کتاب آنتیگون شاهدخت بی پروا
معرفی کتاب آنتیگون شاهدخت بی پروا
کتاب آنتیگون شاهدخت بی پروا نوشتهٔ فرانسواز راشمول با ترجمهٔ محمدجواد کمالی در نشر قطره به چاپ رسیده است. آنتیگون، شاهدخت بی پروا که داستانی ماجراجویانه و پرکشش دارد، زنی جسور و قوی را در جامعهٔ مردسالار به تصویر میکشد.
درباره کتاب آنتیگون شاهدخت بی پروا
آنتیگون دختری شجاع است که علیرغم بزرگشدن در کاخ و زندگی مرفه، نمیتواند در برابر بیعدالتیهای زمانه نسبت به خود و دیگران بیتفاوت بماند. آنتیگون با ایستادگی ر برابر حاکم متکبر، و همچنین در برابر برخی از هنجارهای ناپسند جامعه، به نمادی از قهرمانی و چهرهای اسطورهای در ادبیات غربی تبدیل شده است. ازخودگذشتگی او و تحملنکردن بیحرمتی و توهین به شعور و شخصیت انسانها داستانی الهامبخش را رقم میزند. آنتیگون شاهدخت بی پروا نهتنها بیانگر مسائل اخلاقی و اجتماعی عمیقی است، بلکه بهخوبی قدرت و شجاعت افراد در برابر ظلم و ستم را به تصویر میکشد.
کتاب آنتیگون شاهدخت بیپروا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای خوانندگانی که علاقمند به داستانهای کلاسیک با موضوعات اجتماعی و اخلاقی هستند، انتخاب مناسبی است. همچنین، این اثر به کسانی که به داستانهایی با شخصیتهای قدرتمند و الهامبخش علاقهمندند و از خواندن رمانهایی که به چالشهای اجتماعی و اخلاقی میپردازند لذت میبرند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب آنتیگون شاهدخت بی پروا
«بچهها بزرگ شدهاند. اِتِئوکل، پسر ارشد، تمایلی به ترک تبای ندارد و با جدیت آموزههای پدرش را دنبال میکند تا راهورسم حکومتداری را فراگیرد. پولینیس نیز این آموزهها را دنبال میکند، بااینحال برایش سخت است در یک جا بماند؛ او رؤیای لشکرکشی به دوردستها و نبردهای بزرگ را در سر میپروراند.
دو دختر هنوز در دورهٔ نوجوانی به سر میبرند. ایسمن مثل مادرش زیبایی خیرهکنندهای دارد، ولی از عظمت و روحیهٔ مقتدر او بیبهره است.
آنتیگون موهایش شبیه موهای تیرهٔ مادرش است، اما خطوط چهرهاش به پدرش شباهت دارد. با اینکه لاغراندام است، بدنی بسیار قوی دارد.
هر دو خواهر بهخوبی تربیت یافتهاند. آنها هر آنچه باید دربارهٔ طرز رفتار شاهدختها و کدبانوهای آینده بدانند یاد گرفتهاند: کارهای خانه، پشمریسی و بافندگی، اینکه چگونه تهیهٔ مایحتاج و آذوقه را پیشبینی و آنها را درست تقسیم کنند و درنهایت چگونه بر امور و وظایف خدمتکاران متعدد این منزل عریضوطویل نظارت کنند.
آنها خواندن و نوشتن بلدند. خواست مادرشان بود که فرزندانش خط فنیقی۴۴، ارمغانِ کادْموس۴۵ جد بزرگشان به یونانیان را بیاموزند، جدی که از آسیا به اینجا مهاجرت کرده بود. آنتیگون بیش از خواهر و برادرهایش ساعتها وقتش را صرف رمزگشایی و بازنویسی لوحهایی میکند که مطالبی با خط فنیقی رویشان نقش بسته است.
برادرانش که سرگرمیهای پرتحرکتر را ترجیح میدهند مدام مسخرهاش میکنند. او اهمیتی به طرز برخوردشان نمیدهد و در عوض گاه به پسرها ملحق میشود تا از آنها بیاموزد چگونه نیزه و سپر به دست بگیرد، با کمان تیر بیندازد و شمشیر در هوا بچرخاند. او دختر ماهر و پیگیری است، پولینیس با خنده و شوخی به او یاد میدهد که چگونه باید پیشرفت کند و حتی دائم تشویقش میکند، حال آنکه اتئوکل ابروهایش را در هم میکشد چون چشم دیدن تفریحکردن این دو در کنار هم را ندارد. از خندههایشان میترسد و مشکوک است مبادا خواهرش برادر بیخیال، بوالهوس و ژولیدهمویش را به او که همیشه زیادی جدی و باوقار است ترجیح دهد. پدرشان گاهی سری به میدان ورزشی کاخ میزند و به تماشای تمرینات دختر و دو پسرش مینشیند. به وجود آنها میبالد.»
حجم
۱۲۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۱۲۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
نظرات کاربران
داستان قشنگی بود
کتاب آنتیگون یا آنتیگونه،برای فردی که در فرهنگ لیبرالیسم،سکولاریسم،فاشیسم،اومانیسم،بی خدایی و بطور کلی فرهنگ غرب،بزرگ شده باشد،می تواند چراغ سبز و نماد مورد تأیید باشد.و همچنین چراغ قرمز و زرد و زنگ خطری برای فردی که در فرهنگ اسلامی رشد