دانلود و خرید کتاب تا تو هستی مارک لوی ترجمه مهدی طارمی (سردانی)
تصویر جلد کتاب تا تو هستی

کتاب تا تو هستی

نویسنده:مارک لوی
انتشارات:نشر نی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب تا تو هستی

کتاب تا تو هستی نوشتهٔ مارک لوی و ترجمهٔ مهدی طارمی (سردانی) است. نشر نی این رمان معاصر فرانسوی را منتشر کرده است.

درباره کتاب تا تو هستی

کتاب تا تو هستی (Solange du da bist) برابر با یک رمان معاصر و فرانسوی است که در سال ۲۰۰۰ میلادی به مقام پرفروش‌ترین رمان جهان دست یافت. داستان چیست؟ «آرتور» روزی روح یک زن را می‌بیند. او پنداشت که این داستان کلکی است که همکارش برای دست‌انداختن او سوار کرده است. آرتور نخست از این شوخی بی‌مزه کلافه می‌شود، اما دیری نمی‌پاید که احساس غم‌خواری در دلش زنده می‌شود و سرانجام در دام عشقی بی‌ریا و بی‌پایان می‌افتد. آرتور هنگامی که پی می‌برد تنها کسی است که «لورن» با کمک او شاید بتواند به زندگی برگردد، دست به اقدامی ماجراجویانه و پرمخاطره می‌زند. با او همراه می‌شوید؟

خواندن کتاب تا تو هستی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مارک لوی

مارک لوی (Marc Levy) نویسندهٔ قرن ۲۰ میلادی و اهل فرانسه است. او از سال ۲۰۰۰ میلادی به نگارش رمان روی آورد. از ویژگی‌های بارز مارک لوی این است که خیال، امر شگفت‌انگیز و واقعیت را به‌گونه‌ای بی‌بدیل با یکدیگر پیوند می‌زند و در پایان داستان، حتی شگفت‌انگیزترین رویدادها نیز توجیهی بر اساس دنیای واقعی پیدا می‌کنند. کتاب‌های «اگر می‌شد از نو بنا کرد چه» و «حرفهایی که به هم نگفتیم» و «چرا گربه چهار دست‌وپا فرود می‌آید؟ و ۷۶ معمای فيزيكی ديگر» از آثار اوست.

بخشی از کتاب تا تو هستی

«آرام آرام زندگی دوباره همه جای خانه را پر می‌کرد. درست مانند کتاب نقاشی که کودکان نقش‌های طراحی شده آن را رنگ‌آمیزی می‌کنند و می‌کوشند رنگ‌ها از خط‌ها بیرون نزند، آرتور و لورن هم به اتاق‌ها و فضاهای خانه یکی پس از دیگری سر می‌کشند، پنجره‌ها را باز می‌کنند، کرکره‌ها را بالا می‌کشند، روکش مبل‌ها را برمی‌دارند، گردوغبارشان را می‌گیرند، کمدها را یکی پس از دیگری پاک می‌کنند و می‌گشایند.

آرام‌آرام خاطرات گذشته خانه به زمان حال بدل می‌شود. زندگی دوباره به این خانه بازگشته است. در آن پنجشنبه آسمان گرفته بود و دریا تنش را خشمگین و بی‌تاب بر صخره‌های پایین باغ می‌کوبید. در پایان روز، لورن در ایوان خانه در گوشه‌ای آرام گرفت و به تماشای این پرده نمایش پرداخت. آب که انبوهی جلبک و برگ‌های کاج را به ساحل می‌راند، رنگی تیره گرفته بود. آسمان اول بنفش و بعد سیاه شد. لورن خرسند بود، چون همیشه از تماشای طغیان طبیعت لذت می‌برد. آرتور اتاق‌نشیمن کوچک، کتابخانه و اتاق کار مادرش را جمع‌وجور کرد. قرار بود فردا صبح سه اتاق بالا را سر و سامان دهند.

او بر لب پنجره روی یک بالش نشست و نگاهش را به لورن دوخت و گفت: «می‌دونی که از موقع ناهار تا حالا نه بار لباست رو عوض کرده‌ای؟»

«آره، می‌دونم، تقصیر این مجله‌ای یه که خریدی. انتخاب برام مشکل شده، چون همه‌شون قشنگن.»

«همه زن‌های دنیا آرزوشون اینه که به آسونی تو خرید کنن.»

«حالا کجاش رو دیده‌ای؟ تو هنوز دفترچه ضمیمه ویژه رو ندیده‌ای.»

«مگه چه چیز خاصی توشه؟»

«توش چیزی نیست، فقط ضمیمه مخصوص لباس‌های زیرِ ابریشمی زنانه‌ست.»

در دم شهوانی‌ترین نمایش مد زنانه در برابر چشمان آرتور روی صحنه آمد. زمانی بعد هر دو سرمست و خرسند از کامیابی، با دلی آسوده، همچنان درهم تنیده در تاریکی رو به دریا آرمیدند و به آهنگ امواج دریا به خواب رفتند.

پیلگز در گرگ و میش صبحگاهی به آن‌جا رسید و در مقابل هتل کارمل والی این پیاده شد و به آن‌جا مراجعه کرد. خانمی که در پذیرشبود اتاق بزرگ مشرف به دریا را در اختیار او گذاشت. این اتاق در ویلایی بود میان پارکی بر بلندای کرانه خلیج. پیلگز برای رسیدن به این اتاق باید سواره می‌رفت. در همان دم که می‌خواست کیفش را باز کند تا وسایلش را بیرون بیاورد، نخستین درخشش پرده آسمان را از هم درید. درنگی کرد و به خود آمد که این منطقه زیبا و رؤیایی با شهری که در آن زندگی می‌کند فقط سه ساعت و نیم فاصله دارد، اما او هنوز وقتی برای آن نگذاشته که به این‌جا بیاید تا از تماشای این نمایش بی‌مانند طبیعت لذت ببرد. ناگهان هوس کرد که به ناتالیا تلفن کند. تا در لذت این لحظه با او شریک شود.

گوشی تلفن را برداشت و نفس عمیقی کشید و بی‌آن‌که شماره‌ای بگیرد، گوشی را دوباره گذاشت روی تلفن.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۹۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۶ صفحه

حجم

۱۹۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۶ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان