کتاب سه رفیق
معرفی کتاب سه رفیق
کتاب «سه رفیق» نوشتۀ مجید مسعودی و ویراستۀ فرید مسعودی است و انتشارات حمزه آن را منتشر کرده است. کتاب سه رفیق دربارۀ حبیب ابن مظاهر، میثم تمار و رشید هجری، ۳ تن از اصحاب و شیعیان خاص امامان معصوم (ع) است.
درباره کتاب سه رفیق
سه رفیق دومین جلد از مجموعهٔ مرزبانان خورشید دربارۀ حبیب ابن مظاهر، میثم تمار و رشید هجری است. مجموعهای دربارۀ اصحاب و شیعیان خاص امامان معصوم (ع) که قصد دارد باورهای فطری و آموزههای دینی را در میان مردم بهویژه نوجوانان و جوانان رشد پرورش دهد. این مجموعه ۵ جلد دارد. جلد اول قبیلۀ خوبان دربارۀ کمیل ابن زیاد، جلد دوم سه رفیق، جلد سوم، سفر سرخ دربارۀ مسلم ابن عقیل، جلد چهارم آن که گفت آری دربارۀ حمزه ابن عبدالمطلب و پنجمین جلد، پس از دیدار با حجت ابن الحسن العسکری نام دارد که دربارۀ احمد ابن اسحاق قمی است.
مجید مسعودی در کتاب سه رفیق تلاش کرده است که آشنایی خوانندگان با این ۳ نفر؛ حبیب ابن مظاهر، میثم تمار و رشید هجری موجب دوستی با آنها بشود و این دوستی باور مخاطبان را به خداوندی که آفرینندۀ آنها است و امامان معصوم که هدایتگر مردم هست، زیاد کند.
فصل اول کتاب یعنی آنسوی دیدار نام دراد و دربارۀ سه رفیق است. فصل دوم دربارۀ حبیب ابن مظاهر اسدی است و چند بخش دارد؛ از نوجوانی تا هنگامۀ پیری، در ماجرای بیعت با مسلم بن عقیل، ورود شوم، نامهای به حبیب، حبیب و نامۀ امام حسین (ع)، آخرین تصمیم، گریز شبانه، سفری بدون بازگشت، روزهای واپسین در کربلا، شب عاشورای حبیب، حبیب و روز عاشورا، طعم شهادت، قصه، همان است که بود، اما حکایت آن سر، حبیب و زائرین کوی حسین (ع).
فصل سوم کتاب سه رفیق دربارۀ میثم تمار است؛ پرواز جاودانه،یک ایرانی دیگر، دوستی نزدیک، شاهد شبانه، میثم و تأویل قرآن، میثم و غدیر خم، حسین بن علی (ع) و میثم، حکایت میثم و نخل، در محضر میثم، و فصل چهارم که دربارۀ رشید هجری است شامل ۶ بخش میشود؛ همانندی، رشید در سرای ابواراکه، رشید در قصر ابن زیاد، پرواز تا عرش، لمعهای با رشید، و اما بعد.
خواندن کتاب سه رفیق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به علاقهمندان به کتابهای مذهبی و دوستداران زندگینامههای اصحاب امامان معصوم (ع) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سه رفیق
«ساعاتی به غروب آفتاب نمانده است ولی کوفه هنوز در تبوتاب گرما میسوزد. خورشید با همه چیز و همهکس کار دارد؛ نه از حرارتش میکاهد و نه خیال رفتن دارد. از دیوار و بام خانهها،هرم گرما به هوا برخاسته و کف کوچهها چنان داغ شده است که رهگذران بهزحمت بر آن پا مینهند. غبار غلیظی که از دور دیده میشود، نشان از طوفانی است که با سرعت به کوفه نزدیک میشود. گویی قصد آن دارد که خشم خود را یکجا بر سر شهر و مردمانش فروریزد. صدای زوزۀ باد کمکم در کوچهها میپیچد و تودههای خاک در فضا پراکنده میشود. برگهای تکدرخت میدان شهر نیز به حرکت درمیآیند. رهگذری با کولهبارش به کنج در خانهای میخزد.»
حجم
۹۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۹۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه