دانلود و خرید کتاب زندگی پر تنش، زمانه پر آشوب ایرج ورفی نژاد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب زندگی پر تنش، زمانه پر آشوب

کتاب زندگی پر تنش، زمانه پر آشوب

ویراستار:حیدر معافی
انتشارات:نشر خاموش
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زندگی پر تنش، زمانه پر آشوب

کتاب زندگی پر تنش، زمانه پر آشوب نوشتهٔ ایرج ورفی نژاد و ویراستهٔ حیدر معافی است. نشر خاموش این کتاب را منتشر کرده است؛ جستاری در زندگی سیاسی «سلیمان میرزا اسکندری» و نقش او در تحولات دوران مشروطه.

درباره کتاب زندگی پر تنش، زمانه پر آشوب

کتاب زندگی پر تنش، زمانه پر آشوب که پنج فصل دارد، حاوی جستاری در زندگی سیاسی «سلیمان میرزا اسکندری» است. این کتاب شاهزاده‌ای قاجاری را به شما معرفی می‌کند که نسبش به عباس‌میرزا (ولیعهد ایران) می‌رسید. سلیمان‌میرزا با بروز انقلاب مشروطه، بدون توجه به جایگاه مسلط سیاسی خاندان خود، به این جنبش پیوست و به‌زودی به یکی از نامداران آن تبدیل شد. او رهبری حزب دموکرات در مجلس دوم، رهبری جریان مهاجرت در جنگ جهان‌گیر اول، تأسیس حزب سوسیالیست، نقش‌آفرینی در تحول نظام سیاسی و تأسیس حزب توده را بر عهده گرفت و نقش مهم و قابل‌توجهی را در فرایند تحولات دوران مشروطه نشان داد؛ بنابراین روشن‌شدن نقش و جایگاه سیاسی او، علاوه‌بر آنکه میزان دخالت و تأثیرگذاری او را در حوادث کلان تاریخ معاصر روشن خواهد کرد، بر زوایای تاریک زندگی سیاسی او پرتوافکنی خواهد کرد و بر شناخت و درک ما از تحولات پر فرازونشیب یکصدسالهٔ ایران خواهد افزود.

خواندن کتاب زندگی پر تنش، زمانه پر آشوب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد زندگی سیاسی اشخاص در دوران مشروطه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زندگی پر تنش، زمانه پر آشوب

«جدا از ملاقات با مارسل کاشن، سلیمان‌میرزا در پاریس همچنین به دعوت «دکتر قدیمی» کاردار سفارت ایران در پاریس به ضیافت نهار دعوت شد. از مشاجرات میان وی با اعضای سفارت گمان می‌رود که این دعوت نه از سر دوستی، بلکه به‌خاطر انتقاد از عملکرد سلیمان‌میرزا در جریان سفر به اروپا بوده است. بنابه نوشتهٔ ایرج اسکندری در این ضیافت که افراد دیگری چون «ذکاءالله غفاری» و «عباس اقبال» نیز حضور داشته‌اند، ذکاءالله غفاری در پایان نهار ضمن تمجید از سیاست انگلستان برای ممانعت از نفوذ بلشویسم در ایران و تجلیل از رجالی چون تقی‌زاده، از شرکت سلیمان‌میرزا در جشن انقلاب اکتبر انتقاد نمود و گفت: از شخصی مانند شما که به وطن‌خواهی و دینداری معروف هستید، چنین کاری بعید است. سلیمان‌میرزا که از آغاز نطق ذکاءالله از تملق‌های وی نسبت به سیاست انگلیس سخت برآشفته شده بود، پس از پایان اظهارات وی با شواهد و قراین غیرقابل انکار، سیاست استعماری و غارتگرانهٔ انگلستان را در ایران فاش ساخت، بطوری‌که عده‌ای از جمله عباس اقبال را به تحسین واداشت (همان: ۸۱). سلیمان‌میرزا سپس علت نگرش مثبت خود را نسبت به شوروی چنین بیان کرد: «همه می‌دانید که من در زمان حکومت تزاری با چه شرطی علیه سیاست ظالمانه و تحمیلات اقتصادی و سیاسی آن دولت نسبت به کشور مبارزه کرده‌ام. نطق‌های من چه در مجلس و چه در خارج از آن، علیه سیاست استعماری روس و انگلیس نسبت به ایران و اقدامات من در رأس حزب دموکرات علیه نیروهای این دو دولت که خاک کشور ما را بین خود تقسیم کرده بودند، بهترین شاهد این واقعیت است. ولی آن روز شما و امثال شما زیر پرچم این دو دولت سینه می‌زدید و علناً مداخلهٔ آنان را علیه جنبشِ مردم، طلب می‌کردید. اکنون که توده‌های مردم روسیه، حکومت جابرانهٔ تزاری را برانداخته و تمام امتیازات اقتصادی و سیاسی تحمیلی به کشور ما را لغو کرده‌اند، یکباره وطن‌پرست شده و تحت عنوان دین و مذهب دست به دامن انگلیس که بزرگ‌ترین دشمن اسلام و مسلمانان است زدیده‌اید. خیر آقایان، نخستین شرط دینداری و وطن‌پرستی اقدام در جهت منافع توده‌های محروم و مظلوم است. به همین جهت امروز که مردم روسیه، حکومت جابر را سرنگون کرده و در همسایگی کشور ما دولتی به وجود آورده‌اند که با هر گونه ستمگری و استعمار مبارزه می‌کند، وظیفهٔ همهٔ وطن‌خواهان و آزادی‌طلبان ایران، اعم از هر عقیده و مذهبی که دارند این است که با اتکای دوستی آنان شر استعمارگران انگلیس را از سر مملکت و مردم ما بکنند. وظیفه‌ای که علی بن ابیطالب در مقابل تمام دینداران قرار داده این است: «کن للظالم خصماً و للمظلوم عوناً». ولی تقی‌زاده‌ها و کسانی که مانند شما برای حفظ منافع خود با ظالمین استمعارگر انگلیس هم‌دست می‌شوند تا به مردم مظلوم ایران بیش از پیش ظلم روا دارند، این روش نه‌تنها وطن‌پرستی و دینداری نیست، بلکه خیانت و کافری است؛ آنگاه مرا ملامت می‌کنید که چرا دعوت دوستان مردم مظلوم ایران را پذیرفته‌ام» (همان: ۸۲-۸۱). ایرج اسکندری که خود شاهد این ماجرا بود، می‌گوید: من چنان تحت‌تأثیر سخنان عمویم قرار گرفتم که به‌محض خروج از مهمان‌خانه هر دو دست او را بوسیدم (همانجا).»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۵۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۷۸ صفحه

حجم

۳۵۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۷۸ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان