوانستم تمرکز کنم.
زمانی که در تلاش برای موفقیت در کار دشواری هستید، اندکی OCD (اختلال وسواس فکری عملی) هرگز ضرری ندارد. بااینحال، در تنیس، داشتن اختلال وسواس فکری عملی میتواند بهاندازهٔ داشتن دمبلند در اتاقی پر از صندلی گهوارهای مفید باشد. اما اگر به دنبال یک بهانه خوب هستید، کمی آسیبشناسی روانی همیشه بدترین چیز نیست. پس بعد از شوتی بد، چطور طفره برید: «برگ کوچک آزاردهندهای در زمین بود و من اصلاً نمیتوانستم روی توپ تمرکز کنم.» هرکسی که تابهحال نیاز داشته است دستهایش را دو بار بشوید یا ظرفهای نقرهاش را ردیف کند، مطمئناً چنین بهانهای را خواهد گرفت.
۳. زمین خاکی جاروب نشده بود و من مدام جهشهای بدی از توپ دریافت میکردم.
آیا تابهحال به شرایط بکر در سالنهای تنیس حرفهای حسادت کردهاید؟ با بازیکنان مانند دربار رفتار میشود، پول جایزه میتواند بسیار زیاد باشد، و به نظر میرسد که زمین همیشه در شرایط عالی است. اما برای ما جنگجویان آخر هفته (کسانی که فقط در اوقات فراغت فعالیت میکنند)، ما مواظب خودمان هستیم. و اگر تابهحال در زمینهای خاکی عمومی بازی کردهاید، میدانید که آنها شبیه رولن گروس نیستند. بنابراین دفعه بعد که به نظر میرسید مسابقه به ضرر شما پیش میرود، به خاک رس نگاه کنید. وانمود کنید که با پا به یک توده خاک لگد میزنید. و سپس، وقتی شما بازنده به خانه فرستاده شدید، این بهانه را امتحان کنید: «این فقط من بودم، یا زمین هم امروز واقعا ضعیف بازی کرد؟»»
حجم
۴۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه
حجم
۴۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه
نظرات کاربران
عالیه ، واقعا لحظه لحظشو توی زمین تنیس تجربه میکنیم