کتاب آقای استاندار
معرفی کتاب آقای استاندار
کتاب آقای استاندار نوشتهٔ علی عبدالعلی زاده و حاصل گردآوری نادر داودی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی خاطرات «علی عبدالعلیزاده» از دوران استانداری در آذربایجان شرقی.
درباره کتاب آقای استاندار
کتاب آقای استاندار حاصل چندین جلسه گفتوگو دربارهٔ دوران استانداری علی عبدالعلی زاده در آذربایجان شرقی است؛ دورهای که این کارمند دولت با اشتیاق دربارهاش صحبت کرده است. او پس از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، معاونت شهردار ارومیه (شهید مهدی باکری) را بر عهده گرفت و سه سال آغازین دههٔ ۱۳۶۰ معاون عمرانی استاندار آذربایجان شرقی بود؛ پس از آن، دو دوره با رأی مردم ارومیه به مجلس شورای اسلامی راه یافت و در دورهٔ ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، بهمدت پنج سال استانداری آذربایجان شرقی را عهدهدار شد. گفته شده است که در این دوره، استان آذربایجان شرقی توسعهٔ فراوانی یافت و سابقهٔ درخشان استانداری او سبب شد که با روی کارآمدن سیدمحمد خاتمی، به سمت وزیر مسکن و شهرسازی انتخاب شود. خاطرات او را که حاصل کوشش نادر داودی و بخشی از تاریخ معاصر ایران است، بخوانید.
خواندن کتاب آقای استاندار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب خاطرات یک کارمند دولت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آقای استاندار
«از دیگر مسائل جالب در استانداری ما، بحث گزینش بود. زمانی که نماینده بودم، روزی خانمی به همراه پسرش به دیدار من آمد و پرسید: آقای وکیل، بهنظر شما کار پزشک مهمتر است یا یک آموزگار؟ پاسخ دادم: معلم جایگاه بسیار مهمی در جامعه دارد. هر سال ۳۰ یا ۴۰ دانشآموز را تربیت میکند که خود فعالیتی سیاسی است، اما پزشک فعالیت سیاسی چندانی انجام نمیدهد. آن خانم گفت: آقای وکیل، پس چطور ممکن است پسر من در گزینش آموزش و پرورش قبول شده است، اما در گزینش پزشکی رد صلاحیت شده است. این موضوع ذهنم را درگیر کرد. مسئله را با وزیر آموزش و پرورش در میان گذاشته و ایشان نیز تأیید کرد. با مسئولان سازمان پزشکی تماس گرفتم که از موضوع بسیار متعجب شدند. با دیدن این شرایط، از نحوه گزینش و چگونگی پذیرش یا رد افراد ناراضی بودم.
در جلسهای با آقای دری نجفآبادی، رئیس هیئت مرکزی گزینش، آقای مهندس رضوی، رئیس امور اداری و استخدامی، و آقای دکتر پورگل، نماینده انزلی که از اعضای هیئت مرکزی گزینش نیز بود، درباره مشکلات گزینش صحبت کردیم. متوجه شدیم آقای دکتر پورگل استعفا کرده است. علت را جویا شدم، گفت: با مشکلات بسیاری روبهرو بودیم. مثلا در بندرعباس، فقط یک مأمور داریم که صلاحیت یا عدم صلاحیت افراد را تأیید یا رد میکند. این مأمور به دلایلی فردی را رد صلاحیت میکند. آن شخص رد شده هم اعتراض مینویسد. ما هم برای رسیدگی به اعتراض آن شخص، پرونده را ارجاع میدهیم به گزینش بندرعباس که دوباره تحقیق کنند. اما از آنجا که فقط یک مأمور در بندرعباس مسئول رسیدگی به پروندههاست بدون تحقیق مجدد باز هم آن فرد را رد صلاحیت میکند. با دیدن چنین اتفاقاتی دین و ایمانم را در خطر دیدم و استعفا کردم.
یکبار هم در اداره آموزش و پرورش ارومیه مسئلهای پیش آمد که بسیار ناراحت شدم. متوجه شدم رئیس بخش گزینش مجرد است. به آقای دری نجفآبادی اعتراض کردم که چرا برخلاف مقررات عمل شده است. ایشان گفت که آن شخص متأهل است. به درخواست بنده پرونده آن آقا بررسی شد و متوجه شدیم که چون آن آقا از دوستان بودند کپی شناسنامه از ایشان خواسته نشده. مجردبودن این آقا که البته برخلاف قوانین و ضوابط بود باعث بروز مشکلات بسیاری در بخش گزینش شده بود. با دیدن این مسائل، در مجلس طرحی تهیه کردم با عنوان «انحلال گزینشها». »
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه