کتاب آنتی طهران

آنتی طهران راهنمای جامع دل کندن از تهران یا بازگشت به زندگی است. این کتاب نوشته محسن حرمی است و در انتشارات سیب سبز فردا به چاپ رسیده است. آنتی طهران حاصل تجربه و توصیه هایی است برای مهاجرت و دربارهٔ واقعیت مهاجرت. از رفتن و برگشتن هایی که احتمالا روزی در سر همه ی ما گذشته است و یا به زودی تجربه اش خواهیم کرد .

درباره آنتی طهران

محسن حرمی در کتاب آنتی طهران از طی مسیر سخت مبارزه با سرطان و مهاجرتش از تهران میگوید. سفری همانند قصه ی "کیمیاگر" پائولو کوئیلو. راهی برای دل کندن از شهر شلوغ و دیوانه کننده ی تهران، برای همیشه، تا بازگشت به شهر مادری و مواجه با روزهای پیش رو. تجربه ی مهاجرتی برای آرام و قرار گرفتن در روزهای وحشتناک دلواپسی .

او در این کتاب با شما همراه میشود تا وسایل لازم را بردارید و بار و بندیلتان را ببنید. تا هوای مرطوب جنگلهای شمال را تنفس کنید، صدای پرندگان را بشنوید و در مسیر قدم بگذارید. همچنین در هر بخش توصیه های ضروری و اخطارها را پیش رویتان قرار میدهد و پس از عبور از آنها، شما را به یک خاطره از تفاوت های فرهنگی شهر جدیدتان مهمان میکند. مسیری پر از رویا پردازی، شور و شوق و صد البته واقع نگری.

خواندن کتاب آنتی طهران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به تمام کسانی که به مهاجرت از تهران فقط فکر میکنند یا کسانی که در حال جمع آوری وسایل شان هستند.

درباره محسن حرمی 

محسن حرمی عکاس و مدیر هنری است و از تجربیاتش میتوان به مدیریت تبلیغات فصل سوم و چهارم برنامه ی تلویزونی کتاب باز و همچنین دبیری عکس مجله¬ی جهان سینما اشاره کرد. او همچنین جوایز داخلی خارجی زیادی در رشته ی عکاسی به دست اورده است و از او دو نمایشگاه عصر اهن 1 و 2 با استقبال و اخبار زیادی در سال 96 و 97 همراه بوده است.

حرمی، در حال حاضر به تولید یک برنامه ی سینمایی و چند مستند مشغول است و مدیر یک آژانس تبلیغاتی ست و در تهران سکونت دارد.     

بخشی از کتاب آنتی طهران                                                                       

طبیعتا اگر شما اهل تهران باشید با سفر به حاشیه ی دریای خزرـ شمال¬ـ به خوبی یا به وفور آشنا هستید و مقصد استراحتِ‌تان از پیش¬_تا حدی¬_ مشخص است و سریعا بار و بندیل مخصوص شمال را آماده می‌کنید. حتی برای سفر به اقصی نقاط جهان، مقداری لباس و وسایل شخصی، وسایل بهداشتی و نهایتا دوربین عکاسی ــ همان گوشی موبایل ـ و مقداری پول کافی است، اما برای هجرت ـ یک اقامت طولانی‌تر ـ چه چیزهایی لازم و ضروری ست؟ خوب اولین وسیله‌ای که لازم دارید، آمادگی برای مقابله با هیجان‌ها، افراد جدید و فرهنگ‌های دیگر است. پس لباس انعطاف‌پذیری خود را در چمدان بی اندازید. چوب جادویی مهربانی و احیانا برای مقابله با خطر، تلاش برای گفتگوی سالم،کمی شجاعت، پاره آجر و شوخ طبعی حتما لازمتان می‌شود. اما برای این سفر جداً به شما توصیه می‌کنم رویاهای خود را آماده کنید. مطمئنم هوای مرطوبِ پُر از اکسیژن برای کارخانه‌ی رویا سازی شما بی‌نظیر خواهد بود. اوه یه لحظه صبر کنید. جمع‌آوری وسایل را لحظه¬ای متوقف کنید. روی کاناپه‌ی دم دستتان لم بدهید و چشمان خود را ببندید. حالا صدای پرنده‌های مناطق شمالی در جنگل باران خورده را تصور کنید، کمی هم صدای دریا را به آن بیافزاید. فصل بهار است و پرستوها هم از راه رسیده‌اند ... تا به حال لانه‌های گِلی و حیرت آور پرستوها را دیده اید؟

خوب حالا کم کم خود را زیر باران پودری ویژه‌ی شمال با همسر یا دوستان و دوستداران خود در حال قدم زدن ببینید. چند نفس مرطوب و عمیق با عطر علف‌های وحشی استنشاق کنید و ....

حالتان چطور است؟ ریه هایتان نمی سوزد؟

کمی آدرنالین خونتان بالا رفته ؟

طبیعی است، ذهن انسان یک عضو واکنشی‌ست. تازه این شروع ماجرا است.

خوب بیایید با معرفی جاذبه‌هایی برای ادامه¬ی ساخت و ساز کارخانه‌ی رویاسازی‌تان، سفرمان را آغاز کنیم.